مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

طعم زیبای مهمانی

1391/8/7 15:39
نویسنده : مامان
1,186 بازدید
اشتراک گذاری

صبح زود روز جمعه راهی شهر مقدس مشهد شدیم و در هتلی اسکان نمودیم

بعد از ناهار و کمی استراحت برای نماز مغرب ب حرم رفتیم

مهنا

 

و هنی من  هم توی حیاط کلی اب بازی کرد و البته قابل ب ذکر هم میباشد ک ی جورایی فکمونم اسفالت نمود و ب معنای واقعی کلمه بالانس میرفت رو مخمون

چون بر اثر لجبازی بیش از حدش کف حیاط و یا حتی چندبار تو خیابون ولو زمین میشد و مث وردنه ب جون اسفالت میافتاد

از انجایی ک هتلمان هم صبحانه میداد و هم ناهار و شام قصد تلپ شدن از ذهنمان رفت و فقط قرار شد ک نرجس بانو مامان طهورا خانم رو در حرم زیارت کنیم

اما نرجس کلی اصرار نمود و البته کمی قهر هم چاشنیه اصرارش کرد و ما مجبور شدیم طعم اویزان بودن را دوباره حس نماییم

خصوصا وقتی ک گفت جوابمو بده  ک میخوام ب مامان زینب هم بگم دروغ چرا وسوسه شدم ک قبول کنم

و قبول هم نمودیم

و البته اورا ب جان بچه اش قسم دادیم ک بیش از یک نوع غذا درست ننماید

و او هم کلی از ذوق دیدن ما فکش منقبض شده بود و هی قربان صدقه ی ما میرفت و هی میگفت ای ب فدای قدمهات و ما هم کلی ذوق مرگ میشدیم در حد لالیگا

و هی پیش شوهری کلاس میگذاشتیم ک چقدر مارا دوس میدارن و کلی کشته مرده داریم

و حالا اون وسط هی فاطمه مامان امیرین اس میزد و لحظه ب لحظه از کارام مطلع میشد

ک الان کجایید؟؟...کی میرید؟؟؟...کی برمیگردین ؟؟؟...ینی این حس کنجکاویش صاف تو حلقوووووومم

اخر سر هم نه گذاشت و نه برداشت وگفت ک شام نرجس اینا چی دارن

و ما کلی خوشحال از اینکه برای اولین بار جایی میرفتیم ک قرار بود بدانیم شام چی دارن

و البته ناراحت از اینکه ما اورا قسم دادیم اما او کار خودش را کردو دقیقا حرف مارا گوشکوب فرمودن

 

از اونجایی ک هم منت شام خانه ی مامان طهورا برسرمان بود و هم منت شام هتل

دلمان نیامد ک از شام هتل جا بمانیم

ب همسرم گفتم ک شام هتل را میبریم انجا

وقتی غذای هتل را در ظرف یک بار مصرف گذاشتن دیدیم ک همچین چیز خانی نبودو فقط ی ادم ب اسم مهنا را سیر مینمود خلاصه شدغذای هنی و همه را در ماشین میل نمود

 و من در فکر انکه اگر ما ب خانه ی مامان طهورا نمیرفتیم ب احتمال خیلی یقین حتما بعد از شام هتل از گرسنگی میمردیم

و خدارو بسی شکر گفتیم و ب سمت خانه نرجس راهی شدیم ک البته دهنمون ب وضع عجیبی سرویس شد برای پیدا کردن ادرس ک اخر هم بعد از کلی گشت و گذار ب خانه ی مامان طهورا رسیدیم

و دیدیم ب عینه ک چقدر عاشقانه مارا در اغوش گرفتن طوری ک شوهرم باورش نمیشد و ما گفتیم فک کردی ما کم الکی هستیم

 

ای جان ب طهورا

مهنا

 

و ای جان ب زینب

 

مهنا

 

و خوشحال شدیم از دیدار مامان زینب

 

مهنا

 

در بدو وردومان مهنا کادویی گرفت از مامان زینب ک بدجور عاشقش شد و کلی بازی میکرد طوری ک نمیگذاشت طهورا حتی سمت بازی فکری اش بیاید

 

مهنا

 

مهنا

 

