مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

هنی و عروسکاش

1391/11/28 15:51
نویسنده : مامان
2,767 بازدید
اشتراک گذاری

                                مهنا

این روزها هنی و عروسکاش دنیایی دارند برای هم

دنیایی از حس خوب مهربونی بدون هیچ طعمی از کینه و یا حتی دورویی

دخترک من عروسک هایش را ب دنیای کودکانه اش راه میدهد حتی اگر خودش تنها وسیله ایی باشد برای تاب دادن آنها

مهنا

و یا حتی دلش میخواد عروسکهایش هم از همان نوعی ک خودش یک بار مای بیبی بست  برای اوهم ببندد

و او شود تنها مادری برای عروسکش

هنی

و یا شاید دلش بخواهد ک برود بالشت و پتوی خودش رابیاورد و عروسکش را دراغوش کشد و بعد از کمی لالایی خودش هم کنار عروسکش الکی بخوابد و خرپف کند از نوع خاااااااااااااااااپــــــــیش

 

مهنامهنا

دنیای دخترک من اینگونه هست و شاید تنها دغدغه اش برای عروسکهایش باشد

مهنا

مهنا

هنی من بخند برایم ک خندیدنت دنیایی است برای من

مهنا

 

پی نوشت: عکس اول ,  پالتویش هدیه ایست برای تولدش از پسرعموی گرام و همسر عزیزش راضی جون ک دوست خوبیست برای من

ک هرچند بساطی داریم برای پالتوش

ک وقتی بیرون میرویم حتما باید پالتوی عمو عادی (هادی )و عاله (خاله ) را ب تن کندقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1327)

الی
28 بهمن 91 16:53
کسی هست یا بریم؟


بیا تا ما رفتیم این اومد
الی
28 بهمن 91 16:55
خخخخخخ


چیش خنده داره
الی
28 بهمن 91 16:59
ای جان چه عکسایی.


حالا چرا قلبت شکسته
مامان النا
28 بهمن 91 17:29
ای جونم خودشم مثل عروسکه ماشاا...
عکسات خیلی نازه


قربونت عزیزم
الی
28 بهمن 91 17:49



شکلکم نمیاد
خانوم مهندس
28 بهمن 91 18:46
سلااااام من چیکارکنم این هنی رو باپالتوخوشگلش


سلام عزیزم
فاطمه
28 بهمن 91 19:51


فدای مهنای پالتو پوش


فدای مهربونی تو
فاطمه
28 بهمن 91 19:51
سلام آنسه هستی یا نه؟


نه فدات بشم گفتم هنی رو بخوابونم بعد بیام
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 21:48
الهی من فدای خودتو ژست هات برم . دختر دل ما رو بردی.

ای جیگرتو برم با حس مادرونت.

قربونت برم با خاپیش گفتنات بلا.

آنه این دخملتو بچللللللللللللللللللللللووووووووووو
وووووووووووووووووووووووووووووووون.


عزیز دلم
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 21:49
میبینم که مردمیای 1183 تایی پست جدید میزارن.


ها بله دیگه
الی
28 بهمن 91 22:58
هسته بیدی؟


هسته بیدم
الی
28 بهمن 91 22:59
نیسته بیدی؟


هسته بیدم
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:41
منم اینجام.


پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:41
بچه ها دارم پست جدیدمیزارم دهنم آسفالت شد . عکسام آپلود نمیشه.


سلام


7تا انلاین
یکی هم هیچی نمیگه
انسیه
28 بهمن 91 23:46
سلام من اومدمممممممممم


سلام عزیزم
فاطمه
28 بهمن 91 23:46
منم آنلاینم.


به به وجودتو عشقه
فاطمه
28 بهمن 91 23:47
انسیه؟

دوستای جدید؟


بله
پ فکر کردی چی
هرچند هنوز باش انلاین نحرفیدم
دیشب با بچه ها بود
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:47
چه خبر خانم 1183 تایی


هیچ شما چ خبر جیگر
نیکانم چطوره
انسیه
28 بهمن 91 23:48
آنه اگه شمارشونو داری بگوبیان تک بندازبراشون


همشون پیداشون شد جز الی
فاطمه
28 بهمن 91 23:48
سلام مامان طلا

خوبی؟

ثنــــــــــا خوبه؟


فاطمه هدی چطوره
خانوم مهندس
28 بهمن 91 23:48
منم هســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتتتتم


وای خدای من
منو اینهمه خوشبختی محاله
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:48
آنه احتمالا اون یه نفر داداشته که از ترس تو خودشم نشون نمیده.


الهی فداش بشم
دلم کلی براش شده اتفاقا امشب داشت شوهرم میگفت چقدر دلم براش تنگ شده
فاطمه
28 بهمن 91 23:48
خوشم میاد اتاق چتت کـــــــاملا سالمه


بله خداییشا
انسیه
28 بهمن 91 23:49
چه زوداومدین فاطمه خانوم من خیلی وقته میام ولی شماقبل من میرفتین دیشب گیرتون آوردم


انسیه جون باورم نشد 21 سالته همسن یاسی جونی
فقط 13 سالگی خیلی زود نبود
فاطمه
28 بهمن 91 23:50
من توی خونه با بچه هام که خوابیدن تنهام.
شوهرم شب کاره.مادرشوهر و پدر شوهرم هم رفتن خونه خواهرشوهرم.

شیـــــرزنی شدم واسه خودم.


به به البته هدی جونمم ک هست
خانوم مهندس
28 بهمن 91 23:50
سلام

فاطمه جوووووون
انسیه جووووووون
پری جووووووووووون
مریم جووووووووووون
انه جوووووووووووووووووون
خوب هستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین؟


همه بلند بگن بلــــــــــــــــه
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:50
خوبیم .من درحال پست جدید گذاشتن و نیکان در حال شیطنت.


به به نیکان جونم بیداره
شکلک ی ننه ایی ک میخواد کلی پز بده ک دخترشو برای اولین بار خوابونده این موقع
فاطمه
28 بهمن 91 23:51
خانم مهندس جوان تر از ماست گویا؟!

انسیه و پری رو هم که نمیشناسم
ولی دوستان سلام.
من فاطمه دوست قدیمی مامان مهنام.
ینی قدمتم بیشتر از شوماهاس.


پری رو نمیشناسی فاطمه؟؟
دختردایی الیه دیگه
انسیه
28 بهمن 91 23:52
جمعمون جمه چه بحرفیم امشب جات خالی بود آنه دیشب


واقعا
خانوم مهندس
28 بهمن 91 23:52
آنه من از انسیه یه سال کوچیکم
اون 71 ه
من 72 ام
و کوچیکترین عضو این جمع(با افتـــــــــــــــخاااااار)


اوه اوه
انسیه
28 بهمن 91 23:52
دیشب اطلاعاتمو دادم خوندی آنه


ی کوچولوهاشو اره خوندم
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:53
سلام به همه ی خانم های خوب و مادران مهربون.


سلام من ب تو یار قدیمی
فاطمه
28 بهمن 91 23:53
این خانم مهندس یه بارآدرس گذاشت که اشتباه بود.

مریم جون ما سه تا نه ببخشید دوتا بچه داریم کمتر وقت می کنیم آنلاین باشیم


اره دیگه با وجود هدی مردم معلومه ک بیرنگ میشن
فاطمه
28 بهمن 91 23:54
غتره جون گذاشت/

جاش خالی نباشه


چی گذاشت غتره؟؟؟
انسیه
28 بهمن 91 23:54
منم خوابوندم امیرعلی رو خخخخخخخخخخخخخخخ وباباشو


اخه مهنا همیشه پا ب پای من بیدار بود
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:54
آنه تو دیگه چرااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فاطمه جون پری هستم مامان نیکان . دختر عمع ی عزیز الی مامان ماهان و از آشناییتون خوشبختم.


چرا من چرا؟؟؟
خانوم مهندس
28 بهمن 91 23:54


:
امرووووووووووزرفته بوووووودم استخر
خیلی خووووووش گذشت جاااااتون خاااااااااااالی

کیا استخر دوست دارن دستشون بالا؟؟X


وای من عاشقشم اتفاقا مامانم دیروز میگفت خیلی وقته نرفتیم استخر
اخه ما ی کارت مجانی داریم برای یکشنبه ها
فاطمه
28 بهمن 91 23:55
آب نبات بدم خدمتتون؟

دارم می خورم.


مگه بچه ایی
نه فقط لواشک
وای چقدر هوس پفک کردم
انسیه
28 بهمن 91 23:56
خانوما یه سلام کلی به همه من بازم امشب خونه مادرشوهرم بود


به به
فاطمه
28 بهمن 91 23:56
استخر چیه؟

کجاست؟چه جور جاییه؟




ی جایی شبیه ابه ولی خیلی بیشتر از ابه
خخخخخخخخخخخخخخخخ
خانوم مهندس
28 بهمن 91 23:56
اینجا همه نی نی دارن جز من



و اصلا هم دغدغه ی اینو ندارم که بچم بیدار شه
:
D


اوووووووووووووووف
ما بدون دغدغه هارو راه نمیدیم
یالا ی دغدغه پیدا کن
فاطمه
28 بهمن 91 23:57
منظورم این بود غتره کجاست
اتاق تاریکه اشتب تایپ میشه


اها
عشق من کجاست
انسیه
28 بهمن 91 23:58
حالاکی گفت بیارخانوم مهندس مگه به دست وپات افتادیم توهمینه خودمون موندیم


واقعا 21 هستی؟؟؟
واقعا 13 سالگی مزدوج شدی
فاطمه
28 بهمن 91 23:58
خانم مهندس بی دغدغگیهاتون مستدام.
چه افتخارم میکنه بچه نداره.


ها والا نازنین زهرا و طاها جون بیاید بغل خودم
پری مامانی نیکان
28 بهمن 91 23:58
به الی اس دادم داره میاد.


به به چ زیبا
فاطمه
28 بهمن 91 23:59
آنسه پس پذیرایی چی میشه؟
برو یه چایی دم کن ببینم.


عمرا
اب نباتتو بیار وسط
انسیه
29 بهمن 91 0:00
راسته آنه توراهی داریچه جراتی داری


من؟؟؟؟
نه فاطمه رو میگن
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:00
ههههههههههههههه بچه ها من دارم لواشک میخورم. دلتون نخواد. نیکانم و بابا جونشم بیدارن.


اتفاقا من لواشک
الی
29 بهمن 91 0:00
سلام. بوس برای همتون به خصوص پری جون.

بچه ها از دیشب از انگشت درد دارم هلاک میشم.


سلام ب الی جون
فاطمه
29 بهمن 91 0:00
چقدر شما از بچه داری می ترسید.مثل من شجــــــآع وشیر دل باشین.
چارتا چارتا پشت هم بیارین


بله نترسید و شجاع باشید و هی هدی بیارید با 8 تا امیر
الی
29 بهمن 91 0:02
فاطمه خ رو خوندی مادر؟


ینی چی میتونست باشه
فاطمه
29 بهمن 91 0:02
زودتر هلاک شو الی.


خخخخخخخخخخخ
خیلی خوب اومدی اینو
الی سریع هلاک شو
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:02
بچه ها من عاشق استخرم اما ممنوعه. چون مشکل سینوس دارم و به بوی ضد عفونی کننده ها و سفید کننده ها هم حساسیت دارم و دکتر برام استخر رو 10000000000000% ممنوع کرده.


چ جلب
سینوس چیه حالا
فاطمه
29 بهمن 91 0:03
در مورد خ الی:
الی دلت خوشه ها!



الی همیشه دلش خوشه
انسیه
29 بهمن 91 0:03
نه دیشب خونه خواهرشوهر بودم بامادرشوهرماواآنه سوادت نم کشیده 20سال جاخوردم گفتم کی این یه سال گذشت من نفهمیدم13ازدواج کردم مگه چشه


20 سالته؟؟؟؟
پس همسن یاسی هستی دیگه؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:03
اقا قبول نیست تو جمع خصوصی هااااااااا


بله درگوشی ممنوع
الی
29 بهمن 91 0:03
سلام نازنینه مریم.

یاسی رمزو عوض نکردی؟


پ چرا ب خوشگل عاشق سلام نکردی
فاطمه
29 بهمن 91 0:04
بچه ها من کم کم دارم می ترسم.

بیرون داره باد میاد.هوام ابره.
منم خیلی از باد و رعد و برق می ترسم در حد پاررالمپیک.


هووووووووووووووووووووووو
یوها ها




حالا بیشتر بترس
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:05
http://yas137201.blogfa.com/
http://yas137201.blogfa.com/
http://yas137201.blogfa.com/
http://yas137201.blogfa.com/


واه تبلیغات ممنوع
فاطمه
29 بهمن 91 0:05
خصوصی الی همش سه تا کلمه بود.زیاد شلوغش نکنین


هدی تو راهه
س تا کلمست دیگه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:05
آنه تو نمیدونی سینوزیت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اها اینو میدونم
سینوس نمیدونستم
گفتم شاید باید بری زیر رادیکال
فاطمه
29 بهمن 91 0:06
سینوس همون سینوزیته.نمی ونی بدون. منهم سینوس دارم.
انسیه
29 بهمن 91 0:06
راست میگن فاطمه چندمیه نکنه هدی خوبه امیرعلی که زلزله 10ریشتریه
فاطمه
29 بهمن 91 0:07
زیاد با دهه هفتادی ها حال نمی کنم.


خخخخخخخخخخخخ
خیلی باحالی
فقط دهه شصت
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:07
فاطمه جان نترس عزیزم ماهمه پشتتیم.

دختر مگه رعد وبرق ترس داره من که عاشقشم.


عمرا من جلوشم
الی
29 بهمن 91 0:07
فاطمه خیلی هم دلت بخواد.


پیش به سوی هلاکت .


خخخخخخخخخ
فاطمه
29 بهمن 91 0:08
وووووواااااااااایییییییییییی گفتم باد و رعد وبرق اومد غتره هم سرو کله اش پیدا شد.

سلام قطره.


ینی قطره من رعد و برقه/
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:08
بچه ها هرکی رمز میخواد یه کامنت بذاره بهش بدم الی از دست تو تازه رمز رو عوض کردم دوباره همه میان میگن رمز چشم بذار یه پست جدید بذارم اونوقت همه رمز هامو عددی میکنم باشه عشقم؟؟؟؟؟
انسیه
29 بهمن 91 0:08
الی ومامان ثنا مرسی اومدین وکامنت گذاشتین
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:09
عزیز دلمی..... سلام به روی ماهت....... بچتون خوب شدن آیا.یا خودشو براتون لوس میکرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
29 بهمن 91 0:09
قطره ه ه ه ه ه سلام بپر بغلم که دلم تنگولیده.
فاطمه به مامان طلا
29 بهمن 91 0:10
نیمچه مرد هم نیستن چه برسه به مرررررررررررررررررد
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:10
بابای بچه ی آیندم داره مسابقه Ban bilmem eshim biler رو نگا میکنه نگا میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ یا نمیدونین چیه اصن؟؟/
الی
29 بهمن 91 0:11
قربه نیمچه های فاطمه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:12
بجه ها یه بحث جمعی راه بندازین من خنگولیدم با این پراکندگی


واقعا منم نمیرسم همه رو ج بدم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:12
قطره جوووووووووووونم سلام خوبی عزیزم بیا ما باهم جفتیم اینا خودشون یه دغدغه بزرگ دارن ولی مارو اینهمه خوشبختی محاله که بدون دغدغه ایم مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 0:12
الی خیـــلی پاچه خواری.
انسیه
29 بهمن 91 0:13
سلام پری سلام غتره خوب منم فقط باخانوم مهندس میحرفمقطره جون مرسی اومدی وبم
فاطمه
29 بهمن 91 0:13
غتره رعد و برق نیست اما از رعد و برق بوجود میاد...


غتره بچم اروم شده ی رعدو برقه
خانوممهندس
29 بهمن 91 0:13
مامان طلا کدوم یعنی چه؟؟؟؟؟// مسابقه رو میگی مسابقه زن وشوهرهاس تو مسیر ت ر ک ی ه
الی
29 بهمن 91 0:14
ها ما میدانیم یاسک.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:14
دوستان به نظر شما آنه یه تشکر چسبان بهما بدهکار نیست بابت 1183 تایی کردنش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


بد میکنم بساط راه انداختم براتون هی میاید اینجا ی چتروم سالم دارید و هی میحرفید
بشکنه دستم ک فرتی نشه پستم
فاطمه
29 بهمن 91 0:14
وا! انسیه چرا اسم بچه منو دزدیدی؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:15
انسیه جون سلام عزیزم.


تازه همو دیدید
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:16
دوستان با این تفاسیر پست جدید من موند برای فردا .


اره بزار فردا
الی
29 بهمن 91 0:16
دعوا سر اسمه؟


من عقب موندم نفهمیدم دعوا شده
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:16
دوستان با این تفاسیر پست جدید من موند برای فردا .


خو چند بار میگی
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:17
واااااااااااااااااااا

چرا کام من 2 بار اومد؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خخخخخخخخخخخخخخ
بچه ها چ کلاه شالگردن خوشگلی بافتم اینقدر ب هنی میاد حالا عکسشو بعدا میزارم
از این کلاه کجاست
الی
29 بهمن 91 0:17
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:17
آنه کامنت های منو میخوووووووووووری

تا حالا سه تا فرستادم ولی نیستن

چیکارشون میکنی؟؟؟؟؟؟؟/هان؟


ب قرعان اگه بخورمشون
اصلا گشنم نیست
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:18
صاب خونه یه بحث مفید بذار.


چشم بزار بفکرم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:18
ازدواج هم چیز جالبیه! مثل ارتش می مونه!
با وجودی که همه ناراضی هستند، ولی باز هم داوطلب داره !


خیلی
فاطمه به انسیه
29 بهمن 91 0:18
کامنت داری انسیه جونم.
الی
29 بهمن 91 0:19
فاطمه
29 بهمن 91 0:20
غتره کجا رفت؟


واقعانا
انسیه
29 بهمن 91 0:20
.چه بحثی میخواین راه بندازین


معمای اول:
اون چیه ک هی میکشیم هی کوچیک میشه؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 0:21
یادم آمد تو به من گفتی از این عشق حذر کن..

