میلاد عشق
اکنون این منم زنی از تبار عاشقی
ک اندر خم این زندگی دلشادانه اورا فریاد می زند
عاشق اوست و عاشق هر چیزی ک از ان اوست
هرم نفسهایش نوازشهای پَرگونه ی من است
و سینه پهن مردانه اش جایگاه امن من
بودنش ارامش خیال من است
و نبودنش حکم اعدام من
من یک زنم
زنی ک نگاه مردش را دوست می دارد
و چ زود دلتنگ می شود برای این دوست داشتن ها
اصلا وقتی ک نیست همه چیز تنگش می شود
من یک زنم
و ب زن بودنم مفتخرم
حتی با تمام نیازهایم
نیازهایی از جنس احساس نیاز ب مهربانی دستهایش
ب گرمی نگاهش ب ارامش بودنش
اری من یک زنم زنی از تنگنای عاشقی
ک سلانه سلانه او اپرستید
ک از پرستشش یک عالمه زن شد
و حال این زن ب تنها مردش مرده 6 ساله اش
با تمام وجودش حقیقت بودنش را تبریک می گوید
تولدت مبارک
ای مردی ک همه چیز با تو شروع شد
عشق و احساس و امید
دوستت می داریم هم من و هم دوشیزه دخترت
پی نوشت : این پست دوروز زودتر گذاشته شد و البته امروز تولد شناسنامه اییه همسرم و هفتم تولد اصلیشه...