ما در بدو وردومان نرجسی رادیدیم ک همش دور خودش مثل پروانه میچرخید

و هی میگفت اشپزخانه مان کوچک است برو بیرون

و دیگر نمیگفت ک شاید وسایلمان زیاد میباشد چون روی اپنش پر از وسایل دکوری بود

مامان طهورای گل بابت ژله خوشمزه ات و تزیین به روی ان تشکر

و بابت اینهمه مهربانی ات برای بردن قالبش مرسی

ب شوهری اصرار نمودیم و جو زده کلی قالب بخریدیم از همان مشهدتان

و دراخر بابت شام خوشمزه ات و همچنین هدیه ات مرسی

 

مهنا

 

واقعا مهنا خوشحال بود انشبنیشخند

 

مهنا

 

ب قول زینب انگار تولد بود فقط شمعی نبود ک فوت شود...

 

مهنا

 

مامان طهورا بابت انشب ب یادماندنی دست شما مرسی واقعا عالی بود و عالی

مامان زینب گل و بابای زینب بابت اصرارتان متشکرم مهم دیدن بود ک همدیگر را دیدیم

از بابای طهورا هم واقعا سپاسگزارم ک دوستان خانومش را تحمل کردخجالت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (50)

مامانی l
7 آبان 91 20:14
خدا رو شکر بهتون خوش گذشته بخورم این خانم طلا رو
رمز تو خصوصی


فدات
زری مامان مهدیار
7 آبان 91 21:32
اینقدر دوست داشتنی هستید که حتی با خوندن پستهاتون هم قابل لمسه
من که علاقه ی زیادی به خوندن مطالبتون و زبان شیرینتون دارم ولی هیچ وقت قابل ندونستید به وب ما سر بزنید


عزیز دلم
نوکرتم ب مولا الان میام پیشت
شکلک ی ادمی ک کلی خجالت کشید
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
8 آبان 91 7:33
اه اه اه


واه واه واه بلا ب دور
رعنا
8 آبان 91 8:57
زیارت قبول باشه عزیزم

ما رو که دعا کردی؟ هان؟ یا یادت رفت؟ یا احیانا همش مشغول مهنا خانمی بودی و فراموش کردی؟ یا گزینه د؟
به به مردم چقدر خاطر خواه دارن

خوشا به حالشون



دیدی مردما چقدر خاطرخواه دارن
فهیمه
8 آبان 91 9:39

اصلا" نم پستت جالب و قشنگ و اینا نبود.... پست قبلی بهتر بود و قشنگ تر


ای بابا الان سرکوفت برای ما بود یا نرجس؟؟؟
مریم مامی آیدا
8 آبان 91 12:55
واااااااایییییییییییی
چه باحال
ننه هنی کلی عیشمونو حال دادی





مامان جوجه طلا
8 آبان 91 14:24
مامان مهنا عزیز کامتاتو که برای دیگرون میزاری دیدم و با خودم گفتم برم یه سری به وبلاگش بزن بعد دیدم به چه شانس خوبی دارم و یه پست خوب به تورم افتاد بله دید و بازدید نتی خیلی جالب بود معلوم که مامان طهورا و مامان زینب خیلی مهمان نواز هستن و همچنین خودت خیلی مهربونی . با خودت نگی این علمو غیب داره نه . از نوشته هات مشخص گلم .

خیلی خوشحالم که بات آشنا شدم دوباره بهت سر میزنم.

مهنا جونو ببوس


فدات عزیز دلم
فهیمه
8 آبان 91 15:53
می تونی نسبت هر کدوم تون که دوست داری برداشت کنی


الهه
8 آبان 91 18:39
خخخخخ


الهه
8 آبان 91 18:51
ما که از قرار مدارخوشمون نمیاد


اخی مشخصه
مامانی درسا
9 آبان 91 2:35
سلام عزیزم ...... واقعا" سفر پر ماجرایی بود که ما رو هم یه جورایی سهیم کردی ....... اون چسبیدن مهتا رو آسفالته رو خیلی خوسم اومد..... الهی بگردم این نی نی ها همشون همین طوری هستن ..... همیشه خوش باشی راستی برو خصوصی واسه رمز


مرسی گلم
چشم
مامان آبتین
9 آبان 91 6:52
عزیزم زیارتتون قبول انشاءا... دست مامان طهورا درد نکنه واقعا سنگ تموم گذاشته


