هنی و عروسکاش
این روزها هنی و عروسکاش دنیایی دارند برای هم
دنیایی از حس خوب مهربونی بدون هیچ طعمی از کینه و یا حتی دورویی
دخترک من عروسک هایش را ب دنیای کودکانه اش راه میدهد حتی اگر خودش تنها وسیله ایی باشد برای تاب دادن آنها
و یا حتی دلش میخواد عروسکهایش هم از همان نوعی ک خودش یک بار مای بیبی بست برای اوهم ببندد
و او شود تنها مادری برای عروسکش
و یا شاید دلش بخواهد ک برود بالشت و پتوی خودش رابیاورد و عروسکش را دراغوش کشد و بعد از کمی لالایی خودش هم کنار عروسکش الکی بخوابد و خرپف کند از نوع خاااااااااااااااااپــــــــیش
دنیای دخترک من اینگونه هست و شاید تنها دغدغه اش برای عروسکهایش باشد
هنی من بخند برایم ک خندیدنت دنیایی است برای من
پی نوشت: عکس اول , پالتویش هدیه ایست برای تولدش از پسرعموی گرام و همسر عزیزش راضی جون ک دوست خوبیست برای من
ک هرچند بساطی داریم برای پالتوش
ک وقتی بیرون میرویم حتما باید پالتوی عمو عادی (هادی )و عاله (خاله ) را ب تن کند