لحظه ای جند بر این اب نظرکن




آب آیینه ی عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفرکن
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:22
اکــثر اوقات که میرم فیسبوک عینک دودی میزنم چشمام اذیت نشه!

.

.

.

از بس که روشن فکر توش زیاده!!!


یادش بخیر چقدر فیسبوک ولو بودم دیگه خیلی وقت میشه نمیرم
فاطمه
29 بهمن 91 0:22
جواب معما:

سیـــــــــــگار


به به افرین
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:22
بچه هامشاعره کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


معمای 2:
اون چیه هی میچینیم هی بلندتر میشه؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 0:23
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است...


انسیه
29 بهمن 91 0:24
سلام پریمرسی فاطمه جون


جلل الخالق
خدای من
فاطمه
29 بهمن 91 0:24
مشاعره خوبه من خیلی دوست دارم.


منم
الی به مریم
29 بهمن 91 0:24
خیلی وقته خوابه.


جاااااااااااااان
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 0:24
سلام به همه دوستای مامان مهنا
وبه همشهری خودم آنسه جان


سلام سمیه عزیز و دوست داشتنی من
فاطمه در جواب بیت مامان طلا میم دادم:
29 بهمن 91 0:25
منم آن نیازمندی که به تو نیاز دارم

اگر از تو باز دارم ...یادم نمیاد بقیشو


اها بریم ینی؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:26
آنه خدا خفه نکندت.
از دخترت عکسای دلبری میندازی نیکان دیده هی میگه نی نی. نی نی خالا من هنی از کجا براش بیارم؟؟؟؟؟؟؟؟


وای دخترم دلبریش بلاخره جواب داد
انسیه
29 بهمن 91 0:26
وامن مشاعرم نمیاد


معمای 2 منو ج ندادید
الی
29 بهمن 91 0:27
داستان چیه؟


داستان هزار و یک شبه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:27
سمیه جان سلام.
فاطمه
29 بهمن 91 0:27
حواب معمای دوم:یه چیزی مثل قطعات لوگو روی هم


عمرا
اون چیه ک هی میچینیم هی بلنندتر میشه
دیوار


پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:28
بچه ها من یه چند دقیقه برم.



نرو نمیتونم بدون تو دووم بیارم نروووووووو
الی
29 بهمن 91 0:29
خانومهای عاشق ساکت بچه خوابه.


هیییییییییییییییس
فاطمه
29 بهمن 91 0:29
ت میدم:

توانا بود هر که دانا بود

زدانش دل پیر برنا بود

"د" بدید


دارینانینای نای
فاطمه
29 بهمن 91 0:30
خب منهم گفتم ینی یه چیزی که میچینیم روی هم می تونه لوگو باشه می توه آجر باشه


اشتباه شد دیواره
الی
29 بهمن 91 0:31
دردم از یارست و درمان نیز هم


به به
فاطمه
29 بهمن 91 0:31
خودم "د"میدم:

دل من دیر زمانیست می پندارد

دوستی نیز گلی ست
مثل نیلوفر و ناز....

"ز"بده


ولمون کن
یادم نمیاد چیزی
انسیه
29 بهمن 91 0:32
دارم اززلف سیاهش گله چندان که مپرس که چنان زوشده ام بی سروسامان که مپرس


الی
29 بهمن 91 0:32
فاطمه
29 بهمن 91 0:33
چرا همش یه مصرع میگین آی کیوها!
لااقل یه بیت رو کامل کنید
جر زنی نکنید

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم


بیاید 20 سوالی
فاطمه
29 بهمن 91 0:34
بیست سوالی عاااااااالیه


شروع کنم؟؟
الی
29 بهمن 91 0:35
زائر کوی توام...

نمیدونم چرا نصفه شعرم میاد.


برو بابا
فاطمه
29 بهمن 91 0:36
د:
در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی

کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

مشاعره هم کنیم اگه یامون اومد.

باشه آنسه؟

جونم من؟


باشه
ولی نمیدونم چرا امشب شعرم نمیاد
انسیه
29 بهمن 91 0:37
من حس مشاعره ندارم
الی
29 بهمن 91 0:37
فاطمه
29 بهمن 91 0:37
کیبورده؟
فاطمه
29 بهمن 91 0:38
الی فقط بلده شکلک بذاره


الی تو شکلکا گیر کرده
فاطمه
29 بهمن 91 0:38
جانداره؟


اخه جاندارو میزاره رو میز کامپیوتر
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 0:38
اینجا همه مامان هستن
جز من بدبخت...


سمیه جان یاسی و غتره هم مامان نیستن
ایشالا توهم مامان میشی اینقدر ناامید نباش
انسیه
29 بهمن 91 0:38
اسپیکره
فاطمه
29 بهمن 91 0:39
لیوانه؟
انسیه
29 بهمن 91 0:39
نه غتره وخانوم مهندس مامان نیستن
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:40
همسریم داره صدامیزنه من رفتم پیش عشقم


برو بای
الی
29 بهمن 91 0:40
فاطمه انگشتم درد میکنه دیشب از صفحه 33 تا 55کامنت دادم با گوشی


مجبور بودی مگه
فاطمه به سمیه
29 بهمن 91 0:40
شما خوش بختی عزیزم

ما بدبختیم.


پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:40
من آمده ام وای وای من آمده ام


پری فریاد زند من امده ام
انسیه
29 بهمن 91 0:41
خانوم مهندس وقطره کجان


یاسی ک بای داد غتره هنگید
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:41
بذارین بخوابونمش زودمیام؛دغدغه ی من فک کنم بزرگترازمال شماهاشد؛فعلأ


فعلا
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:41
من از این 20سوالی ها خوشم نمیاد.


وای چرا خیلی باحالا
یاد چترومه گوشیم میافتم ک کلی با بروبچ 20 سوالی بازی میکردیم
فاطمه
29 بهمن 91 0:41
جای دستمال کاغذیه؟
الی
29 بهمن 91 0:43
سمیه عزیزم تو رو خدا اینجوری نگو عشقم.

هر وقت ماهان خواست دعا کنه اسمتو مینویسم کف دستش.


فاطمه
29 بهمن 91 0:43
اگه تو خونه همه هست پس چرا من روی کامیوترم ندارمش؟


خو مریم شلخته بود برنداشتش
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:43
آنه توچه صاب خونه ای هستی. نا پذیرایی نه بحث مفید نه......


داریم 20 وسالی میکنیم دیگه بحث از این مهمتر
میخواید هرکی ی خاطره تعریف کنه؟؟
انسیه
29 بهمن 91 0:43
بچه هانکنه خوابوندن خانوم مهندس طول بکشه
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 0:44
درد تنهایی وقتــــی
مامان امیرین بچشین بعد می فهمین ...
پسراتون خوبن ....
خوب اونا هنوز تازه متاهل شدن وسن شان ازمن که مادربزرگ شما هستم کمتر هست....
اینقدر امرئز گریه کردم که نگـــــــو


سمیه جون امیدت ب خدا باشه
شاید ی حکمتی باشه مطمئن باش
شاید بچت ک بزرگ شد بلای جونت بشه
هیچ وقت تو کارای خدا ناامید نباش
فاطمه
29 بهمن 91 0:44
از لوازم اشپزخونه اس؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:44
بشقابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:45
اشغالیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
انسیه
29 بهمن 91 0:45
پری .مامان ثنا .خانوم مهندس بحث دیشب داغ ترنبود
الی
29 بهمن 91 0:46
فاطمه به سمیه
29 بهمن 91 0:46
سمیه جون من زیاد متوجه حرفات نشدم عزیزم. میشه واضح تر بگی؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:46
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ واسه اینه که مگه آشغالی رو میذارن رو کامپیوتر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


از این مریم هرچی بگی بر میاد
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:47
انسیه جون باهات موافقم.
انسیه
29 بهمن 91 0:47
سمیه جون مگه چند سالته


پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:47
سینی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
29 بهمن 91 0:48
سمیه جونم توکلت به خدا باشه. استرس نداشته باش.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:48
خخخخخخخخخخخخخآنه اونی رو که با دمپایی میزننش؟؟؟؟؟؟؟؟؟


چی؟؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 0:48
به جان خودم اومدم بگم فندون گفتم نگم بذار بحث داغ بشه


الکی نگو
فاطمه
29 بهمن 91 0:49
انسه خودت یه بیست سوالی بپرس


باشه
بگید
انسیه
29 بهمن 91 0:49
خوابوندن شوهرخانوم مهندس طول کشیدا


ووووووووویی
الی
29 بهمن 91 0:50
از دست تو مریمی
فاطمه
29 بهمن 91 0:50
اون چیه که من دو تا دارم
انسه نداره

مامان طلا هم نداره




امیران
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:51
نه آنه یه بجث راه بنداز مفید باشه برای زنها وشوهرداری وبچه داری.


نه زشته
ب
29 بهمن 91 0:51
ب
فاطمه
29 بهمن 91 0:52
بچه ها سمیه جون واقعا مادر بزرگه؟

چند سالشه؟


نه بابا 28 سالشه
الی به فاطمه
29 بهمن 91 0:52
عقل
انسیه
29 بهمن 91 0:52
الی رودارین باشکلکاش


میخواد بگه منم هستم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:52
آنه این ب کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اومدن دستگیرمون کنن؟؟؟؟؟؟


نه؟؟؟؟؟؟
پ
29 بهمن 91 0:52
پ
فاطمه
29 بهمن 91 0:52
چقدر مامان طلا و آنسه باهوشن مثل من معما طرح کنید که آسون باشه
ت
29 بهمن 91 0:53
ت
الی
29 بهمن 91 0:53
خدا حاجتشو بده خیلی سخته.
ث
29 بهمن 91 0:54
ث


کی هستی؟؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:54
آقا خوابوندمش بالاخره


خیلی طول نکشید؟؟/
فاطمه
29 بهمن 91 0:54
بابا بگین قضیه سمیه چیه؟

مردم از کنجکاوی


چیو بگیم
28 سالشه تو قم زندگی میکنه و فعلا 7 ساله در انتطار بچه
سمیه جون راضی باش
الی
29 بهمن 91 0:55
خخخخح
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:55
بچه ها من میپرسم اگه به زمان مجردیتون برگردید باز حاضرید ازدواج کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اره
ج
29 بهمن 91 0:55
ج
انسیه
29 بهمن 91 0:55
میگما کارخانوم مهندس ازشیرم گذشت
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:56
واااااااااااااااااا یاسی چه شوهر قانعی داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خخخخخخخخخخخ
فاطمه
29 بهمن 91 0:56
در جواب پری:

بله با کله!


شیرجه زنان
ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
29 بهمن 91 0:56
خخح


یاسی نکن
لو رفتی ای پیتو شناسایی کردم
الی
29 بهمن 91 0:56
خسته نباشی یاسی جان.
فاطمه
29 بهمن 91 0:57
رعایت ادب نشانه شخصیت شماست.


دخیخا
اینجا مردا رد میشن از پسرعموها بگیر تا داداشم
و حتی بابام
نزارید پدرم منم شکنجه کنه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:57
بی ادبا؛چراپشت سره من حرف زدین؛فقط لالایی گفتم بهش


لالا لالا عشقم لالا
چ
29 بهمن 91 0:57
چ


فاطمه این تویی
ای پیت مشخصه
انسیه
29 بهمن 91 0:57
آره بازم 13سالگی ازدواج میکنم درسته درس خوندنم سخت ترشده ولیشوهرخوب که گیراوردم یواشکی نشنوه شوهرم هول برش داره


اوه اوه تو ک خیلی زود بود
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:57
بقیه ی دوستان بله یا خیر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


من نه
میزاشتم درسم تموم شه بعد
حداقل 25 سالگی
الی
29 بهمن 91 0:58
چه جوری میخوابونی؟
ح
29 بهمن 91 0:58
ح


فاطمه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 0:58
ای پی چیه آنه؛آنه بخدا ب و پ واین آخری رومن کردم؛بقیه رو نمیدونم کی کرد


میدونم فدات
نصفش تو بودی نصفش فاطمه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 0:59
بچهها از من به شما نصیحت از شوهراتون تو وب آنه نتعریفید.ما هفته ی پیش تعریفیدیم بر عکس شد


ایول
دقیقا حرفی ک میخواستم اون شب بت بگم
الی
29 بهمن 91 0:59
بنده هم بلهههه
فاطمه
29 بهمن 91 1:00
چجوری نداره الی جونم.

میذارتش رو پاش و هی میگه:لالالالا گلم باشی بزرگ شی همدمم باشی

لالالالا گل چایی

از این بچه چه میخواهی

که این بچه لالا داره

هوای شیر گاو داره...

یهو خوابش می بره...


هوای شیر گاو داره؟؟؟
مطمئنی؟؟
انسیه
29 بهمن 91 1:00
راستی خانوماشماباشوهراتون چندسال تفاوت سنی دارید


پری همیشه از شوهرم ک تعریف میکردم همون شب دعوامون میشه ی بار با عمم رفته بودیم جایی شروع کردم ب تعریف کردن از امین
دیدم عمم داره ایت الکرسی میخونه و هی ذکر میگه گفتم چرا
گفت هروقت از شوهرم تعریف میکردم فرداش دعوامون میشد
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:01
حالا بعدأ میگم نحوه خوابوندشو؛فقط امروز اینجوری کوتاه بود؛بقیه روزا میچسبه بهم ولم نمیکنه؛
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:01
الی بحثت تو حلقم. خخخخخخخخخخخخخخخ
الی
29 بهمن 91 1:01
پرپرک چی شد؟
فاطمه
29 بهمن 91 1:01
منهم ادامه دارم راه خانم مهندس رو تا خودش خودشو لو بده داشتی سیاستو؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:02
آی پی چیه؟


ای پی هرکی ی چیزیه ک طرف خیلی راحت لو میره و کلی شناسایی میشه ولی من فقط شمارتونو دارم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:02
ههههههههههههههههههههههههههه هوای شیر گاو داره یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 1:02
من 7 سال با همسرم اختلاف دارم
الی
29 بهمن 91 1:03
آنه تو چه جوری میخابونی؟


خودش خوابید
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:03
الی اینو که که چ جوری میخوابونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شوهرامونو؟؟؟؟؟؟؟


انسیه
29 بهمن 91 1:04
گفتم من پدرم فوت کرده بودن 12سالم بودیه مردتوخونه لازم بود منم که زیاد خواستگار داشتم زودی ردم کردن


اخی عزیزم
فاطمه
29 بهمن 91 1:04
چقدر شما نگیر هستین.
ینی شیر گاو می خواد بچه.
من چه می دونم

منهم از توی کتاب یاد گرفتم


خو شوهر یاسی شیر گاو میخواد
شاید ی شیر دیگه میخوا
خدای من چقدر بی ادب شدیم
الی
29 بهمن 91 1:05
من 4 سال.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:05
خیلی بدین چرا هیشکی سوالمو از خودم نپرسید؟؟؟؟؟؟بحث راه میندارم و مهمون داری میکنم خودمو راه نمی دین؟؟؟؟؟

اصلنشم با اجازه ی آقا بلهههههههههههههههههههههههه

زود باشید سرم نقل بریزید کل بکشید



پری اون شب دعوات شد؟؟؟؟؟؟
یکی از دلایلی ک از شوهرم تعریف نمیکنم همینه
فاطمه
29 بهمن 91 1:06
من اگه برگردم عقب دوست دارم سه چهار سال زودتر ازدواج می کرددم.


من اگه برگردم عقب دلم میخواد س چار سال دیرتر ازدواج کنم
البته الان پشیمون نیستم ولی دلم میسوزه ک هنوز نتونستم درسمو ادامه بدم
الی
29 بهمن 91 1:06
پری تو چطور میخوابونی؟
فاطمه
29 بهمن 91 1:07
اصلا دختر و پسر بای زود ازدواج کنن. مخصوصا توی این دوره.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:07
فاطمه کدوم سیاست


بچه ها هرکی روند اشنایی با شوهرشو بگه
فاطمه
29 بهمن 91 1:08
اگه من یهو رفتم بدونین امیرعلی بیدار شده که شیرش بدم.


ب امیر علی؟؟؟
انسیه
29 بهمن 91 1:08
آخه حرفای بی ادبی تومحفل خانوما مثل نقل ونباته خداییش حال میده نه


خیلی
الی
29 بهمن 91 1:08
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:08
خدایی حال میکنیداااااااااااااااااا

الکی الکی یه عروسی هم اومدین و رفتین.

من و میثم جون


2 سال اختلاف داریم.


30 سالشه؟؟؟
انسیه چند بود؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:09
منم دوسال؛اگه ب گذشته برگردم ازدواج نمیکنم اصلأ؛درسته ازشوهرم هزار درصد راضیم؛ولی مجردی بهتراز تأهله


تاهل من بهتر از مجردی من بود
چون ازادی زیاد نداشتم ولی باز دوست داشتم درسم میخوندم
فاطمه
29 بهمن 91 1:09
همین که من بجای تو و عین تو کامنت بذارم بعد واسه تو سوال بشه که من نیستم پس کیه؟
بعد عذاب وجدان بگیری و بیای بگی بخدا چندتای اولو من بودم بقیشو نمی دونم کی بود

مگه همینو نگفتی؟


بابا ای پیاتونو دارم میفهمم
الی
29 بهمن 91 1:09
انسیه
29 بهمن 91 1:10
من 12 سال وهیچ مشکلی هم باهم نداریم


چ جلب
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:10
بفرمایید بادو م زمینی و های بای و پسته و مغز تخمه.