مرسی گلم ایشالا قسمت شمام بشه پابوس اقا
واقعا دمش گرم اساسی
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
9 آبان 91 9:37
چرا در مورد شوهر من اینجوری نوشتی؟


چی نوشتم مگه ؟؟؟؟؟
نفیسه
9 آبان 91 9:41
ما رگ حسودیمان بالا زده چه کارکنیم خوب یکی هم از ما دعوت کنه
ضمناً اگر کسی که از ما دعوت کند با اصرار زیاد
در عوض ما نیز دعوتش می کنیم به یه جای خوش آب و هوا (مثلاً شهرمان )


الهی اونوقت این جای خوش اب و هوا ک مثلا شهرتونه کجا هستش؟؟؟
فاطمه
9 آبان 91 10:13
عنوان پستت کپیه!

غیـــــــــــــــــرمجاز بوده!


واقعا ؟؟؟
حالا از کی ؟؟
فاطمه
9 آبان 91 10:14
مهنا جون زیارت قبول عزیزم


اره دخترم اولین سفر مشهدش بود
فاطمه
9 آبان 91 10:14
کوفتت بشه هرچی خوردی


شد دیگه
نفهمیدی ؟؟
چپه شدیم رفت
فاطمه
9 آبان 91 10:15
من قطعا نمی تونم خونه ی نرجس تل÷ بشم.می دونی که چرا؟؟؟

به خاطر همون سوژه که اومدیم ببینمت باهامون بود


عزیزم
فاطمه
9 آبان 91 10:16
دلم برات تنگولیده


ها منم
فاطمه
9 آبان 91 10:18
منم دوست دارم یه بار باهات آنلاین بحرفم اما خب پیـــــــــــــــــــــــــــش نمیاد دیگه!!!


هروقت اومدی نت ی تک بنداز اگه تونستم حتما میام
فاطمه
9 آبان 91 10:18
میگم نرجس چقده مهربون بود؟
راستشو بگو چسبیده بود بهت همش؟


از خودش بپرس
فاطمه
9 آبان 91 10:19
آنسه خوش به حالتون می تونین تهنا برید سفر...


ما ی دوبار رفته بودیم سفر ک هردوش کوفتمون شد
ی بار کل وسایلمونو زدن
ی بارش هم ک چپ کردیم
فاطمه
9 آبان 91 10:19
ما که توی خواب ببینیم تنهایی سفر رفتنو.


من خودم عاشق تنها سفر کردنم
اما دیگه ترسیدم
فاطمه
9 آبان 91 10:21



شکلکای بالا رو امیرمحمد زده خودش تنهایی


ای من ب فداش ببین چقدر منو دوس داره عکس قلب هم برام گذاشته
فاطمه
9 آبان 91 10:22


hdkh v, o,nl cnl


حتما اینم امیر محمد نوشته
ندا
9 آبان 91 16:40
سلام خوبید ! کج وکولگیهای بدنتان خوب شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بگو :ماهم بخواهد یادمان برود شما نمی گذارید
که چی مثلاً اینقد پستای رنگ و وارنگ میذاری ؟؟؟؟
مثلاً می خوای بگی خیلی شیفته داری ؟
شاید هم خود شیفتگی داری ؟؟؟؟


سلام خوبیم مخصوصا از احوال پرسیهای شوووووووما
ها نه
پست میگذاریم رنگ و وارنگ تا حال بعضیارو بکنیم تو شیشه نوشابه
ندا
9 آبان 91 16:55
که چی مردوما پشت ما جک می سازند وترویجش می دن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



ندا
9 آبان 91 16:56
مردوما دسترسی به نت پیدا کردن که خودشونو خفه نمودند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


وووووووووووووووووووی توهم فهمیدی
ندا
9 آبان 91 18:43
ما همیشه می فهمیم ....


