بدون عنوان
سلام به همگی به دخمل گلم که هنوز یه کوشووووووووووولو مریضه راستییتش منم یه هوااااااااااااااااا مریض شدم شوشوییمم خیلی هواااااااامو داشت اره ملوسکم خدا این باباییتو حفظ کنه راستی این چند لوزه که نیومدم شرمنده همتون شدم اخه میدونید چی شدش نه نمیدونید که بابا مهدی اینا اومدن پس بزار از اولش بگم صبح روز شنبه که تعطیل بودش بابایی من و نی نی مو برد خونه مامان مریم اونا هم موقع اذان صبح اومده بودن مارو گذاشت و خودشم اضافه کاری رفت سرکار وقتی رفتم اونجا فهمیدم که ناهار همه خونه عموسعید طبقه بالا خونه مامانم دعوتن عمو مارو هم دعوت کرد اما به دلیل یه سری ادمای بی معرفت حرف مفت زن...
نویسنده :
مامان
14:20