بترکی ک اینقدر میخوری حالا ی روز هیچی نداریما همه بخور شدن
فاطمه
29 بهمن 91 1:11
کامنت قبلیم در جواب خانم مهندس بود


بله متوجه شدیم
فاطمه تو اشناییتت با شوهرت چ جوری بود
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:11
بابا ازبس روند آشناییمو به همه گفتم خسته شدم؛برین پستهای اول وبموبخونین؛آنه رمزاروپاکیدی؟


تورو ک میدونیم

نه یادم رفت
الی
29 بهمن 91 1:11
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:11
اره 30 سالشه چطور؟؟؟؟؟؟؟؟


هویجوری
فاطمه
29 بهمن 91 1:12
من با شوهرم آشنا نشدم.خواهرش سیریش شد.
دوسال اومد و رفت تا خانوادم راضی شدن


به به
چ جلب
الی
29 بهمن 91 1:12
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:12
کاش میدونستم آی پی چیه‏!‏


مهندس مملکت نمیدونه ای پی چیه
انسیه
29 بهمن 91 1:13
منم الکی الکی یه پیاله تخمه شکوندمشما نوش جان کنید دلدردنگیری همرو باهم نخور


منم میخوام
فاطمه
29 بهمن 91 1:13
پری ننه حان یه دوتا از اون های بای ها بده بیاد.دلم داره ضعف میره مادر.عااااااااااااااااااااااااشق های بای ام.


منم میخوام
الی
29 بهمن 91 1:13



الی تو ک فقط شکل بیا دختر
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:14
بدوبروپاکش کن؛فرداکل رمزای وبمو عوض میکنم


حذفیدم الان
انسیه
29 بهمن 91 1:16
من پسرعمویه مامانمه ماهم بله روگفتیم چندباردورادور دیدمش اونموقع هم بچه بودم کاملاسنتی


چ بانمک
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:16
آقامن فعلأترم3هستم؛درضمن رشته من مربوط ب کامپیوتروآی پی نیس ک؛ما با پروژه ها کار داریم جیگر؛با افراد معروف نشست وبرخاست خواهیم کرد درآینده


اوووووووووووف کلاست منو کشته
فاطمه
29 بهمن 91 1:17
چقدر حرص درستو میخوری آنسه.
درسو همیشه میشه خوند اما شوهر خوب همیشه گیر نمیاد ننه
بذار یه چند سال بگذره...

چرا فک می کنی تحصیلات اینقدر مهمه؟
اینهمه آدم لیسانسه و فوق لیسانس.
خدا کنه آدم شعور و انسانیت داشته باشه.
حرص تحصیلاتت رو هم نخور ایشالا مهنا بزرگتر شه می خونی.
مگه چند سالته؟
همش 24 سال


پررو 23 سالمه
اینکه بله ولی دلم میسوزه اینهمه پول دانشگاه بابام داد و اخرش بیخیال شدم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:17
بفرما لواشک ترش‏!‏


وای خدای من
اینا منو امشب سکته میدن
الی
29 بهمن 91 1:17
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 1:18
بچه ببخشین من یه دفعه غیب شدم
برای اولین بار برق مانم به کل رفت
ا«سه جان اطلاعات اشتب دادی
31 سالم هست 9ساله در حرست مادر شدن
یک سال اختلاف سنی داریم


شرمنده
فاطمه
29 بهمن 91 1:18
کوفتتون بشه.
الی
29 بهمن 91 1:19
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:19
یه بحث زنانه راه بندازین؛این حرفا کلیشه ای شدن؛خب اگه کامنت هابی ادب شد؛آنه بعدأ میحذفه؛فعلأهمه خوابن کسی نمیاد این طرفا


شوهرم میگفت اون موقع ها ک خیلی بچه بودش خوابمو دید بعد سریع از خواب پاشد اومد جلوی درخونمون ی قاصدک دستش گرفت همونجام میگه ی قطره اشک از چشاش چکید بچمون از طفولییت عاشقم بود
انسیه
29 بهمن 91 1:20
بستگی داره دخترای خوشکل زودتر ازدواج میکنن اینجا20سال دیگه بیشتریابفکرشن
فاطمه
29 بهمن 91 1:20
اخی پس بگووووووووووووووو

بچه ها دو شب پیش حنا بندون و عروسی دعوت بودیم اما من نیم ساعت آخر رفتم. هر دوشب رو.اونقده کیف داد.
همیشه دوست دارم توی این مجالس دیر برم.


چرا؟؟
الی
29 بهمن 91 1:21
سمیه جان چند صفحه قبل برات کامنت گذاشتم ببین
انسیه
29 بهمن 91 1:22
مثلا چه جوربحثی
فاطمه
29 بهمن 91 1:22
اونم عروسی کی؟


دختر جاری!

اونقده هم با هم رابطمون خوبه.
کارتای عروسیشو آورد من واسش نوشتم.بس که دوستم داره.


چرا خو
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:22
فردا همه عکسامونو بذاریم همدیگروببینیم؛موافقین؟


دیدیم همو اصولا ک
الهام
29 بهمن 91 1:22
بیست و نه بهمن ماه روز سپندارمذگان روز عشاق ایرانی



بر تمام ایرانی تباران عاشق مبارک باد.
عزیزم روزت مبارک من آپم بیا مهنا هم از طرف من ببوس با اون جس قشنگش


فدات گلم
سپندارمذگان توهم مبارک
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:23
آنه رمز رو بخذف. بجه اگه اومدین نظر بذارین


چشم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:23
انسیه خودت دست بکارشو یه بحث داغ بندازوسط که همه از داغیش بسوزن


فاطمه
29 بهمن 91 1:25
چون ما اصولا در مجالس لهو و لعب مشارکت نمی کنیم و برادم طلبه اس.همسرم دست کمی از طلبه نداره


اها از اون نظر
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:25
من فقط تورو دیدم آنه وپری رو
انسیه
29 بهمن 91 1:26
کجاپری نیست که


پست دوستت دارم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:26
یاسی من تو رو ندیدماااااااااا
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:26
باشه فردا میذارم


بسیار عالی
فاطمه
29 بهمن 91 1:28
پری کجا عکستو گذاشتی؟ کدوم پستت؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:28
عزیزان من هستم در خدمتتون به الهام عزیز سلام عرض میکنم و معذرت میخوام اگه با تنقلات مانده ی نیکان دلتون ضعف رفت . حلال کنید.


خیلی حلالت نمیکنم
الی
29 بهمن 91 1:28
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:28
بچه هایه سوال همتون جواب بدین خواهشأ؛یه بیوگرافی ظاهری بدین ازمن؛ ک چجوریم؛قد وزن رنگ پوست چشم قیافه کلی؛وغیره؛فردا ک عکسمو دیدین تفاوت هاروبگیم؛باشه؟


خخخخخخخخخخخخخ
توهم بااین سوالات
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:29
وا جدی چرا همه فکر میکنن من تپلم ؟


چرا واقعا
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 1:29
آنسه راستی یه سوال
تا حال اومدی سمت غذا خوری همسر ما
دعوت تان می کنم همگی اگه اومدین قم بیاید دست پخت همسری من بخورید



نه کجاست؟؟؟
ادرس بده بیایم
الی
29 بهمن 91 1:30
فاطمه به خانم مهندس
29 بهمن 91 1:30
خانم مهندس ما که آدرس نداریم


http://www.yas137201.blogfa.com/
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:30
چشه مگه؛ازمعمای سیگارتو بهتره ک


فاطمه
29 بهمن 91 1:30
امیرعلی بیدار شد


ینی بری ب امیر علی شیر بدی؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:31
الی میخوای تو دستت درد نکنه با پات کام بذار. دختر تو که همش شکلک میذاری.


با زبونت بنویس
خخخخخخخخخخخخخ
الی
29 بهمن 91 1:31
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:31
بابا آدرس رو ک گذاشتمwww.yas137201.blogfa.com
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 1:31
الـــــــــــی مامان ما مان عزیز وپری مامانی نیکان
کم پیدا هستین وب میثمک .......
همه کامنت اتون هم خوندین دست درد نکنه


مگه سمیه تو وب میثمکم میری
الی
29 بهمن 91 1:33
انسیه
29 بهمن 91 1:33
من شاید الان بذارم


بزار
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:33
إلی شکلک بسه؛جواب سواله منوبده
الی
29 بهمن 91 1:33
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 1:34
وا آنسه
آأرس بزارم
روبروی پارک بنیادی اسمش هم است مهتاب
جدی یه موقع هوا خوب شد بیاد همدیگر ملاقات کنیم
در خدمت تان هم هستیم آنسه جان


نمیدونم کجاست؟؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:34
سمیه جون میخوای شوهرتو ور شکست کنی.
البته نه . این آنه به دردش میخوره انقدر پای نته دیگه وقت غذا پختن نداره میره همش از شوهر شما غذا میخره و شما سود میکنید.


اره والا
خوب فکریه
الی
29 بهمن 91 1:34
به خدا دستم درد میکنه
الی
29 بهمن 91 1:35
به خدا دستم درد میکنه


قربونت برم ینی اینقدر دستت درد میکنه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:36
سمیه جون من دیگه وب اون ادم مغرور و خود خواه و بی ادب نمیرم.

ایکون پری عصبانی.


منم ک خیلی وقته نمیرم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:36
انسیه بذارعکستو


اره
الی
29 بهمن 91 1:37
د
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:37
بچه هاهمتون میتونین الان بذارین عکستون رو؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:38
یاسی من فکر کنم پوستت گندمیه و تپلی ولی قد بلندی داری.چشم و ابرو مشکی. از این خانمایی که موهات پر پشت باشه و مشکی.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:38
چ جالب
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:39
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ من تا حالا اصفهان نرفتم.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:39
یاسی چیش چالبه؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
29 بهمن 91 1:39
آنه بیشتر از انقد
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 1:39
اوهوم اونجا میرم ولــــــــــی بنا به علت های خاموش هستم علت هاش هم پری جان گفتن انسه چرا این شکلک حالا غیبت میشه وگرنه دوسالی هست از خواننده اش بودم....
الی
29 بهمن 91 1:40
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:40
ازاین خانومایی ک موهاشون پرپشته؛تصورت ازمن درسته؛ولی رنگ پوستمو نمیدونم؛آنه رنگ پوستم گندمیه؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:40
همه رفتن عکس بذارن.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آنه حال میکنی چطور انلایناتو میپرونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:42
منم رفتم بذارم؛فقط همه بیاین دوباره اینجا نظربذارینا
الی
29 بهمن 91 1:42
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:42
خخخخخخخخخخخخخخخخ یاسی خیلی با حالی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از آنه میپرسی رنگ پوستتو؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 1:42
خب یکی به من بگه کدوم پست پری عکس گذاشته برم ببینم.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:42
بنظره خودم روشنه؛چون نمیدونم گندمی چ رنگیه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:42
مریم جون چی روراست میگم؟؟؟؟؟
الی
29 بهمن 91 1:43
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:43
انسیه نیومد رفته عکس بذاره؟؟؟؟؟؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:44
ال یمنم عکس تو رو بذارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:44
الی منم عکس تو رو بذارم؟؟؟؟؟؟؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 1:44
بچه ها آنه رفت؟


هنی بیدارشد ی لحظه رفتم کنارش
فاطمه
29 بهمن 91 1:44
آنسه به دوستات بگو آدرساشونو بذارن تا اگه عکساشونو گذاستن منم بتونم برم ببینم.


باشه
انسیه
29 بهمن 91 1:44
من رونمایی شدم آخرین پست بارمزهمین عکس دردسترسم بود انه زود پاکش کن رمزو


دیدمت
ولی خیلی قیافت اشناست برام
احیانا منو نمیشناسی


پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:45
آره خدایی نرفتم
فاطمه
29 بهمن 91 1:46
خانم مهندس عکستو بذار
انسیه
29 بهمن 91 1:47
http://amiralivmamanensiyeh.niniweblog.com/اینم آدرس من
الی
29 بهمن 91 1:48
بذار فقط رضا نفهمه که کشته.


ایول الی رو میبینم بازم
انسیه
29 بهمن 91 1:49
مامان ثنا دیدمت باشوهرتونیدشماهم که یکم توپولی


یکمی؟؟؟
معروفه ب مریم تپلی
انسیه جون من نفهمیدم شما مال کجایید؟؟
فاطمه به پری
29 بهمن 91 1:50
عکستو کجا گذاشتی پری؟ور نپری


فاطمه توهم بزار
انسیه
29 بهمن 91 1:51
نظرت درمورد من چیه انه خودتم عکستوبزار


خوشگلی تازه ب شوهرت نمیاد 12 سال ازت بزرگتر باشه
فاطمه
29 بهمن 91 1:52
من معذورم بچه ها.
می ترسم.


ایمیل میکنی نمیترسی اینجوری میترسی
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 1:52
الی یه عکس دارم عروسیتون تو رصا بذارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اره بزار
انسیه
29 بهمن 91 1:53
کیامنودیدن مهندس کجایی الی روکجاگذاشتین
فاطمه
29 بهمن 91 1:53
آره اصلا به شوهر انسیه نمیاد 12 سال بزرگتره.
به هم میان


اره خیلی
فاطمه
29 بهمن 91 1:54
کسی مشتاق دیدن روی ماه من نیست؟


هستم خیلی زیاد تورو خدا بزار
فاطمه
29 بهمن 91 1:55
ایمیل که مطمین تره اما اینجوری باید از توی یه سایت دیگه آپلودش کنم.



برو تو نی نی وبلاگت
فاطمه
29 بهمن 91 1:56
انسه تو که منو دیدی از نزدیک عکسمو می خوای چیکار؟
اگه بچه های دیگه خواستن شاید گذاشتم.


دلم میخواد بازم ببینمت
برو تو نی نی وبلاگ قابل اطمینانه
انسیه
29 بهمن 91 1:57
دیگه شوهرمنه می خوادپیربشه باهمچین زنیمن ازخراسان رضوی شهرستان بردسکنم نزدیک کاشمر که آرامگاه مدرس اونجاس نزدیک سبزوار وطربت حیدریه


اصن هیچکدومشو بلد نیستم
تا قم چ قدر راهه؟؟
انسیه
29 بهمن 91 1:58
فاطمه بزاردیگه


بزار دیگه
انسیه
29 بهمن 91 1:59
انسه توهم بزاری ها


گذاشتم
رمز 1368
انسیه
29 بهمن 91 2:00
من زود میحذفمشا


منم همینطور سریع ببینید
الی
29 بهمن 91 2:00



نخند
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:00
الی رو گذاشتم با رمز اسم پسر گلش به انگلیسی.


اینکه بدون رمزه
بدبختو ک لوش دادی
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:01
‏@‏‏@‏‏@رمزمه
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 2:01
ما هم که وبلاگ نداریم نمیشه عکس گذاشت..
انسیه
29 بهمن 91 2:02
دیدمت انه به شوهرت عشق وعاشقی نمیادا


شوهر منو اگه مجردیاشو ببینی
70 بود الان شده 95
بدون ریش بود الان اصولا ریش میزاره
تازه شوهرمن 25 سالشه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:03
انسه خیلی خوب بودی فعلا منو ببین بعدا میام نظر میدم
زوووووووووود باشین دو دقیقه بعد حذف میشه


دیدم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:03
نه خدایی گذاشتم .الی ببخشید زود حذفیدم.


الی چقدر لاغر بود
ای خدا مردم از خنده


بزار دوباره خوب ندیدم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:04
فاطمه بذااااااااااااااااااااار


فاطمه بزار
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:06
من حذف کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


من چی؟؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:06
یاسی من ندیدم.رمزت باز نمیکنه.


فاطمه به بچه ها
29 بهمن 91 2:06
خانم مهندس رمز چیه؟


بچه ها صبر کنید زود حذف نکنین
من نتم کم سرعته دیر میاد بالا عکساتون.


@@@
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:06
منم الی رو میخواااااااااااااااااام


اره زود حذفیدی
الی
29 بهمن 91 2:07
پری کدوم پست؟


کجاست؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:07
@@@ رمزمه زوووووووووووود باشین
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:07
یاسی من ندیدمت.
فاطمه
29 بهمن 91 2:08
یاسی کوووووو؟ ادرسو می گم.
انسیه
29 بهمن 91 2:08
کجاس پس عکس الی کدوم پست
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:09
الی رمز دادم بدمون رمز اومدی رو صفحه زود حذفیدم.
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 2:09
خانما من فقط عکس سه تا تون دیدم انیسه جان - مریم خانم مامان ثنا- انسه جان که قبلا دیده بودم رمز خان م مهندس ووب پری ندارم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:09
زوووووووووووووووووووووووووووووووووود هرکی نگاکرد بگه الان ساعت 2.9 هست من 2.13 پاک میکنم
فاطمه
29 بهمن 91 2:09
الی عکسشو کجا گذاشته؟ من قات زدم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:10
یاسی دیدمت. ولی فکر نمیکردم این شکلی باشی. خیلی نازی.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:11
مردم از بس ادرس دادم بابا پری چرااااااااااااااااا؟؟؟؟؟ ببین دیگه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:11
مامان طلا من چجوری بودم
انسیه
29 بهمن 91 2:11
منم خانوم مهنسودیدم ولی الی رونه
فاطمه
29 بهمن 91 2:12
من خانم مهندس رو دیدم.
انسه رو که دیده بودم دوباره دیدم.
مامامن طلا رو دیدم.
انسیه رو هم دیدم.
فقط مونده پری و الی و یاسی که زیاد با یاسی آشنا نیستم.یه چیزی در حد اسم.


یاسی همون خانم مهندسه دیگه ای کیو
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:13
یاسی ک همون خانم مهندسه
انسیه
29 بهمن 91 2:14
الی کجایی
فاطمه به خانم مهندس
29 بهمن 91 2:14
خانم مهندس خوشگل خانم.چشم عسلی.چه جاهایی میرن مردما.اهل کجایی؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:14
کیامنو ندیدن
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:15
بچه ها چرا من هرچی به الی رمز میدم نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ب خاطر اینکه باید بری تو ادامه مطلب عکسارو بزاری
انسیه
29 بهمن 91 2:15
اره خانوم مهندس خوشکله ولی یه ذره ازسنش بزرگتروخانومانه تره
الی
29 بهمن 91 2:15
یاسی حذفیدی ندیدم بابا من با موبم فکر منم باش میذاری یا نه.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:15
اهل آذربایجان غربی؛حالا عکسهارو ب نقد بذاریم؛اول انسیه:


صبر کن من میخوام دوباره از عسام بزارم
انسیه
29 بهمن 91 2:16
منم تا2.22دقیقه میحذفم
الی
29 بهمن 91 2:16
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:16
الی باشه دوباره میذارم منم باموب هستم؛یذره سرعت عمل داشته باش جیگرم
فاطمه
29 بهمن 91 2:16
انسیه خوشگله. نازه. معلومه کم سن و ساله.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:17
یاسی من گفتم شوهر میکنید یا نه نگفتم که الآن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه میخوایم خواستگار پیدا کنیم که نقد بشیم؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
29 بهمن 91 2:17
یاسی ندیدمت
انسیه
29 بهمن 91 2:17
الی رومیخوام فاطمه بزاردیگه پری ایمیل کن برامون


بچه ها دوباره برید عکسارو ببینید
فاطمه به خانم مهندس
29 بهمن 91 2:19
یاسی جون گفتم نوشتی شوهرم علوم حوزوی می خونه کراوات نمی زنه!