وای خدا این شکلک سبزا کووووووووووووووو پس
ندا
9 آبان 91 18:46
دلم خنک شد نمی تونی از این سبزا بذاری والا وبت کلاً سبز بود


اره واقعا وگرنه الان کلی برات از اون شکلکا میزاشتم
فهیمه
9 آبان 91 18:55
آنسه خانوم می بینم که اسم تونم توی وبتون فاش می کننی و از این حرفا دیگههههههههه
میگم انقد خوشم میاد وقتی وبمو باز می کنم و کامنتای مسخره ت رو می بینم....
کلی میخندم و دلم وا میشه.... خدا خیرت بده


بی ادب
کامنت من کجاش مسخرس
همش سخنان زیباست
تازشم همش تقصیر این فاطمه هس
ک دوس داره اسم منم مث اسم خودش فاش شه
ندا
9 آبان 91 18:57
تو همیشه اینقدر حاضرالجکی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


فک کردی کم الکی ام
ندا
9 آبان 91 19:03
نه می دونستم نا خالصی زیاد داری


تو چرا اصلا نتی؟؟؟
پاشو برو ب بچه هات برس
واه واه وا
ندا
9 آبان 91 19:07
تو خودتو کنترل کن
حالا من یه بار آپم خوردم به تور تو
تو که 24 ساعته پلاسی

ببین کی به کی میگه ها


یوهاهااااااااااااااااااااااااااا
نمیتونم کام بزارم برات
تبلیغاتی شدم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ندا
9 آبان 91 19:14
برای چندمین بار (اللهم اشف مامان المهنا)


خدایا ارزو بر جوانان عیب نیس
ندا
9 آبان 91 19:17
بای من رفتم به کارو زندگیم برسم
مثل بعضیا که علاف نیستم ...


مامان خان گوگولي
10 آبان 91 0:50
______________,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-* _______________,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-* به به چه مهناي نازي !
فاطمه
10 آبان 91 10:55
ای قتره خفه شی الهی همش واسه این ننه هنی درد گرفته کام میذاری(ناخوش)


فاطمه
10 آبان 91 10:56
آره اونم امیرمحمد نوشته بود


خخخخخخخخخخخخخخ
فهمیدم چون تو از این استعدادا نداری
فاطمه
10 آبان 91 10:57
چقده تو جیجیری

خوشم میاد بهت ابراز علاقه کنم.جیگــــــــــــــر


واه واه واه
برو کنار صورتمو تفی کردی
فاطمه
10 آبان 91 15:59
عنوان پستت رو تغییر بده بذار:تلپ شدن به معنای واقعـــــــــــــــــــی کلمه!


د ن د شاید بزارم تا ولو شود هران کس ک نتواند دید
فاطمه
10 آبان 91 16:01
چقدر جک های غتره بی مزه اس!!!!!!!!


واقعا میبینی
کلی ازون شکلک سبزا
مدل عمو پورنگیه
فاطمه
10 آبان 91 16:01
میگم اونموقع که برام نظر گذاشتی آنلاین بودما!!!!!!!!!!!!!



خو میمردی میگفتی
بازم شکلک سبز منتها برای خودت
فاطمه
10 آبان 91 16:02
چقدر خوشم میاد صورتت رو تفی کنم.
بیا جلووووو


عــــــــــــــــــق
فاطمه
10 آبان 91 16:03
مردما نظراشون نزدیکه که بشه 100تا!

فکر کنم 50 تاش واسه غطره اس!


40 تا شم حتما مال توئه
فاطمه
10 آبان 91 16:03
یه روز غتره می خوره به جدول میشینه حلش می کنه!!!!!!!!!


[خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ایول خیلی باحال بود
اما غتره ک سواد نداره چ جوری حلش میکنه
فک کنم فقط رنگش میکنه
فاطمه
10 آبان 91 16:05
می دونی شباهت غتره و توپ چیه؟؟؟؟؟؟؟

توپ رو باید شوت کرد اما غتره خودش شوته!


بااااااااااااااااااازم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
غتره تحویل بگیر
فاطمه
10 آبان 91 16:06
یه دختر دیگه بیار واسه امیرعلی بگیرمش.


اوووووووووووووهووووووووووووووووو بسمه
چ خبره
فاطمه
10 آبان 91 16:07
مامان مهنا جووووووووووونممممممم
دوستت دارم(یه عالمه شکلک سبز)


مامان امیرین عاشقتم ( کلی شکلک ب معنای واقعی سبز )
فاطمه
10 آبان 91 16:09
چجوری نرجس از تو خوشش اومد؟








چجوری الی از تو خوشش اومد؟؟؟؟















چ جوریه ک منم عاشق اونا شدم