طلبه که نیست؟


اون موقع هنوز طلبه نشده بود
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:19
الی رو عکس محجبه میذارم بیاید ببینید.


باشه
انسیه
29 بهمن 91 2:19
انه دوباره عکس گذاشتی



اره ببین
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:20
الی رو گذاشتم.
فاطمه به پری
29 بهمن 91 2:20
کشتی ما رو پری ور نپری

زود حذفش نکن دیگه


عکس بچگی الی رو گذاشتی چرا
انسیه
29 بهمن 91 2:22
الی چه لاغره من همرو بجزفاطمه دیدم من حذف کردما


فاطمه بزار دیگه عکستو
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:23
آنه اون اقا هه کیه روز عروسیت باهاش عکس انداختی؟؟؟؟؟؟؟؟


اون عکس عقدمه
اون عکس عروسیمه میخوام ببنید ک چقدر شوهرم کن فیکون شد


چ خوشمزه ک عکسای الی رو داری
من عکسای بی حجابیمو هیشکی نداره
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:25
نه آنه اشتباه گفتی موقع دوستیمو ک 4سال قبل بود طلبه نبود؛موقع عروسیمون بود؛خب کراواته دیگه چی میشه مگه


بله
انسیه
29 بهمن 91 2:25
انه چه لاغربودی عروسیت کی تپل شدی که حلقه میزنی


بترکی
تپل نیستم اون عکس اولیه جدیده
تپلم؟؟؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 2:25
الان الی خوشگلتر شده خواهر

مثلا این محجبه اش بود؟

پس بی حجابش چیه؟


مگه الی رو دیدی؟؟؟ک میگی الان الی خوشگلتر شده

والا مردم چ محجبه های باحالی دارن
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:26
آنه خداییییییییییییییییییییییییییییی

برو بچه گول میزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نگو ک شوخی نمیکردی؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:27
ramz eli?


رمزی نداره
فاطمه
29 بهمن 91 2:27
خب شوهر من با اینکه طلبه هم نیست اما من نذاشتم کراوات بزنه

به نطرم خیلی تیپ مرد رو ضایع می کنه.مثل یه چیزی می مونه.


خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:27
pari ramz?
انسیه
29 بهمن 91 2:28
خب تموم شد
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:28
عزیزم ما کلا حجابمون اینه.

تازشم الی الآن هم همین شکلیه کجا عکس بچگیشو گذاشتم. من و الی همه ی عکسای همو داریم.مثلا دختر عمه دختر دایی ما.


ولی الان الی اصلا این شکلی نیستشا
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:28
kodom posteshe


برو حذفش کرد


بچه ها بحذفم؟؟
فاطمه
29 بهمن 91 2:30
حذف کن آنسه

همه رفتن بخوابن جز ما


پاشو توهم عکستو بزار
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:30
یاسی حذفیدم.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:30
pari man eli ro nadidam bezardg


کجا بودی تو
ب قول خودت سرعت عمل داشته باش
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:31
pari bezar
فاطمه
29 بهمن 91 2:31
حجابتون تو حلق ننه هنی


ب منه بدبخت چکار دارین
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:31
raftam nabod
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:31
بچه ها خدایی حال میکنید همه رو به تکاپو انداختم. یه عکس نشون دادم همه رفتیم دنبال عکس......


بله و خیلی حال داد
فاطمه
29 بهمن 91 2:31
پری خودتو ندیدیم که.


فاطمه عکستو بزار
انسیه
29 بهمن 91 2:32
نه انه تپل نیستی منم حجابم همینه حتی پیش برادرشوهرام یعنی همه


چ جوریه؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:32
baba man bd mob hastam ane bezar to webe khodet


ندارم ک
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 2:32
الی
29 بهمن 91 2:32
یاسی ببین.


همون ادرسو ببین
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:33
آنه میذاری رو وب خودت؟


الان نمیتونی بری ب این ادرسی ک الی داد
فاطمه
29 بهمن 91 2:33
خب بچه ها من عکس نمیذارم تا همتون توی خماری بمونین.


خیلی بدی فاطمه
الی
29 بهمن 91 2:33
سمیه دیدی؟


خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:33
الی چی روببینم؟رو وب0کی.


بابا ادرسی ک گذاشت
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:34
نه با موب نمیشه؛لپ تاپ خاموشه؛بذار دیگه تنبل


اگه اجازه بده باشه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:35
آنه؟؟؟


جوووووووووووووووونم
الی بزارم؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:35
إلی اجازه میدی بذاره؟


الی اومده بودی قم چ باحجاب بودی
قم روت تاثیر گذاشته بود
الی
29 بهمن 91 2:36
بذار . رضا منو میکشه هههه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:36
آنه بذار اجازه داد إلی؛


گذاشتم
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 2:37
الــــــی جان آره خانم تهرانی دیدمت فقط خانم مهندس وپری ندیدم فامطه جان هم که نزاشتن ای دی من برداشتین بچه ها......
انسیه
29 بهمن 91 2:37
الی کجابریم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:37
پری من سنم بیشترنشون میداد یا همون 20سال؟


دیدی بحذفم
الی
29 بهمن 91 2:38
شازژ باطری تموم شد بای.


بای گلم


دیدی یاسی
الی
29 بهمن 91 2:40



فکر کنم فقط من و فاطمه باحجاب ترین ادمای نت باشیم
خخخخخخخخخخخخخ
انسیه
29 بهمن 91 2:40
من هنوزالی روندیدم نحذف


بابا باهمون رمز ببینید دیگه
مسئولیت داره برام
فاطمه
29 بهمن 91 2:40
آنسه چجوری نطرات رو باید توی نی نی وبلاگ تایید کرد؟




برو تو نظرات تایید نشده ثبت رو بزن
انسیه
29 بهمن 91 2:41
الی رفت


حذف کنم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:41
اره دیدم قیافش نازبود؛


حذف کنم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:42
پری رفتی؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:42
یاسی بیشتر میخوره به سنت.


اره خیلی بش میخوره
پری خداییش فک کردی یکی دیگه کنارمه؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:43
آنه پس من چی؟من باحجاب نیستم؟من تاحالا بدون جوراب حتی پیش برادرشوهرام نرفتم


اها بله یادم رفت
فاطمه
29 بهمن 91 2:44
همگی خسته نباشین بچه ها.

من جلوی هر نامحرمی چادر سرم می کنم ،جوراب می پوشم،آرایش هم ندارم.
یاد بگیرید.اون دنیا جواب باید بدید.

تکبــــــیر.


خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
منم همینطور البته بعضی اوقات ک عذر شرعی دارم کمکی ارایش ب صورتم هست
انسیه
29 بهمن 91 2:44
الی رودیدم خومنم که باحجابم ازهمون یک عکسم معلومه


ای بابا فک کردم چون تو قم اومدی چادر سرت کردی
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:46
انسیه آنه خانوم مهندس فاطمه باحجابهای این دوره ازچت روم برگزیده شدن؛تکبیر؛


ولی من اصلا حجاب خودمو قبول ندارم
چون بعضی اوقات تو مسافرتا ک کسی نباشه مانتویی میشم
فاطمه
29 بهمن 91 2:47

بچه ها من موسیقی گوش نمیدم.
ینی مجاز و غیر مجاز نداره برام.هر چی که مطرب باشه گوش نمیدم.




خوش ب حالت ولی من نمیتونم
فاطمه عکستو نذاشتیا
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:47
چهره تپل هفته:مریم جون/چهره لاغرهفته:إلی/بقیه روشمابگین


الی رو من دیده بود خیلی تپل بود چ خوب لاغر شد خوش ب حالش
فاطمه
29 بهمن 91 2:48
آنسه نظرات تایید نشده کجاست؟
من فقط آخرین نطرات رو می بینم.


بالای همون اخرین نظرات خوانندگان
انسیه
29 بهمن 91 2:48
نه منم مثل شماوخانوم مهندسم تازه تواون عکس یه ذرم ارایش ندارم


خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:48
فاطمه مقیدتره؛چهره مقیدهفته:فاطمه


**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 2:49
مریم خانم چقدر تپلی بودین تو عروسی


خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:49
من چه چهره ای هستم تو هفته؟


پرسن تر از سن خودت
فاطمه
29 بهمن 91 2:49
توی عروسی ها نمیر قصم.اصلا رقص ندیدم و بلتم نیستم.


یاده دخترخالم افتادم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:50
انسیه اصلأ فک نمیکردم اینجوری باشی؛ازقیافت خوشم اومد دلنشین بود


اره خیلی خوشمزه بودی
فاطمه
29 بهمن 91 2:50
انسیه جون خدایی حال کردم با قیافه ات.معلومه تو هم مقیدی.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:50
من جچاب ندارم هستم دارم عکس میذارم.
انسیه
29 بهمن 91 2:50
خوب منم هیچی گوش نمیدم ولی شوهرم توماشین میذاره ازاجبارمیشنوم دیگه ولی خودم نه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:51
خودتی پرسن تر؛منم چهره خوش اخلاق خنده رو و نازهفته؛مگه نه انسیه


عزیزم
من چی؟؟؟
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 2:52
هیچ کدوم تون نخواستین من ببیند
لاغرترین تون من هستــــــم
از همه سن بالاتر ام
وبــــــــدون بچه


چ جوری ببینیمت
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:52
من آهنگگوش ندم میمیرم.


جدی
فاطمه
29 بهمن 91 2:52
یاسی جون اتفاقا به نطرم خیلی آدم خوش رو خوش خنده ای هستی.
اون ژستت توی عکس اخری خیلی دل نشینه.


من چی ام پس
فاطمه
29 بهمن 91 2:53
من آهنگ گوش میدم می میرم.
سرم درد می گیره.
مخم هنگ می کنه.
عذاب وجدان هم که نگووووووووووووو...


وای خوش ب حالت
منم نه زیاد نه کم متوسطم
انسیه
29 بهمن 91 2:53
اره نازو خوش اخلاق ویه ذره یه ذره یه ذره پرسن تر
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:54
سمیه جون تو چرا همش میگی بدون بچه. کفر میگیا. گلم خدا خودش صلاح بدونه میده اصلا هم ناراحت نباش. من احساس میکنم تو از استرس زیاد بچه دار نمیشی.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:54
ببخشینا ولی تعریف ازخود نباشه؛همه فامیل رضا وخودم عاشق خوش خنده بودن و خوش اخلاقیمن


بابا
فاطمه
29 بهمن 91 2:54
سمیه جون چند کیلویی؟بگو !
فک نکنم از من لاغر تر باشیا!
من 54 کیلو ام.
با قد 158


اخی
انسیه
29 بهمن 91 2:54
ولی من عروسی میرم


منم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:55
من 69باقد 169


فاطمه عکستو بزار دیگه
فاطمه
29 بهمن 91 2:56
چقدر یاسی بی جنبه بازی در میاره حالا یه ذره ازش تعریف کردیما


فاطمه عکستو بزار دلم برات تنگ شده
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 2:56
من کفـــــــــر نمیگم مامان پری
ناراحـــــــــت شدم




قربونت برم زیاد غصه نخور
خانوم مهندس
29 بهمن 91 2:56
فاطمه؟من روحم ظریفه ها !


بابا فاطمه نکن باش اینکارارو الان شوهرشو بیدار میکنه گریه میکنه ها
انسیه
29 بهمن 91 2:56
خانوماهمگی درموردمن بگید یه جمع اوری بکنم


خیلی تو دل برو هستی
و خیلی خیلی ب شوهرت میایی
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 2:57
آنه اینی که گفتم اون افاهه کیه روجدی گفتم من نشناختم که امین آقا باشه.گفتم شاید داداشته.




من داداش ندارم


حالا کدومشو گفتی اونکه تو عقدمه یااونکه تو عروسیمه
فاطمه
29 بهمن 91 2:58
من سنت شکنی کرده ام و عروسی نمیرم.
تازه همه کلی هم تحویلم می گیرن.

آدم وقتی خدا رو داشته باشه انگار دنیا رو داره.

همین که می دونم کارم باعث خشنودی خدا میشه برام کافیه.مهم نیست دیگران چه فکری راجع به من می کنن.البته اولش واسم سخت بود اما وقتی لذت دیر رفتن رو چشیدم دیگه واسم سخت نبود.


دقیقا مث دخترخاله من هیج جا نمیره عروسی اگرم بره موقع شام میرسه ک تموم شده باشه رقصا
ما تو فامیلا مقید خیلی داریم
و کلی هم بشون افتخار میکنیم
انسیه
29 بهمن 91 2:59
رفتم یه ابی خوردم دهنم کف کرد


ینی اب خوردنتم باید بگی ک مام حس کنیم ک دهنمون کف کرد
فاطمه
29 بهمن 91 3:00
خانم مهندس عاشق اون ساق دستت شدم.
منو کشتتتتتتتتتت ساق دستت که توی عکس اخر بود...


اوه چ توجها
فاطمه
29 بهمن 91 3:01
انسه به جان خودم اگه من نظرات تایید شده رو پیدا کرده باشم
نیست خووووووووووووووو


توی ارتباطات برو
نوشته پرسش پاسخ
نی نی تلگراف
نی نی گپ
نظرات تایید نشده
اخرین نظرات خوانندگان
اصلا توهمون اخرین نظرات خوانندگانم میتونی بری
فاطمه
29 بهمن 91 3:01
منظورم نظرات تایید نشده بود
انسیه
29 بهمن 91 3:02
ایول به فاطمه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:02
اره من همیشه ساق دستم میکنم؛اونجا شاندیزه مشهده


پرییییییییییییییییییییی کوشی
فاطمه به مریم
29 بهمن 91 3:02
اینجا تهران است وبلاگ مامان مهنا. البته اونجا قمه. واون جاهم اصفهون.نصف جهون. راستی مریم تو اصلیتت کجاییه؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:03
من ازسوم دبستان چادرسرم کردم؛الان بمیرمم نمیذارم زمین عاشقشم؛حتی تو مسافرت


پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:03
سمیه جون من منظوری نداشتم بخدا معذرت میخوام . ولی خودت یه نگاهکنتو20 تا کامنتی که گذاشتی تو 15 تا گفتی بچه ندارم.
**سمیـــــــه **
29 بهمن 91 3:03
فاطمه جون از شما هم خیلی لاغرتر هستم وفکر کنم ه مقد باشیم
مامان ثنا جان متولد 1360 هستــم
یکــــــم حالم خوب شده با بودن در جمع تان
ولــــــی یه دفعه بهم ریختم
خوشحال شدم شب همگی بخیر
قدر زندگی ها تون که توی آرامش به سر می برید بدونید
فقط مشکل من بچه نیست
موفق باشین همگی


فدات بشم گلم
ی روز ایشالا قرار میزاریم همو ببینیم
تو این هفته پایه ایی؟؟
انسیه
29 بهمن 91 3:04
بفرماییدپرتغال همچین میخورم انگار ازقحطی اومدم


پرووووووووووووووها هی میخورن
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:05
من تو پست دوستتون دارم عکس عروسیموگذاشتم.


رمز چی بود
فاطمه به یاسی
29 بهمن 91 3:05

بخاطر ساق دستت بود


خخخخخخخخخخ
توجهت تو حلقم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:06
ramz pari
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:06
ensiye axe arosito mizari?
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:07
pari jon ramz
فاطمه
29 بهمن 91 3:07
پری رمز بده بیاد زود که خوابم گرفته


فاطمه یادت باشه همه عکس گذاشتن الا تو بی معرفت
انسیه
29 بهمن 91 3:07
یکیازلوازم ظروری منم هدوساق دسته همه رنگودارم


خیلی خوبه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:09
آنه فکر کنم سمیه از اینکه بهش گفتم کفر نگو ناراحت شد.


رمزو بپاک.


اره فکر کنم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:09
پری خیلی نازشدی توعروسیت؛آقا میثم چقد فرق کرده


کجا فرق کرده
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:10
انسیه عکس عروسیتومیذاری توهم؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:11
پری لنزگذاشتی؟
انسیه
29 بهمن 91 3:11
نه بابا هم ندارمش واگه هم توکامپیوترداشتم نمیذاشتم الانشم میترسم که همونم گذاشتم


خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:11
فاطمه چرانازمیکنی؟بذار دیگه


خیلی لوسی فاطمه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:12
نه عزیزم لنز ندارم.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:12
فاطمه؟
فاطمه
29 بهمن 91 3:13
ای پری میبری دل را به افسونگری.. بس کن از این دلبری... توی ر عکس یه شکل متفاوتی. نیکان شبیه باباشه.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:13
مریم جونممنون لطف دارید. خالا بچه ها یه سوال نیکان شبیه کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اوایل شبیه باباش ولی عکسای جدیدش هی داره شبیه خودت میشه
فاطمه
29 بهمن 91 3:14
چشام درد گرفت توی تاریکی کام میذارم.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:14
فاطمه بذار
انسیه
29 بهمن 91 3:14
پری توعکس عروسی ازبقیه خوشکل تری خیلی فرق کردی


خیلی عروس ملوسی بودی
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:14
نیکان شبیهه باباشه؛یکمم شبیهه تو


اره
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:15
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ


برای فاطمه.دلبریمون کو


دلبرم دلبر خانه خرابم کرد
انسیه
29 بهمن 91 3:15
امیرعلی شبیه کیه


هیچکدومتون
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:16
یه سوال دیکه به نظرتون من بینیمو عمل کردم؟/////


توعکس عروسیت شبیه عملیاست
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:17
اصلأ بهت نمیخوره امیرعلی بچه ات باشه؛چون کوچیکی؛منکه نمیدونم ؛شایدب باباش
فاطمه به مامان طلا
29 بهمن 91 3:17
مریم خصوصی داری عزیزم.
اما یادم رفت تیک خصوصی رو بزنم.وقتی خوندیش حذفش کن مرسی


چرا بش خ دادی
انسیه
29 بهمن 91 3:17
نیکان شبیه باباشه وماهانم شبیه باباشه مهنابه مامانش رفته


اره
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:17
به بینی ات دقت نکردم پری
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:18
انسیه جون امیر علی ترکیبیه.از خودتوو شوهرت.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:18
بچه های سوال:من و رضا شبیهه همیم؟آخه همه میگن


خخخخخخخخخخخخ
فاطمه
29 بهمن 91 3:18
آنسه به بچه ها بگو امیرعلی شبیه منه هی عکس منو نخوان.
بیان وبم عکس امیرعلی رو توی آرشیو ببینن.


من خودم دلم میخواد عکستو ببینم
خودت گفتی میزارم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:19
عمل نکردم.


پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:20
ثنا شبیه مامانیشه.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:20
فاطمه
29 بهمن 91 3:21
هر بچه ای فقط شبیه خودشه.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:21
من تو جمع خصوصی بازی رو دوست ندارم.


بله راس میگه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:21
؟؟؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:23
فاطمه جان عکسات همه وطن دانلوده.
فاطمه
29 بهمن 91 3:25
بچه ها میخوام عکسمو بذارم یه کم صبر کنید.


اخ جان
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:25
انسیه کدوم پست
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:26
انسیه جون نیستش که.....
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:26
انسیه نیس عکست
فاطمه
29 بهمن 91 3:26
بچه ها ببخشین من خصوصی بازی در آوردم.
از همه معذرت می خوام.


عیبی نداره
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:28
فاطمه مرسی
انسیه
29 بهمن 91 3:28
اخرین پست


نیست
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:28
انسیه؟
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:28
این حرفا چیه.
فاطمه
29 بهمن 91 3:29
انسیه عکست نبود خواهر
انسیه
29 بهمن 91 3:30
باباحجمش زیادبودکم کردم عجولا
انسیه
29 بهمن 91 3:30
الان بریدهست


خخخخخخخخخخ
چ خوشمزه
انسیه
29 بهمن 91 3:31
فاطمه کجاگذاشته باچه رمزی
انسیه
29 بهمن 91 3:32
زودی حذف کن انه


چشم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:32
عکسه اولیت قشنگتربود؛اینجا سنت یکم بیشترمیزنه؛راستی اهل کجایی گلم؛


اتفاقا اینجا کمتر میزنه
ولی عکس اولیه ملیح تره قیافش
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:33
فاطمه گذاشت؟فاطمه تو اهل کجایی
انسیه
29 بهمن 91 3:33
من که فکرمیکنم امیرعلی به خودم رفته ته5دقیقه دیگر میحذفم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:33
دیدم.


انسیه جان ماشا الله بزنم به تخته معلوم نیست شوهرت112 سال از خودت بزرکتره. خدا برای هم نگهتون داره.


اره الان شوهرمنو نگاه اصلا بش میخوره ی ساله و 4 ماه ازم بزرگتر باشه؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:34
اره پری راس میگه انسیه


پری خیلی راست میگه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:34
فاطمه عکس گذاشت؟؟؟؟؟؟؟


فعلا تو تکاپو هست
انسیه
29 بهمن 91 3:35
خراسان رضوی بردسکن نزدیک سبزواروتربت حیدریه وکاشمر وطبس
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:36
انسیه من شرمندتم تو تاریکی دارم میتایپم عدد اشتباه شد. معذرت. آنه تو اونجا چیکاره ای درست کن دیگه.


خخخخخخخخخخخخخخخ
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:36
3:35بامداد
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:37
بچه ها بعده اینجا همه پیش بسوی نمازشب


منکه

انسیه
29 بهمن 91 3:37
گفتم که باوجودمن اون پیرنمیشه خودش که فکرمیکنه پیرشده وچون به پای من برسه ونشون نده بزرگتره به خودش میرسه


ینی من شوهرمو پیر کردم
نه بابا همون موقع ک بام نامزد شد 5 سال از سنش بیشتر میخورد شوهرم
انسیه
29 بهمن 91 3:38
مگه کجایین
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:39
آنه خیلی خوشحال میشی بهت بگم تعداد کام ها شده 681

برو به ....ک پز بده.


اتفاقا الان داشتم نگاه میکردم ب این
جدی بریم فراخوان بزنیم تو وبش
حالشو بگیریم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:40
فاطمه داره عکسای عکسای عروسیشم میذاره؛پس کجایی بابا


عمرا بزاره
انسیه
29 بهمن 91 3:40
بچه هانظرتون چیه واسه پیام بازرگانی بریم بخوابیم


چی
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:41
منم پر .....

نمیبینید دو شب با خیال راحت تا 2-3 پای نتم.


اره منم اغفال کردید مدتیه هی زود میرم تو تخت



پری هوای کامنتاتو داری
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:41
پری مگه هرروز؟
انسیه
29 بهمن 91 3:42
منظورتون کیه حال کیوبگیریم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:43
پری؟
انسیه
29 بهمن 91 3:43
اواپری هرروزکه میمیرین


خخخخخخخخخخخخ
.............
فاطمه
29 بهمن 91 3:44
امیرعلی دوباره بیدار شد مجبور شدم برم.دارم عکسو میذارم خدا بخواد.


ایشالا ک خدا میخواد
انسیه
29 بهمن 91 3:44
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:45
آنه هرروز؟قبل هنی؟من یه دخترعمو دارم یسال اول ازدواج روزی 2؛3بار


..............
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:46
ما ازهمون اول هفته ای 2بار؛


چ دقیق
و چقدر کم
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:46
اومدم.


به به خوش امدی
انسیه
29 بهمن 91 3:47
چه باغضبم مهنارونگاه میکنه نکشی بچروحالابشه 3روزچی میشه


اره بااین هنی ک همش بیداره واقعاهم همین میشه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:48
وا مگه بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:49
چی بده پری؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:51
خب من میانگین گفتم؛آخه این وسط یه مشکلی بود؛اینکه من میترسیدم وبعداز 9ماه سرانجام...


پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:52
بچه ها شما چقدر سردین. از این سن و شال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یاسی تو دیگه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هنوز بچه نداری این

بچه دار بشی کمتره ها.........


اره راس میگه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:52
آره حالأ دقیق یادم نیست فک کنم بیشتراز9ماه؛
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:53
9 ماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
فاطمه
29 بهمن 91 3:53
آنسه یه آدرس آپلود عکس بده که ثبت نام نخواد

هر سایتی میرم نمیشه


بترکی
برو تو نی نی وبلاگت دیگه سایت نمیخواد
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:53
ماشالا آنه چقد اکتیو هست


البته الان نه قبلنا
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:54
8pic.ir


اره این خوبه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:56
آنه آخر سر اینارو ویرایش کن . میریم پز میدیم یکی میاد میخونه ابرومون میره.
فاطمه
29 بهمن 91 3:57
توی نی نی وبلاگم نمیشه بلد نیستم آنسه عصبی شدم خداااااااااااااااااااااااااا
فاطمه
29 بهمن 91 3:58
بسه اینقدر مثل این ندید بدی ها حرف نزنید زشته شما مامان شدید


خخخخخخخخخخخ
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 3:58
یاسی یه علتی که شاید تو رو نسبت به آقا رضا حساس کرده این سردیتونه. یعنی چی یه ماهه که نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


راست میگه
خانوم مهندس
29 بهمن 91 3:59
یه ماهه ک من میذارم و اون عمل انجام میشه


چی
انسیه
29 بهمن 91 4:00
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:04
مریم ثنا طبیعی بدنیااومده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انسیه
29 بهمن 91 4:06
منم تاحالانگفتم خجالت میکشم غرورم اجازه نمیده اگه بخوام یه کاری میکنم اون بگه


اها اینو خوب اومدی منم اگه نخوام بگم ی کاری میکنم ک خودش بیاد
انسیه
29 بهمن 91 4:07
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:09
وای من از ثانیه اولی که فهمیدم باردارم گفتم دور طبیعی خط قرمز. خدا رو شکر وگرنه با وزن نیکان من تیکه پاره میشدم.
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:09
مریم جون دلبری میکنیم
انسیه
29 بهمن 91 4:09
امیرعلی هم طبیعی بازورامپول با16تابخیه توپولی 3700بود


هنی هم همین وزن
انسیه
29 بهمن 91 4:10
چندبودنیکان
فاطمه
29 بهمن 91 4:10
عکس خودمو گذاشتم.
رمز 7722


چ اخمی کردی فاطمه
اخی چقدردلم برات تنگ شده بود
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:11
میکان 3910 بود.
ختنش کردیم 3900 شد


ای جانم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:11
امشب قراربود ؛؛؛ داشته باشیم یه بحث کوچولیی پیش اومد اون گفت بایدخودت بیای بغلم؛منم نرفتم بیچاره خوابید


میرفتی خو بغلش
انسیه
29 بهمن 91 4:11
خانوماجمعا نظرتون چیه درموردم خوبم بدم زشتم توپلم میخوام برم دیگه


خوبی عزیزم نه لاغری نه تپل خوب خوب
فاطمه
29 بهمن 91 4:12
از ادمای باحیایی مثل شما بحث این مطالب بعیده.
حیاتون کوووووووووو خانوما؟


داریم درس و عبرت میگیریم فاطمه
فاطمه
29 بهمن 91 4:13
عکسا رو دیدین؟


بـــــــــــله
قربون امیرعلیم برم من
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:13
اول


؟؟؟
انسیه
29 بهمن 91 4:13
فاطمه کدوم پست گذاشتی
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:14
فاطمه امیرعلی کپ خودته
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:14
انسیه جون عالییییییییییییییییییییییییییییی عزیزم.
فاطمه
29 بهمن 91 4:15
عکس بهتر دارم با آرایش خوشگل اما می ترسم بذارم.
ینی عمـــــــــرا بذارم.
بهتر از این عکس نداشتم.


نه همینم خوبه دلتنگت بودیم بسی
داشت یاز یادمون میرفتی
انسیه
29 بهمن 91 4:15
منم دیدم اخماشوباش


نه بابا اینجااخم کرده
فاطمه
29 بهمن 91 4:15
پست: من خودمم
انسیه
29 بهمن 91 4:16
شب بخیر


شب خوش عززیم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:16
ساعت4:15بامداد
فاطمه
29 بهمن 91 4:16
ای بابا آفتاب میزد توی چشمم وگرنه من نیشم همیشه بازه
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:16
فاطمه جذبه و یکم اخم
که فکر کنم برای آفتاب باشه . امیر علی ناناسه و شبیه خودته. البت ما همسریتون رو ندیدیما.


اخ عکس شوهرتم میزاشت خو
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:17
انسیه شبت آبی وخدایی


انسی جونم بای
انسیه
29 بهمن 91 4:17
پستاچندتاشد
فاطمه
29 بهمن 91 4:18
من میرم عکسا بردارم.
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:18
انیسه جون شب نزدیم به سحرتون خوش. و آروم.


فاطمه
29 بهمن 91 4:19
مریم جان پیاز خام و سیر خام نخور.گرمی جات بیشتر بخور.
انسیه
29 بهمن 91 4:19
زودی برین دیگه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخو
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:19
آنه پیار خام بهتره........


تجربه ایی تو پیاز ندارم
انسیه
29 بهمن 91 4:20
خانوماجمعامنولینک کنینا
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:20
افشانه گل سرخ رو از داروخانه بخربخور


کی ب کی داره تبلیغ میکنه
انسیه
29 بهمن 91 4:21



برو دختر
فاطمه
29 بهمن 91 4:22
مریم جون شوهرت عسل بخوره.پیاز خام خیـــــلی موثره.
گردو و کاهو و کله پاچه و کباب هم برای مردان توصیه میشه.


من کباب
من چرا گشنم شده
انسیه
29 بهمن 91 4:22
کی امشب گفت برات کامنت گذاشتم نیس که
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:23
انسیه فکرت اینجانباشه؛بدوبروفدات شم عزیزم؛بوووس
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:24
من 8 ماهگی نیکان شدم. چون نیکان خیلی تپل شد و شیر میخورد دکترش گفتکمتر شیرش بده منم شیرو کم کردم شدم.


بچه ها بریم دیگه خسته شدم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:25
من بدجورگشنم شده؛آنه کی پیام های مبتذل مارو پا ک میکنی؟به صبح نمونه ها؛ازاول نگاه کن ها


پاک کردم همشو
انسیه
29 بهمن 91 4:25
فاطمه برای مریم
29 بهمن 91 4:27
مریم جون ارده و عسل هم خوبه برای صبحانه.
3قاشق ارده+1قاشق عسل


فاطمه دیگه رفت تو جو
فاطمه
29 بهمن 91 4:28
منم رفتم.
بای


بای دوستان
نبینم کسی بمونه ها
همه برن لالا
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 4:28
بچه هابرا همگی شب خوش و مهتابی همراه ستاره بارون آرزو مندیم


همچنین
بای
فاطمه
29 بهمن 91 4:29
یه شب شوی ما شب کار شده ها!ببین چه سوءاستقاده ها که نکردیم.
تا صبح پای نت بودیم.



به به چش شوهر فاطمه روشن
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:30
؛آخرین پیام امشب؛آی لاو یو آنه


فدات عشقم


خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:31
با ی بای بو س بوس
فاطمه
29 بهمن 91 4:31
میذارید بریم بخوابیم؟


بله
انسیه
29 بهمن 91 4:32
فاطمه گفت انسیه کامنت داری رفتم نیست کجاس پس


بترکی بای دادیم اومدی
انسیه
29 بهمن 91 4:32
نه بیاجواب منوبده
انسیه
29 بهمن 91 4:33
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:33
انسیه
29 بهمن 91 4:34
بایییییییییییی
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:34
باای
انسیه
29 بهمن 91 4:34
خانوم مهندس
29 بهمن 91 4:35
بچه برو بخواب


باااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایی
باران
29 بهمن 91 8:17
به به عجب ژستی گرفتی خاله؟؟؟؟
ینی خودت که بچه بودی از این کارا نمیکردی؟؟؟


چرا نمیکردیم
الی
29 بهمن 91 11:13
به خدا خجالت چیزه خوبیه.


میبینی توروخدا اغفالم کردند
تاهمین الانش خواب بودم بیچاره هنی صب زود بیدار شد ولی من اصلا تواین دنیا نبودم
خانوم مهندس
29 بهمن 91 14:06
سلام


سلام
انسیه
29 بهمن 91 15:06
سلام چشاتون درچه حالن
انسیه
29 بهمن 91 15:06
من که همش چهره هاتونومرورمیکنم قاطی نکنم
انسیه
29 بهمن 91 15:08
خانوماهیچ جادرمورد این عکس هاواسه هم کامنت ندیم که کی به کی رفته وبه میاین یانه که شوشوها میکشنمون همینم انه تاشب پاککن
انسیه
29 بهمن 91 15:39
پری مامانی نیکان
29 بهمن 91 15:59
آپیدم . پست بازی.
مامان محمد معین
29 بهمن 91 16:20
وای چه پالتوی خوشگلی خیلی بهت میاد هنی جون آخی چقدر از ته دل عروسکتو بغل کردی نازی عزیزم
الی
29 بهمن 91 17:35
الی
29 بهمن 91 17:36
خانوم مهندس
29 بهمن 91 23:00
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خانوم مهندس
29 بهمن 91 23:02
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام انه هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خانوم مهندس
29 بهمن 91 23:56
هیشکی نیست؟پس 3نفر آنلاین کیا هستن
خانوم مهندس
29 بهمن 91 23:57
آنه؛قطره؛إلی؛انسیه؛مریم؛فاطمه کجایین پس
خانوم مهندس
29 بهمن 91 23:58
خانوم مهندس
29 بهمن 91 23:59
بیاین دیگه؛من حوصلم سر رفته
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:01
ههههههههههههههههههههههههههههههههههه یاسی منم که تو منو نگفتی .
انسیه
30 بهمن 91 0:05
سلام سلام سلام
انسیه
30 بهمن 91 0:09
کی هست کی نیست دنیادست کیه
انسیه
30 بهمن 91 0:09
یاسی اومدیم دیگه
الی
30 بهمن 91 0:11
سلااااام
الی
30 بهمن 91 0:13
حاضررر
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:13
خانم های عزیز سلام. صاب خونه اعلام کردن که 2 دقیقه اس که از تلپ شدن در منزل مادر محترمشان آمده اند. اگر کارهایشان را کردند و هنی را خواباندن می آیند . در غیر این صورت ....... حالا بذارید ببینیم میاد یا نه تا بقیشو بگم.
پری به الی
30 بهمن 91 0:14
سلام عزیزم تولد رضا جون مبارک.الهی 120 ساله بشه . شاد باشین همیشه.
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:15
بچه ها بیاین خودمون وب هنی رو بچرخونیم تا ببینیم آنه میاد یا نه.
انسیه
30 بهمن 91 0:15
اومدین یانه
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:16
اگر کسی حرفی داره بفرما..... اگر مطلب جالب برای بحث مفید دارید بگید
انسیه
30 بهمن 91 0:16
جمعاسلام
الی
30 بهمن 91 0:17
مرسی پری جونم
انسیه
30 بهمن 91 0:17
راستی الی هنوزهلاک نشده چه جونی داره
الی
30 بهمن 91 0:18
بحث دیشب بسیار مفید بید.
انسیه
30 بهمن 91 0:18
الی تولداقارضامبارک .....................
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:18
بچه ها برای نوروز شما سفره هفت سین میندازین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:19
الی کدومش رو میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
30 بهمن 91 0:19
به خدا ازصبح همسری سه دفعه از کتف راست تا انگشت اشاره ماساژ داده
الی
30 بهمن 91 0:21
همه ی مباحث. بله میگزاریم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:22
وا چرا همش من دارم کام میدم؟؟؟؟؟؟؟؟ یاسی کوشی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
30 بهمن 91 0:22
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:23
امسال موندم تو مدلش
انسیه
30 بهمن 91 0:24
انه هم نیس که
انسیه مامان امیرعلی
30 بهمن 91 0:25
امشب من زودمیرم خستم خوووووووووووو
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:26
وا انسیه جون خودمونکه هستیم..... آنه رو میخوایم چیکار همش میاد زیر کامنت هامون خط میکشه و دو کلمه میتایپه.
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:28
الی مبل گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انسیه
30 بهمن 91 0:35
چه شلیم
الی
30 بهمن 91 0:37
فعلا نه. اگه رضا یه کار داره درس بشه میگیریم.
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:37
من هی دارم کام میذارم شما اثری ازتون نیست؟؟؟؟؟
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:37
ایشالا. رضا به سلامتی رفت سر کار؟؟؟؟؟
انسیه
30 بهمن 91 0:39
حالا که انه نمیاد بیاین وب خودم وسایل پذیرایی هم دارم درخدمتیم
الی
30 بهمن 91 0:39
پری یه زحمت. برو قالب آوازک ببین قالب 414 یا خرسیه کد یکیشونو برام کامنت کن. ببخشیدا.
الی
30 بهمن 91 0:40
نه. فعلا خرید وفروش ماشین انجام میده.
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:40
باشه الان میرم .
الی
30 بهمن 91 0:41
انسیه چطور مطوری؟
الی
30 بهمن 91 0:43
عکس فاطمه چطوری بود. کاش بودم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:43
به وب هودت کام بدمش. همونی رو که خرسه تو جعبس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
30 بهمن 91 0:44
کسی نیست؟ من تنهام. وترسم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:44
میگم بچه ها خوبه به آنه گفتیم چرت و پرتامونو پاک کنه ..... همشون که هستن.
انسیه
30 بهمن 91 0:45
الی
30 بهمن 91 0:45
به نظرت خرسی خوبه یا بغلیش؟ آری به خودم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:46
نترس دختر عمه ی مثل شیرت باهانه
الی
30 بهمن 91 0:46
خسته نباشه.
انسیه
30 بهمن 91 0:46
منم باشم دلم نمیاد کامنت دونیموحذف کنم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:47
میخوای چفتشوبفرستم امتحان کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الی
30 بهمن 91 0:47
هااااا پس هستی. نیکان چیکار میکنه؟
انسیه
30 بهمن 91 0:47
الی عکس منودیدی
الی
30 بهمن 91 0:49
باشه بفرست. ببخشیدا. مرسی
انسیه
30 بهمن 91 0:50
مگه منوبه میزبانی قبول ندارین
الی
30 بهمن 91 0:50
بله رویت شدید. امیر علی مثل خودته
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:51
الی کامنت دونیت میگه تنها مجاز به دوهزار تا کلمه ام قبول نمیکنه.
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:52
نصف نصف بفرستم.
الی
30 بهمن 91 0:52
همسریت ساکت و صادقه آره؟
انسیه
30 بهمن 91 0:53
الی باکی بودی
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:54
انسیه جونبا شماس. الی دختر دایی منه ومیثم رو خوب میشناسه.
الی
30 بهمن 91 0:55
تو روحش فقط پیش اسمت a1#a2بزن بفهمم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 0:55
الی نیکان داره مخ منو میخوره
انسیه
30 بهمن 91 0:56
زبون داره این هواولی صادقه وگله
الی
30 بهمن 91 0:57
چی میگه. اون روز مری تعریف کرده از حرف زدنش
انسیه
30 بهمن 91 0:57
من دارم میرم بچه ها
انسیه
30 بهمن 91 0:58
بای بای
الی
30 بهمن 91 0:59
ایشالا که همیشه شاد باشید. حالا تو بگو عکس سه تایمونو دیدی؟
الی
30 بهمن 91 1:00
برو فدات شب خوش.
انسیه
30 بهمن 91 1:01
انسیه
30 بهمن 91 1:02
اره همرودیدم نازوخوشکلین
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:02
الی خرسیه روتو 4 تا کام برات فرستادم.
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:03
انسیه جان شبت خوش.


پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:06
راستی تا یادم نرفته آنه گفت اگه نیومدبه همه سلامش روبرسونم


پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:06
ای حلال زاده


همه رفتن مث اینکه
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:09
همه که میگی یعنی کیا. فقط من والی و انسیه بودیم که انسیه رفت و الی هم داره قالب وبش رو میتعویضه.



اها
منم دلم طاقت نیاورد گفتم بیام ی سر بزنم ببینم چ خبره
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:10
دختر نمیگی همش میری خونه ی مامانت من که رام به مامانم دوره دلم میخوادش.


منم یک ساله مامانم اومده پیشم وگرنه قبلا ب مدت دوسال شمال زندگی میکردن
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:10
هنی خوابید؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اره خوابید
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:10
آنه رفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نه
پری امروز ساعت چند بیدار شدی؟؟/
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:12
راستی امروز تو حموم داشتم به همین فکر میکردم. تو مگه نمیگی با امین همسایه بودین ومامانت اینا اگهشمال زندگی میکنن تو چرا قمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نه مامانم اینا وقتی ما عروسی کردیم برای ماموریت بابام رفتن امل
بعد از دوسال اومدن وقتی ک هنی یک سالش بود
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:13
ساعت 12 بیدار میشم.

آنه بی زحمت بیا نیکان رو هم بخوابون.


میدونی چ جوری خوابوندمش؟؟
برقا همه خاموش منم کنارش دراز کشیدم و خودمو زدم ب خواب ک ی ی ساعتی طول کشید تا خوابید
منم امروز 2 بیدار شدم ولی خیلی ناراحت بودم چون هنی ساعت 7 پاشد ولی من اصلا بش توجهی نداشتم بچم خیلی زجر کشید و اخرش کنارم اومد خوابید
عذاب وجدان داشت منو میکشت
گفتم امشب زود بخوابم دیگه
**سمیـــــــه **
30 بهمن 91 1:14
سلم برا خانمااشب زنده دار


سلام عزیزم
خوبی خانمی
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:15
اتاق تاریکه منم با لپ تاپ روتخت ولو ام .میثم بیچاره دو شبه سرما خورده بهش گفتم تو حال بخوابه این وروجک نمیخوابه.


اخی قربون این وروجک
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:16
سمیه جان سلام.شب خوش.




انسیه
30 بهمن 91 1:17
من 10.5بیدارشدم یکدوم میاین تووبم یه ابزارگذاشتم گفتگوی انلاینه امتحانش کنم


خوش ب حالت چ زود پاشدی
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:18
آره خدایی دیشب 4:30 خوابیدیم خیلی دیر بود.


اخه من همیشه این موقع ها ک میخوابیدم هنی هم پا ب پای من بیدار بود و اون موقع میخوابید خوبیش این بود ک تا ظهر هم باهم میخوابیدیم ولی بچم نکه دیشب زود خوابید صب زود بیدار شد ولی من بش توجهی نکردم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:19
ای انسیه........


من تو وبتم.


چیزی نیست ک انسی
**سمیـــــــه **
30 بهمن 91 1:22
سلام مامان پری جان وانیسه جان
شکر بهتر شدم امروز.... منم وب ات هستم انیسه جان


میخواست فقط مارو الکی بکشونه
**سمیـــــــه **
30 بهمن 91 1:24
چرا تــــــوی وبش یک امکانت هست مثل چت ت من واردشدم الان


پ چرا من نمیبینم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:25
آنه چرا چرندیاتمون رو هنوز پاک نکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟


چرا پاک کردم همون دیشب ک میحرفیدیم یکم بعدش میحذفیدم
چیزی نبود............
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 1:33
باشه گلم بریم شبت خوش . هنی رو ببوس. راستی اول بیا پست جدیدمو ندیدی که


دیدم کامنتم گذاشتم برات کجای کاری دختر
**سمیـــــــه **
30 بهمن 91 1:33
غیب شده خود انیسه جان
ما وارد قسمت چت روم اش هم شدیم
هیچ کس نبود


منکه اصلا پیدا نکردم
انسیه
30 بهمن 91 1:42
دوباره میزارم میگمتون


اوووووووووووووووووف ما دیگه رفته بودیم
انسیه
30 بهمن 91 1:52



ها ها ها
مامانی سارا
30 بهمن 91 4:33
وای خط اولتو خوندم گریم گرفت تقصیر تو نیستا بدجوری دلم از دورویی ادما پره منتظره یه تلنگر بودم که توزدی...وافعن مهنا مامان ما ادما چرا این قده بدیم؟ببخشید دلم گرفته دوس دارم درد دل کنم


الهی قربون اون دل کوچیکت و نازکت برم ک مث چینی میمونه
مامانی سارا
30 بهمن 91 4:34
بالاخره مام نت دار شدیم مجدد


خدارو شکر
عاطفه
30 بهمن 91 11:15
او شما چقدر خارجی هستین
ازین تاب گرونا دارین
فئودالین

وای دخترکمممم بزرگ شده


وای چ عجب شما اومدید
وای چ عجب تر ک کام گذاشتین
و وای تر و عجب تر تر اینکه باورم نمیشه کام عمومی گذاشتی
عاطفه
30 بهمن 91 12:39
وای چقده شما کام دارین
بابا با کلاسا


بله ما خیلی باکلاسیم
فاطمه
30 بهمن 91 14:42
سلام.هیچکس نیست؟


نووووووووووووووووچ
فاطمه
30 بهمن 91 14:43
دیروز تا آخر شب منگ میزدم.
من باشم دیگه تا صبح بشینم پای نت.


خخخخخخخخخ
ولی خیلی حال دادا
خانوم مهندس
30 بهمن 91 15:38
سلام آنه


سلام عزیزم
خانوم مهندس
30 بهمن 91 15:47
خوبی عشقم؟اونشب ک دیرخوابیدیم؛صبحش رضا اومده بهم میگه خانومی بیابشین پیشم صبحونه تنهایی حال نمیده؛بایه حالت طلبکارانه بش میگم:آقارضامن ساعت4ونیم صبح خوابیدما؛میگه چرا؟میگم:خبرنداری ک همه جام دردمیکرد؛بعدش کلی بوسم کردورفت صبحونشوخورد؛بله یه همچین زن هایی دارن شوهرامون


خخخخخخخخخخخخخ
بیچاره شوهرامون واقعا نوبریم ماها
خانوم مهندس
30 بهمن 91 15:48
خانوم مهندس
30 بهمن 91 15:49
آدمها شبیه وبلاگشان نیستند!
30 بهمن 91 17:37
وای نگاه مای بیبی عروسکه روخیلی بامزه است بخدا


اره ی بار از این مدل خریدیم اصلا خوب نبود
خانوم مهندس
30 بهمن 91 18:27
نیستی بازتو؟


شرمندت
خانوم مهندس
30 بهمن 91 18:27
ا
خانوم مهندس
30 بهمن 91 18:28
خانوم مهندس
30 بهمن 91 18:28
خانوم مهندس
30 بهمن 91 18:29



توهم ک فقط شکل بیا
ZaHrA
30 بهمن 91 19:20
چه سلامی چه علیکی ؟

من دیگه نمیام وبلاگت

خب دلم تنگ شده ، گلگه می کنمااااااااااااا


خو منم دلم تنگ شده
تو بگو چ کنم
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:03
بابا عاشق.

پست ثابتت تو حلقم.


پ فک کردی چی
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:12
سلام قطره توزودمیای دیگه؛ماهابعده 12هستیم؛آنه امشب هستی؟


باید شرایطو بسنجم الان هنی بیداره اگه تونستم بخوابونمش میام
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:14
سلام قطره؛پری


سلام جیگر
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:15
آنه اینروزا زیاد ناز میکنی‏ ها!‏ بخوابونش دیگه زود؛اینجابدون توصفایی نداره


اخه تو ک بچه نداری پریشب ک تا صب بیدار بودم تا شبش عذاب وجدان داشتم
اخه هنی بیدار شده بود اما من هرکاری میکردم نمیشد پاشم
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:19
قطره رفتی؟
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:23
آره قطره راست میگی ؛مثلأ ازساعت11تا2


نه از 10 بیایم تا 12
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:24
ن اون خوب نیس ک ؛12ب بعدخوبه


خیلی دیره ها
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:26
ولی راستیتش به من بعده 12خوش میگذره؛باشه هرچی شمابگین


خوش میگذره بت چون بدون بچه ایی
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:27
سلام به همه ی خانم ها . با نظراتتون موافقم ساعت هم 11تا 1 رو میپسندم.


پس تثبیت شد
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:30
قطره جون خیلی باحالیا.....

ما نماز صبحمون 10 دقیقس و بعدش لالا. شما میخوای بری سر کار ما بقیشو چه کنیم؟؟؟؟؟


راس میگه
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:31
آنه بزن قدش.
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:32
باشه
از 11 تا 1


یه استثنا:
اونایی ک خوابشون میاد 1 برن
اوناییکه ک نمیخوان بخوابن بمونن
چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خوبه
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:32
خو پس فقط 1:30 تایم داریم موضوع بحث لطفا


بچه ها من برم
اما تا 20 مین دیگه میام
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:32
چرا پری؟؟؟؟ چرا بزنه ب قدش
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:33
آره یاسی راست میگه از 11تا 1 و اگر کسی خواست بمونه.


اره خوبه من فعلا باید برم اما قول میدم هنی رو خوابوندم تا 2 بمونم
چطوره برم بخوابونمش
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:34
خو واسه اینکه به موافقت رسیدیم.

اینم صاب خونه از الان رفت.


میرم ک هنی بخوابه بعد میام
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:34
پریجووووووووووووووووووووون عاشقتم
منو تو بمونیم هااااااااااااااااا
قطره ک 12میره



بچه ها فعلا بای
غتره جونم شرمندت
یاسی جون ببخشید
پری خوشگله میام باز
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:35
آنه تو بخوای هنی رو بخوابونی خودش 2 ساعت طول میکشه.


نه سریع میخوابونمش
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:36
اره بخوابون بیاااااااااااااااا
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:36
والا من دیشب که همه رفتن تا 4:30 پای لپ تاپ بودم و داشتم عکسامو میدیدم.
انسیه
30 بهمن 91 23:36
من اومدم ههههههه
انسیه
30 بهمن 91 23:37
سلام برهمگی
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:37
اونی که سریع میخوابونیش طفلکی امین نه هنی.
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:38
انسیه خانم سلام. دیشب سر کار بودیما....
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:39
قطره امشب نوبت شماس که عکستو ببینیم هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
انسیه
30 بهمن 91 23:39
دیشب چیشد
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:40
میثم که ناراحت تادلت بخواد.
انسیه
30 بهمن 91 23:40
باورکنین قاطی شدالان اگه بیاین درسته
انسیه
30 بهمن 91 23:41
درضمن امروزاماربازدیدم از300گذشت
انسیه
30 بهمن 91 23:42
یاسی کوش
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:42
اااااااااااااااااااااااااااااااا

ما آنتن فرای نور و اشعه داریم

میاریمش در دسترس.


سلام
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:43
از دلش در میاریم.

آخه برا خودشم بد نمیشه. چون میثم بعد من عاشق خوابه.


بچه ها نه امین خوابید نه هنی
انسیه
30 بهمن 91 23:43
میاین یانه


کجا
انسیه
30 بهمن 91 23:44
خانومامن اینجاهویجم باشمام دیگه
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:44
دیدی گفتم عمرا اگه هنی خوابیده باشه .

ولی امین آقا خوابید مگه نه؟؟؟؟؟؟


نه بابا
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:45
سلام انسیه جون خوبی؛
انسیه
30 بهمن 91 23:45
بیاین انلاینموببینین
پری مامانی نیکان
30 بهمن 91 23:45
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

کار از دوتاشون گذشت.


میبینی تورو خدا
انسیه
30 بهمن 91 23:46
زودباشین چه فس فس میکنین


بابا اونو میگی
گفتم چکار کردی
مال ابزارای نی نی وبلاگه دیگه
خو برو تو نی نی گپ چت کن
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:46
شوهرمن ک نمیدونه؛چون باگوشی میام؛اصلأ نمیدونه ک وب دارم


تو دیگه اخرشی
انسیه
30 بهمن 91 23:47
بیاین تووبم امکانات جانبی کلیک کنین تاببینم ابزاره درسته


اره من امتحان کردم برات
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:49
دیگه چ خبرا؟چیکارامیکنین


هیچی با هنی سروکله میزنم
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:50
کیاشوهراشون میدونن ک وب دارن؟


من
تازه اصرارم میکنم بش و بازور میارمش تو وبم و براش همه پستامو میخونم
انسیه
30 بهمن 91 23:50
خانومابرین شهرخاطره به امیرعلی رای بدیدا


رای دادم
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:51
وااااای چقد راحتم من؛چه میکنین با این دغدغه هاتون؟


واقعا
انسیه
30 بهمن 91 23:51
اسمتونونوشتین
خانوم مهندس
30 بهمن 91 23:52
آنه مال تو فرق میکنه چون فقط درموردهنی هس؛شخصی نیس


شخصی هم دارم و شوهرمم میدونه
حتی ی زمانی ک چت هم میکردم بش گفته بودم
انسیه
30 بهمن 91 23:52
شوهرمنم میدونه خیلی دوست داره


انسیه
30 بهمن 91 23:59
اره مگه قطره جون شماکجایی


الهام
30 بهمن 91 23:59
الان دقیقا من کجای بحث رسیدم


سلام عزیزم فعلا بحث سر شهر انسی هست
الهام
1 اسفند 91 0:00
کدوم شهر


خراسان
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:02
میگم بهتون راحت نیستم
چون تازه اومدم سره جام



الان میتونم راحت بحرفم
عشقمم داره 90 نگاه میکنه


وااااااای یه سایتی پیدا کردم
انقد جالبه
اینم ادرسش
یه جورایی ویرایش عکسه
http://ir.photofunia.com/


اره دیدم سایته رو
انسیه
1 اسفند 91 0:02
اواداداش من 1هفتس اومده گناباددانشگاه ازاد
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:03
سلااااااااااااااااااااام الهاااااااااااام مرسی از معرفی سایت

دارم همش
عکسهامو ویرایش میکنم به رضا نشون میدم اونم میگه خیلی قشنگه




اره سایتش باحاله
انسیه
1 اسفند 91 0:03
این قطره چه زودمیره


اخه کارمنده
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:03
من امدم شارژلپ تاپمون یه دفعه ای گفت فسسسسسسسسسسسسس


اخی
انسیه
1 اسفند 91 0:04
2ساعت بیشترراه نیست


چ جالب
الهام
1 اسفند 91 0:04
خواهش عزیزم باور کن من قبلا که میرفتم توش خیلی زود باز میکرد از وقتی گذاشتمش تو وب شل.غ شده تو فامیلم به همه دادم خودمم همش مشغولشم خیلی جالبه


پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:05
من گشنمه


من ک سیرم اخه کلی لوبیا پلو با سالاد و کلی هم لواشک خوردم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:06
ثطره امشبم فرار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خو بیچاره باید صب بره سرکار بیشتر از کپنشم مونده والا
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:07
من فردا ازمایش میدم نباید هیچیبخووووووورم

منم گشنمه


یوهاها
چ ازمایشی
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:07
بجه ها تو اتاق تاریک تایپیدن غلط املایی داره به بزرگی خودتون بخش.


عیبی نداره
الهام
1 اسفند 91 0:07
انسی جون چه پسر نازی داری عزیزم اینم برای گل پسر
ببخشید تا کجا 2 ساعت راهه


تا گناباد
انسیه
1 اسفند 91 0:08
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:08
تو چرا وکیل مدافع قطره شدی.بابت عکسش میگم فرار کرد.


خخخخخخخخخخ
اها اونکه عمرا عکس نشون بده
فقط عکس میبینه
همچین غتره هایی داریم ما
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:08



شوی دندون گذاشتی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:08



این دیگه چیه
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:09
آنه در این مواقع با عرض شرمندگی :

کوفتت نشه.
تو باز لوبیا پلو خوردی؟؟؟؟؟؟؟ میخوای منو بکشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟


وای اینقدر هم خوشمزه بود ک نگو
ی قابلمه پر درستیدم الان هیچی ازش نمونده
انسیه
1 اسفند 91 0:10
گنابادتابردسکن 2ساعته الهام جون اگه خوشکله بی زحمت شهرخاطره بهش رای بده


الهام
1 اسفند 91 0:10
آخی عزیزم برو بخواب گشنگی یادت میره
تو هم مامان مهنا جون اینقدر دل این بچرو آب ننداز عزیزم گناه داره


اخه نمیدونی الهام پریشب چنان این بشر دل من رو اب کردند ک نگو
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:10
ته دیگش نمونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


هیچی ازش نمونده حتی ی دونش
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:11
اگه ظرفاتم نشستی ببین از ماله هنی چیزی نمونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ظرفامو ک نشستم ولی اونم نمونده فقط روغنش مونده
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:12
من عاشق سوپ با ته دیگم


توروخدا نرین سره بحثه غدااااااااااااا


مگه سوپ ته دیگ داره
الهام
1 اسفند 91 0:12
باشه انسی جون حرفامون تموم شد میرم من تا دیر موقع بیدارم



بچه ها کی زمانه میبینه
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:12
زن میثم نیستم اگه یه روز خونت تلپ نشم برا لوبیا پلو.


حتما خوش حال میشم
انسیه
1 اسفند 91 0:13
ازننه مهناچیزی بهت نمیماسه بسازوبسوزپری جون


نه ازاونجایی ک میدونم پری لوبیا پلو دوس داره هواشو دارم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:13
آنه از قحظی اومده بودین امشب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


شوهرم مث اینکه اومده بود
وقتی غروب اومد دوتا بشقاب پر خورد بعد خوابید دوباره بیدارشد و ی بشقاب دیگه خورد خلاصه دیگه تموم شده بود وگرنه ی بشقاب دیگه هم میخورد
انسیه
1 اسفند 91 0:14
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:14
وای انسیه جون من بخوام از کسی چیزی بگیرم رو ندیدی.


خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:15
ته دیگ برنج منظورمه


خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
**سمیـــــــه **
1 اسفند 91 0:15
سلام شـــــــــب بخیــــــــر خانم خانه دار ومادر
من تازه ا زخونه مادرم آمدم

همـــــــگی خوبین
همسر تون خوبن
بچه های عسل تان چطورن


سلام عزیزم
الهام
1 اسفند 91 0:16
من میبینم خیلی هم دوسش دارم ای خوشم اومد بهزادو سر جاش نشوندن حقش بود


گناه داشت
میخوام ارغوانو خفه کنم
مخصوصا یاد حرف فاطمه ک میافتم میگه شبیه پریناز ایزد یاری هی میخوام بالا بیارم
الهام
1 اسفند 91 0:17
خوش به حالت من از موقعی که عمل کردم یهنی هم سزارین هم لوله بستن خیلی زیاد شده نمیدونم چکار کنم


خیلی بده
الی هر س تاشونو سزارین زاییدی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:19



عینکت تو حلقم
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:24
منم مفنامیک اسید میخوووووووووورم یعنی دیگه نخوووووووووووووووووووورم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خو نخور دیگه
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:24
آنه زمانه رو واو تا واوش رو از میثم بپرس.


دوست داره؟؟؟؟
ینی چی میخواد بشه


این هنی مارو فیلم کرده ها
روسریشو اورده میگه چشامو ببند میبندم باز میکنه میگه دوباره ببند
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:26
خو بچه ها بدن هرکس با کس دیگه فرق داره من به این معتقدم که مفنامیک که یه چیزی رو درست کرد برای من چیز دیگرو خراب کرد


اره پری جون
پری همه بت میگن پری؟؟؟
کسی پروین صدات نمیکنه
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:27
چی یعنی چی میخواد بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


میگم اخرش چ جوری ینی تموم میشه
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:27
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

دختر توس دیگه.


کچلم کرده شیطونه میگه برم بخوابونمش
الهام
1 اسفند 91 0:28
بچه ها شوهراتون برای روز عشق یا ولنتاین بهتون کادو دادن یا نه


ب من ی مجسمه کوچولو با ی وان یکاد ک البته عکسشم گذاشتم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:29
آنه من نمیبینم.

مامانم میگه پریچهره.

کسایی که با هام صمیمی اند میگن پری و بقیه پروین.


چرا حالا پریچهر
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:29
یه گل رز

همراه با یه شام عالی


البته مام شام داشتیم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:30
من کادو پول گرفتم و متنفرم از این کار.


چرا خوبه ک
من همیشه کادوهای ولنتاینم ی چیز تو این مایه هاست
ی سال ک نامزد بودم ی جعبه پره تیله برام خرید خیلی قشنگ بود ک البته جعبش از این چوبی کار شده ها بود ک خیلی خوشگل بود ک ی روز دادم دست جاریم گمش کرد
الهام
1 اسفند 91 0:30
مامانی مگه مهنا بیداره آمو برو بخوابونش بچرو گناه داره بچه های من که هفت پادشاهو خواب دیدن


نمیخوابه خواهر
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:31
الهام جون بی زحمت دست راست آناهید رو سر نیکان ما.


ای بترکی پری مردم از خنده
الهام
1 اسفند 91 0:33
چشم عزیزم حتما بیارش بزارم رو سرش من خدارا شکر بچه هام خیلی آرومن


انسیه
1 اسفند 91 0:34
من که اگه امیرعلی بیدارباشه
1دقیقه هم نمیتونم بیام


ب خاطرهمینه هی میری و هی میایی
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:35
چه خبره اینجا اومدم تشکر کنم از آنه جون و پری نازم


اخی اومدی ک
عزیزم این حرفا چیه وظیفه بود
فقط میشه 20 تومن
انسیه
1 اسفند 91 0:37
دیشب قبل این که بیام قبل 12


بچه ها من برم هنی رو بخوابونم داره گریه میکنه
اگه اومدم ک بودین دوباره میمونیم
پس فعلا بای
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:37
آنه انقدر باحال بود ولن ما.............
ما چهارشنبه رفتیم شام بیرون و میثم کادوشو داد و تو پاکت پول گذاشته بود 100 تومن . توی پاکتو نگاه کردم و با اخم گذاشتم جلوش 100 گذاشت رو شو دوباره پاکتو دادم طرفش. 100 دیگه هم گذاشت و این دفعه مثل خنگولا نتونستم جلوی خندمو بگیرم گفتم منظورم اینه که از پول بدم میادو بعد راضیم کرد و برداشتم و قراره خودم هرچی دوست دارم بخرم.

ایکاش زود لو نداده بودم 500 میکرد.


مسخره
مردوما چ پولدارن
ولی من وقتی شوهرم حقوق میگیره همه رو میاره میده دستم میگه برو برنامه ریزی کن
جالبش اینجاست ک هیچی برامون نمیمونه همش میره پای قسط و قرض
ینی همچین ادمای بدبختی هستیم ما
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:38
الهام جونم خوبی؟
انسیه
1 اسفند 91 0:39
مردم چه شوهرای پولداری دارن


خیلی زیاد
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:39
انه بیا خندیدی ولی بچم خوابید.

الهام جون نیکان هم آرومم ولی دمش به دم من وصله تا من نخوابم نمیخوابه.


دقیقا مث هنی
الهام
1 اسفند 91 0:39
وا عزیزم یاد بگیرید دیگه خوبه که منکه خیلی دوست دارم عشقمون به هم زیاد تر میشه بچه ها فکر کنید الان یه مرد از اینجا رد بشه


نه الان مردا همه خوابن
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:40
بشین سر جااااااااااات.

با دیال آپم باید زود برم


دختر عمه به دختر دایی
1 اسفند 91 0:40
الی جون خواهش عزیزم . الهی شاد باشین همیشه.


اخی عزیزم
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:40
آره پری؛چ جالب؛اگه لونداده بودی همنجوری میدادهااا


من تو جیب شوهرم نمیزارم اینقدر پول باشه
اگه باشه همش میره تو کیف خودم و خرج میشه
خدا میشناخت مارو پول نداد ب ما
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:41
قربون دختر عمه.

پری دلم برای مامانت یه ذره شده


اخی عمه جون
الهام
1 اسفند 91 0:41
ممنون الهه جان عزیزم من بچه هامو سر ساعت میخوابونم بعضی وقتا چراغارو خاموش میکنم خوابید روشنش میکنم دوباره اینجوری که آدم اذیت میشه


من ک تمام برقامون خاموشه پ چرا هنی نمیخوابه
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:42
بیچاره میثم پری جون بخواد میذاره تو پاکت بهش میده
بله ما همچین شوهرایی انتخاب میکنیم


به به بسیار به به
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:42
بجه ها انقدر هم پولدار مرفه بی درد نیستیم. تا دلتون بخواد قسط و وام داریم اما میثم تو کادو دادن بهمن یکی کم نمیذاره.


چ خوب خیلی خوبه
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:42
من امروزحرفم نمیاد؛یه بحث بگین خب


وا پ اینا چیه برگ چغندر ک نیست
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:43
الهام جون چند بار اومدم ولی نتونستم کام بذارم
الهام
1 اسفند 91 0:44
عزیزم منم بدم میاد دلم میخواد یه چیزی بگیره که هیچوقت هم یادش نمیمونه دیشب از بس بهش گفتم شب برام بستنی خریده بود
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:44
به به یاسی جون همسری رو خوابوندی اومدی؟


وای یاد فاطمه افتادم میگفت براش اینجوری لالایی بخون بعد شروع کرد ب خوندن اخرشم گفت شیر گاو نمیدونم چی چی
مردم از خنده
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:44
بچه هاتون خوابن؟
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:44
فعلأرفتم عشقم اومدپیشم ؛هروقت خوابیدمیام
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:44
الی فدات . مامانماین روزا نیکان شده... مری زنگیده میگه مامان انقدر دلش نیکانو میخواد نشسته ادا های نیکان رودر میاره
الهام
1 اسفند 91 0:45
اشکال نداره عزیزم منم امروز چند جا رفتم نشد مهندش هم یکی میشه یکی نمیشه
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:45
آآآآآآآآآآآآآآآخ چه حالی میده با لپ تاپ تند تند کااااااااااااااام میزاری


خیلی زیاد
الی با اینترنت هوشمند ساعتی 300تومنه ها
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:46
آنه من امروزباهات قهرم؛همش کامنتای منوبا بداخلاقی ج دادی؛قهرقهرقهر


ای جونم
شوخی میکنم عزیزم
شرمنده
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:46
قربون عمه ی نیکان نمایمممممم


دوستان من ی رب دیگه میام
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:47
دوست داشتم فاطمه ی نویسنده رو میدیدم



یک اخمویی بود ک باید میدیدی
ولی قیافش اینقدر اخمو نیستا
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:47
منم از پول بدم میاد به میثم هم همیشه میگم کادیی بهم بده که یادگاری بمونه.
ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

همیشه بهش تاکید میکنم برا مناسبتی میخوای به من کادو بدی نری وسایل خونه و .... بخری انقده بدم میاد.


فقط طلا بخر
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:47
آنه داری کامامو؟

همش اینجوریم


بله سرخوشی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 0:47
شوخی کردم؛من رفتم فعلأ


باشه
الهام
1 اسفند 91 0:48
چرا عزیزم
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:49
چه زود کارت تموم شد
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:50
دوستان نیستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:51
هیییییییییییییییی وای من کامنتا فقط خودمم
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:51
چه جوری میخوابونه؟
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:51
من داشتم تنقلات میل مینمودم.
الهام
1 اسفند 91 0:52
من هستم الهه جان چرا با گوشی میومدی قبلا
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:52
بذار بیاد بپرسیم.
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:52
اومدی؟
الهام
1 اسفند 91 0:54
اون دخترش به خودش رفته مگه میتونه بخوابونتش مگه خودش بخوابه
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:54
دیال آپ به خاطر قبض نمیومدم فقط پست میذارم با گوشی راحتم همش چک میکنم ماهانم کمتر به گوشی گیر میده
**سمیـــــــه **
1 اسفند 91 0:55
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:55
اتفاقا الهام مادر و دختر خیلی باهم فرق میکنن الهام تهرانی؟
الهام
1 اسفند 91 0:55
آهان به خاطر همین باز نمیکرده
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:56
سمیه عشقم خوبی ؟ باهات کار دارم
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:56
پری انقد نخور خوب چاق میشی.
الهام
1 اسفند 91 0:56
نه عزیزم الهام شیرازیییییییی
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:57
من که کلی لاغر شدم
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:58
چقد دوری همسر گیر داده عید بریم شیراز
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:58
پس حتما خوشگلی آرررررررررررررررررررررررره؟
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 0:59
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآنه تموم نشد؟
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 0:59
الی گشنمه. ما هم به امید خدا اردیبشت میریم شیراز.
**سمیـــــــه **
1 اسفند 91 0:59
اره بهــــــترم الهـه جان بفرماید بچه ها کسی از فهمیه مامان پرهام خبر نداره
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:00
منظور فقط رفرش بوده و بس
الهام
1 اسفند 91 1:00
مگه عکسمو ندیدی تو وب هست بیا حتما خبرم کن بیام ببینمت عزیزم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:00
الی مگه نمیری وب الهام ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عکس خودشو 3 تا دخملش هست .
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:00
من خبر دارم اصفهانه چندی پیش باهاش حرفیدم خدا رو شکر خوبه
الهام
1 اسفند 91 1:01
بچه ها هر که اومد بهم خبر بده خوشحال میشم منم چهار شنبه تا جمعه میخوایم بریم بوشهر دریا
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:01
الهام جون من خیلی به وبت میام و ولی هویجم.
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:01
فقط عکس دختران رو دیدم حتما باید بیام ببینم


اه با هنی کلی دعوام شد مسخرم کرده رفت
الهام
1 اسفند 91 1:02
چرا عزیزم برام کامنت نمیزاری


بابا شوهر بیچارم ک خیلی وقته خوابیده این هنی منو دیوونه کرده
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:02
سمیه جان خیلی به فکرتم.




نمیخوابه ک
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:03
هههههههههه از دست هنی .

اونم تو رو شناخته


اره بابا فیلمم کرده ب خدا
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:03
الهام با ماشین خودتون میرید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وای چه حالی داره من تا حالا جنوب نرفتم خیلی دوس دارم برم.


پری میرید شیراز؟؟
انسیه
1 اسفند 91 1:04
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:04
بچمو که دعوا نکردی؟


زدمش البته یواش زدم ب پشتش
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:04
؛
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:04
به به انسیه جون نازم خوبی؟


بچه ها من کلا میرم دیگه
انسیه
1 اسفند 91 1:05
خانوم مهندس نیومدا


اومد
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:05
آخه من از دست تو چیکار کنم؟


از دست کی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:06
بچه ها همسراتون نسبت ب شما چقد حساسن؛وروی چ چیزایی؛وشما ازاین حساسیت هاخوشتون میاد یانه‏؟


روی ارایش کافیه ی مداد ب چشم بکشم ینی همچین اخم و تخم میره ک خدا میدونه
الهام
1 اسفند 91 1:06
اومدی خانمی
اره با بابام میریم شوهرم هیچ جا نمیاد ماشین نداریم


ینی شوهرتو تنها میزاری؟/
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:06
1121 رو حال کن.


چیه
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:06
بچه ها منم کم کم برم همسری رو بخوابونم


کاش شوهرمنم بیدار بود منم میرفتم میخوابوندمش
انسیه
1 اسفند 91 1:06
الهه جون مرسی خوبم چراهمش بااین صفت صدام میکنی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:07
همسریمو هنوزنخوابوندم؛داره بالپ تاپ اخبارورزشی رونگامیکنه


شوهرتوهم خوشه ها تااین موقع بیداره من جات بودم الان میرفتم بغل شوهرم
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:07
من عاشق حساسیتهای همسری هستم میفهمم براش مهمم بهم توجه میکنه البته زیاد گیر و حساس نیست


از نظر بیرون و اینا اصلا حساس نیست
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:07
آرهدیگه الی جون کادوی تولدی گفتن. راستی چه جوری میخوابونی
انسیه
1 اسفند 91 1:08
من شوهرم زیادپای کامپیوترباشم بدش میادبیشتر وقتی خوابه میام میگه به کارات نمیرسی اینجوری


اگه شوهر من اینجور بگه بش میگم مگه کلفتم من
راضی
1 اسفند 91 1:08
قبونش برم من با اون عروسکاش پالتوشم قابلشو نداشت برازندشه


وای سلام عشقم
قربونت برم
تازه عکس اون لباسشم ایشالا میزارم ک بگم همچین راضیایی داریم ما
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:08
خوب دوستت دارم انسیه جون
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:08
آماره کامنت هاته


اها
الهام
1 اسفند 91 1:08
خیلی مال من حساسه ولی کلا گیره منم خودمو میزنم کوچه علی چپ
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:09
پری بیچاره شدم ست بهداشتی نیوآ گرفتم صد


بترکی
انسیه
1 اسفند 91 1:09
اوااین خانوماچه عشق خوابوندنن


منکه عاشق لالایی گفتنم
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:09
رضا رو یقه حساسه


اخ گفتیا امینم همینطور
هی میگه اون گردنه بلورو انداختی بیرون ک چی بشه
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:10
آرایش؟نه شوهره من نه؛آخه من واسه بیرون زیاد آرایش نمیکنم؛درحد یه مدادسیاه ورژگونه؛ولی توخونه خیلی زیاد دوست داره؛ولی از رژ زیادخوشش نمیاد؛بیرون بزنم


شوهر من اصلا ارایش دوست نداره میگه اینجوری قیافت معصوم تره
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:10
میخوای بلند کنیم انسیه جون نخوابونیم
انسیه
1 اسفند 91 1:11
اخه الی جون همش میگی خوشکله هول ورم ندارهباخودم میگم مگه خیلی خوشکلم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:11
هههههههههههههههههههههههههههههه














اخه شوهرته ...

فدای سرش یه رضا بیشتر نداریم که....


آیکون پری در نقش سحر


سحر کیه دیگه
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:11
خوب دیگه بچه ها خیلی دوستتون دارم شب خووووووووووووووووووووووووووووش


شب خوش عزیزم
الهام
1 اسفند 91 1:11
اره دیگه خودش نمیاد بچه ها هم دوست دارن برن با بابام نمیشه اونارو هم تنها گذاشت باور کن تو این چند روز خوابم نمیبره ولی هوای بچه ها رو باید داشت دوتا ماشینیم داداشم هم هست خودش دوست نداره بیاد


بچه ها رو بنداز ب جونش ک بیاد
**سمیـــــــه **
1 اسفند 91 1:12
الهه جان مرسی لطف داری
راستـــی میای شهر ما این آنسه می بینی خوشحال میشم در خدمت باشم




مهمون چرا دعوت میکنی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:12
رضای ما هم رواینکه باید روسریمو جلو گیره بزنم چون خوشش نمیاد...بیرون بمونن


نه من گیره نمیزنم اصولا
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:12
میثم اصلا اصلا حساس نیست بعضی موقع ها خودم بهش گیر میدم.


خخخخخخخخخخخخ
انسیه
1 اسفند 91 1:13
دارین میرین دیگه
الهه مامان ماهان
1 اسفند 91 1:13
واااااااااااااااااااااااااااای پری ترکیدم از خنده اینو خوب اومدی


اصلا هم خشنگ نبود
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:14
من عاشق گیردادن مردام


من عاشق غیرتی بودن مردام
یادش بخیر چ دورانی بود اوایل عقد همش دعوا و خون ریزی و بزن بزن و پلیس بازی بود
انسیه
1 اسفند 91 1:14
رفرش
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:15
الی جونم شبتون خوش و شنگول.
الهام
1 اسفند 91 1:15
شوهرمنم از نظر ظاهر کاری نداره لباس پوشیدنم هیچی کلا یه موقهایی میگیرتش یه وقتایی هم لخت باشی کاریت نداره حالتیه


اتفاقا من دوست دارم شوهرم بعضی اوقات ی گوشزد بکنه
انسیه
1 اسفند 91 1:15
من که زیادگیرنمیده بیشترسرامیرعلی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:16
منم عاشق گیر دادنشم؛راستی تواین سایتی ک گفتم چندتا ازعکسامونو ویرایش کردم؛یکیش یه عکس تک ازمن بود که یه مرد داشت عکس منو نقاشی میکرد؛وقتی دید گفت یاسی اینو پاکش میکنی؟من حسودیم میشه


خخخخخخخخخخخخخخخخخ
وای مردم از خنده چ شوهر خوشمزه ایی داری
اینکه بدتر از خودته
الهام
1 اسفند 91 1:16
شب خوش هر کی رفت منم برم خسته هستم به خاطر همون موضوع برم بخوابم


شب خوش عزیزم
ایشالا بهتر میشی
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:17
انسی جون سر چیه امیر علی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انسیه
1 اسفند 91 1:17
خانوماامشب شلیم من که میرم تاجمعه هم نمیام می خوام برم خونه مامانم
الهام
1 اسفند 91 1:18
اخی از طرف من رضا رو ببوس حسودیت نشه ها داداشمه


خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:18
منم گفتم راست میگی رضااا؛واقعأ داشت راس میگفتا؛منم پاکش کردم؛ولی اصلن ناراحت نشدم؛خیلیم خوشم اومد


منم بودم تو دلم کیلو کیلو قند اب میکردن
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:18
آنه هنی چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


چسبیده ب من هی نق میزنه
انسیه
1 اسفند 91 1:20
کلا سراینکه بگیرش وجایی که هستیم همش پیش باشو هستم ولی اون میخوادشبایی هم که مهمون دارم همش پیشم باشه صداشم درنیاد منم که نمیرسم بامهمونامدام بغلم باشه
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:20
عه؛لازم نکرده ؛خوبه خواهرنداره؛اصلن خوشم نمیادکه خواهر داشته باشه وخواهره عشقه منوبوس کنه؛أه أه؛/شوخی کردما الهام


ولی من اگه جات بودم جدی میگفتم
چ لزومی داره شوهرمنو حتی خواهرش ببوستش
خدارو شکر خارشوهر نداریم وگرنه حسود میشدیما
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:20
فعلأ؛بازم میام


بابا برو بخوابونش بیا
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:25
برو بینیم بابا جمع کردنشو بابت بوسه میگم توهم که شدی مثل یاسی.

الهی مادر شوهراتون حامله بشن 10قلو دختر


عمرا
ب قول جاریم اگه مامان حامله شه ما خواهرشوهرمیشیم براش و اذییتش میکنیم
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
ینی همچین جاری دارم من
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:26
آنه من امین اقایتان را امین خطاب میکنم هم ناراحت میشوی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نه بابا این حرفا چیه
الهام
1 اسفند 91 1:27
بیا عزیزم من اصلا حسود نیستم چند وقت پیش شوهرم دوست دختر جوننیاشو دید اینقدر تو خیابون جلوی من خاطره تعریف کردنو خندیدن منو بگو به جای حسودی از خنده مرده بودم از کارای اینا همسایه بودن شوهرم میگفت اولش که دیدمش گفتم الهام الان میکشتش کلا اخلاقمه اصلا حسود نیستم


اصلا خوب نیست مرد پررووو میشه
ولی من خیلی حساسم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:27
عکس بذاریم حوصلمون سررفت.


بزاریم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:30
آنه من رویه سری ازفامیل میثم حساسم


منم
الهام
1 اسفند 91 1:31
وای نه شوهر من خیلی تو فامیلش طرفدار داره هنوز دخترا تا میبیننش ذوق میکنند با سه تا بچه اگه جای من بودی فکر کنم هیچی از شوهرت نمیموند


من خیلی حساسم خیلی
الهام
1 اسفند 91 1:36
من به شوهرم هم اطمینان دارم اونم عادت داره همه چیزو برام تعریف میکنه باهم صمیمی هستیم منم حسود نیستم گناه داره


بحث سر اطمینان نیست وگرنه منم ب شوهرم اطمینان دارم
چکار کنیم حسودیم دیگه
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:36
ااااااااااااااااااااااااااااااااااا یادم نبود دارم عکس آپلود میکنم میام.


بترکی
الهام
1 اسفند 91 1:37
من برم عزیزم شب خوش


شب خوش
**سمیـــــــه **
1 اسفند 91 1:37
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:37
أه بابا ولم نمیکنه؛یکی بیاد اینو ورداره ببره


کیو رضاااااااااارو
الهام بیا ورش دار ببرش
انسیه
1 اسفند 91 1:38



تو چی میگی این وسط هی میری و هی میایی
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:39
آره رضارو؛نه الهام نه؛


پس ب کی بدیم ببرتش
الهام
1 اسفند 91 1:40
مهندس برو پیشش عزیزم منکه شوهرم با دوستاشه هنوز نیومده خونه
اخه رضا برای من کوچولوه نمیشه دیگه


الهام؟؟؟
شوهرت بیرونه؟؟؟؟
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:41
آره کوچولوئه؛ولی قدش ازتوبلندتره ک


بترکی
الی تو اون عکس پنجمیه ک مانتو تنته خیلی ناز شدی
الهام
1 اسفند 91 1:41
اره عزیزم با دوستاشه





البته مانتو نه کت دامن
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:42
به هیشکی؛اشتباه شد کامنت؛صب کن ببینم حرف حسابش چیه؟میترسم ازش بپرسم بعد حوصله نداشته باشم


عزیزم برو بغلش کن ببوسش
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:44
عکس تو پست دوستتون دارمبا رمز

آنه رمزوبپاک سوال ها هم در نت هنی پاسخ داده میشود


وای پری
یکی شک تو و الی هستی
اونا کی ان خواهراتن
الهام
1 اسفند 91 1:44
عزیزم من با اون کت دامن میرم بیرون شیراز مده از پارسال


خو بیا
من شوهرم جرم میده
شوهرت بت گیر نمیده ک توهم بش گیر نمیدی
من کافیه ی تیکه ازموهام بیرون باشه میخوره منو
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:47
الهام کدومپست عکس گذاشته؟؟؟؟؟؟


پست اذرش تربیت بچه ها نمیدونم چی چی
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:49
عکس اول من و مامانم و خواهرام و خواهرزادم.

دومی من و الی و سومی روز عقدم من و جاری هام.


الهام
1 اسفند 91 1:50
عزیزم خیلی خوشکل شدی شوهرتم همینطور امیدوارم همیشه با هم خوشبخت باشید اونا خواهراتن چقدر به هم شبیهید


الهام
1 اسفند 91 1:52
چه جالب همتون عین همین شکل هم من فکر کردم همتون خواهرین با هم


دوتا جاری داری؟؟؟
بزار منم عکس جاریمو بزارم
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:54
الهام جون ممنون . راستی کی میگه دخترات شبیبه خودت نیستن خیلی هم شبیه خودتن. البته ما شوهرتون رو ندیدیم کت دامنت فوق العادس منم برای عیدمیخواستم کت دامن بپوشم و میثم هم 100 موافق بعد خودم پشیمون شدم آخه اینجا به ندرت میپوشن.


وای نگو عینهو شوهرشه
اگه شوهرشو ببینی میفهمی مخصوصا دختراولیش
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:55
آره ایکاش اونا رو هم نداشتم.
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:55
پری اونجا ک موهات مش داره خوشکلتری؛توازدوتا جاری هاتم خوشکلی؛مادرشوهرت بیشترکدومتونودوس داره
الهام
1 اسفند 91 1:56
نه کلا شبیه باباشونن الان میزارم عکسشو
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:56
رمز منو برا چی در جواب یاسی دادی. بپاکش


اخه رمز میخواست
انسیه
1 اسفند 91 1:57
http://weineurope.blogsky.com/تاحالا این وب رفتین یه ایرانیه توی لندن یه نینی 6ماهه هم داره ولی ازاون عکس نمیذاره وازخودشم نه جالبه نمیدونم چراامروزفقط من تولینکاشم وبلاگ جالبی داره
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 1:57
نمیگه .

اصلا مگه مادر شوهرم دوست داشتن میفهمه یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


گفتم که بی احساسه


اره چقدر خندیدم اون شب
خانوم مهندس
1 اسفند 91 1:58
مابارضاسره حجاب اصلأبحث نداشتیم؛چون همیشه خودم رعایت میکنم؛الهام همه عکسات قشنگ بود؛قیافت خیلی جذابه
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:00
من یعنی مادرشوهرمومیکشم اگه جارو های آینده رو دوس داشته باشه؛
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:01
سرم دردمیکنه


چی شده باز دعواتون شد؟
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:03
نه بابادعواچیه؛الان چسبیدم بهش؛دستشم گذاشته روپام؛اون خوابیده منم کام میذارم


اخی
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:03
حالا یه عکس محجبم
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:05
هی بیدارمیشه بوسم میکنه دوباره میخوابه؛بچه ها اگه شوهرتون بخوابه نصف شب بیدارش کنین؛بعدبگین میخوام توبغلت بخوابم؛یابوست کنم؛عصبانی میشه؟


گذاشتم باهمون رمز دیشب


نه اتفاقا شوهرم تو خواب اینجوری هی بیدار میشه هی بم ور میره اصن ی بساطی
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:06
نه تازه کیف هم میکنه


میگم
الهام
1 اسفند 91 2:06
بچه ها عکس شوهرم هم گذاشتم برو ببین


منم گذاشتم ببینید


وای پری چ خوشگل شدی با چادر
کجا هست ک با چادری
گفتی ک مانتویی هستی ک
خیلی ناز شدیا
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:08
پری عکس باحجابت خیلی قشنگترازبقیه س؛بجون رضا راس گفتم؛میثم بیشترکدومودوس داره؛باحجاب بی حجاب؟


راس میگه خیلی ناز شدی اصلا ادم دلش میخواد بخورتت
الهام
1 اسفند 91 2:09
کجا گذاشتی مهندس توچی مامانی کجاشه


منم همون اولشه
انسیه
1 اسفند 91 2:09
اره سنت هم کمترمیزنه اینجوری مهندس رمزتوبگو


پری شبیه لیلا اوتادی شدی با چادر
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:10
آره خدایی همه بهم میگن جادر خیلی بهم میاد و همچی سر میکنم که همه دوستای میثم فکر میکنن از شکم مامانم با چادر اومدم بیرون


اره خداییش
حالا چرا چادر سرت بود
الهام
1 اسفند 91 2:11
رمزت چنده


شماها خیلی بدید کیفیت عکساتون خیلی بالاست من مجبورم کلی کم کنم تا اپلود شه
**سمیـــــــه **
1 اسفند 91 2:13
پری وااااااای چقدر عکس باحجاب ات از همنه قشنگ تر هست
من هســــــتمااااااا فقط ساکتم
من عکس این خ انم مهندس اون شب هم ندیدم


پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:13
آنه این لباستم دزد برد.

راستی عکس میذارم از جاریم بعد عمل دماغش.


نه بابا این عکسا مال چندروز پیشه
الهام
1 اسفند 91 2:13
وای عزیزم چقدر ناز شدی چقدر سبز بهت میاد مهنارو باش لباس عروسش چه بهش میاد


فدات بشم این لباس پاتختیم بود دیگه هیجا نپوشیدمش تا همین عروسی دوستم ک تنم کردم
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:14
بابامن عکس نذاشتم ک ؛حوصله ندارم لپ تاپوروشن کنم؛
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:15
پری چادرکن همیشه؛خیلی نازمیشی


راس میگه اخر نگفت چرا چادر سرش کرد
الهام
1 اسفند 91 2:15
ماشالله مادر شوهرت هم خیلی خوشکله ها


اره جوونم هست
گفتم بت ک 13 سالش بود ازدواج کرد تا 20 سالگی س تا بچه داشت اونم 5 سالهو...
**سمیـــــــه **
1 اسفند 91 2:16
شب همگی بخیرررر


داری میری
شب خوش عزیزم
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:16
آنه آخرین عکس کیه؟


برادرشوهر بزرگم و جاریمو و مهنا و ساغر دخترشون
انسیه
1 اسفند 91 2:17
پری کجاس


رفت تندیس احساسو بزاره


بلاخره هنی خوابید
الهام
1 اسفند 91 2:19
پری شوهرمو دیدی؟


الهام خیلی شبیه عممی
عمم هم خیلی خوشگل بود همه بش میگن عین ترکیه ها میمونه
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:19
انقددوس دارم عکس بذارم فقط حوصلم نمیکشه یکیشم سرم بدجور دردمیکنه


چرا دعواتون ک نشد پس چرا سردرد داری
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:21
مگه باید دعوامون بشه تاسرم دردکنه؛آنه بخاطرکم خونیه؛امروز رفتم دکتر؛فرداصبح میرم آزمایش


ایشالا ک چیزی نیست گلم منم میگرن دارم
سرم ک درد بگیره هیچی دیگه
بچه ها بازم میخوام عکس بزارم
الهام
1 اسفند 91 2:22
عزیزمی چشمات خوشکل میبینه


پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:23
الهام جون من هنوزم با دیدن عکس همسر محتروت میگم دختر بزرکتشبیه خودته.
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:23
بذارفدات


بلاخره هنی خوابید
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:23
تندیس احساس در حال اپلود شدنه.


ooooooooo
خخخخخخخخخخخخخ
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:26
الهام
1 اسفند 91 2:26
نه عزیزم نیست بزار عکس النازو تو تولد آناهید بزارم الان ببین
خانوم مهندس
1 اسفند 91 2:27
خداروشکر؛یدونه آروم بوسش میکنی عوضه من؟یاخوابش سبکه؟


دیگه گذاشتمش رو تخت ینی مردم تا تونست بخوابه
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:28
گذاشتم.
الهام
1 اسفند 91 2:29
گذاشتم برو ببین
پری مامانی نیکان
1 اسفند 91 2:31
الهام جون راست میگی. اینجا خیلی واضح تره.
الهام
1 اسفند 91 2:31
پری جان چقدر این رنگ مو بهت میاد نسکافه ای