مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

سفر تابستونی

1391/4/29 19:23
نویسنده : مامان
1,151 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترک آسمانی من

بعد از این یک هفته پر مشغله تصمیم گرفتم تا از سفرمون بنویسم

سفر ب اصفهان و شیراز

قبل از سفرمون سه روز تب کردی و با بردن ب دکتر متوجه شدیم ک ویروسی ب تو منتقل شده ک جز بی اشتهایی و اف هایی ک در دهن شما ماندگار شد چیز دیگری نداشت

و همین باعث شد ک هم سفر سختی برایت باشد و هم بی اندازه ریزه میزه ترت کند

و این موضوع بیش از اندازه منو بی حوصله میکرد چون هیچی نمیخوردی و بیداری های شبانه ات بیشتر مرا کلافه میکرد

خلاصه از بیماری ات ک بگذریم چمدان ب دست وارد حال شدیم و ما تا برویم لباسهایمان را بیاوریم با صحنه ایی روبرو شدیم ک مدتی خنده بر لبانم اورد

 


مهنا

مهنا

 

خلاصه با بستن چمدانها راهی خانه مادر شدیم تا ماشینمان را انجا بگذاریم و با انها راهی سفر شویم

فردای صب ان روز راهی اصف شدیم

مهنا

با رسیدنمون بی قراریهای تو هم بیشتر میشد

اما ب هر حال خوب بود و ب یاد ماندنی

و ازهمه مهمتر اینکه اشتهایت ب مراتب بهتر شد ...

از سفرمون چیزی نمیگویم جز یک سری عکس ک در پست های اینده میگذارم.

این س تا عکسم از میدون نقش جهانه

مهنا

مهنا

مهنا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

الهه مامان ماهان
29 تیر 91 19:28
اول آیا؟ عمرا اگه بذارن


دقیقا ایا؟؟
الهه مامان ماهان
29 تیر 91 19:29
چی شده عزیزم چرا اعصبانی هستی؟


نه اتفاقا خیلی هم ریلکسم
ریلکس ریلکس ریلکستر

الهه مامان ماهان
29 تیر 91 19:31
چه عکس نازی من عاشق اصفهان و شیرازم چه عکسای نازی



مامان امیرحسین ومحیا
30 تیر 91 12:44
سلام چه فرشته خوشکلی داره .چقدر خوش عکسه ناقلا. سفر خوش گذشت خانمی .خوشحال میشم سر بزنین شاید دوستای خوبی باشین براهم .من از خراسان جنوبی هستم .


فدات شم باعث افتخارمه
الهه مامان ماهان
30 تیر 91 19:12
سلام مامان هنی جونم ؟ خوبی؟
ببین من چقدر دوستت دارم. راستی درست کردم تشریف بیارید. مهنا عزیزمو ببوس


چسب اومدم
مامان شهاب
31 تیر 91 0:11
داشتم با عصبانیت می وامدم و توی راه با خودم می گفتم الان به مامان مهنا می گم : تو خجالت نمی کشی یه آپ جدید نمی ذاری
که یه دفعه تا رسیدم دیدم
پس مسافرت بودین که آپ نمی کردی
جییییییییییییییییییییییییگر این دختر خوشگل


فدات شم ناناسی حالا خوبه تو راه تصادف نکردی ک وگرنه خونت میافتاد گردنه ما
خخخخخخخخخخخخخ
اما این سفرمون مال نیمه شعبانه ها


شمس الدین
31 تیر 91 0:36
سلام هنی خوشگه.
مامان هنی، قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
وبلاگت رو آب نبره.
خخخخخخ


اصن ی وضی این قطره ی ما کرموئه
هی میاد کرم میریزه
هی کام میزاره
اصن ی وضی مرموزه از عمد میخواد سیل بیاره
ای خدا خوبه تو حداقل درد منو فهمیدی
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
فاطمه
31 تیر 91 12:04
سلام عزیزم.
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بر شما تهنیت باد
التماس دعا.
عکسها زیبا بودند.
قرررررررررررررربون این هنی ِ جیگر طلا....
همیشه به خوشی ایشالا...


فدات شم گل میمونم
خخخخخخخ
نرجس خاتون،مامان طهورا خانوم.
31 تیر 91 12:23
چه کارا
چه مسافرتا
چه عکسا
چه دخترا
چه لباسا
چه گلا



چ بی نمکا
خخخخخخخ
نرجس خاتون،مامان طهورا خانوم.
31 تیر 91 12:25
از سفرمون چیزی نمیگویم جز یک سری عکس ک در پست های اینده میگذارم.

یعنی کشته مرده ی این نثر زیبا وکتابی ات هستم من.


مثلا میخوای تلافی کنی
تلافی هات تو حلقم
نرجس خاتون،مامان طهورا خانوم.
31 تیر 91 17:07
یه نفراومده بود برا مکامنت گذاشته بود:

ماه شعبان به پایان رسید وقت کوچ کردن به ماه خدا شدوقت بخشیدنو صاف کردن دل..................................پس مرا ببخشید اگربانگاهی یا صدایی یا زبانی بر دلتان ترکی انداخته ام

گفتم منم بذارمش برای تو.
اون یه نفرو که میشناسی؟


نمیشناسم
اماهرک هست خیلی خانم و جیگر و دوست داشتنی است
خخخخخخخخخخ
فاطمه
31 تیر 91 17:51

اویا مال مهنا
دومی ها مال خودته.


هه تو روز روشن و چشمک
همین الان بگم من شوهر دارم
خخخخخخخخخ
فاطمه
31 تیر 91 17:55
مبلاتون تزیینیه؟
میشه بشینی روش؟
من از این مبلا خوشم اومده.
مواظب باش بلایی سر مبلات نیاد چشام خیلی شوره ها!


من میگم چرا پارچه مبلمون ی گوشش پاره
شده نگو تو چششون کردی
بی ادب
مامان ریحان عسلی
31 تیر 91 19:27
سلام
آخی عزیزم چقدر وقتی بچه ها مریض میشن ما مادرا غصه می خوریم بخدا امیدوارم که الان بهتر شده باشی مهنا جونم
خ داریییییییییییییییییییی


فدات شم اره بهتره
اما کلی وزن کم کرده دیگه
مامان یسنا
31 تیر 91 21:54
سلام مهنای خوشگل نازنازیم ازهمینجا بوست میکنم تورو عزیزم بامامانتم قهرم چونکه تامن سرنزنم بهمون سرنمیزنه. بای بای عسلم


عزیزم این حرفا چیه
چشم میام پیشتون
negar
1 مرداد 91 12:04
سلام خدا حفظش کنه.


فدات عزیزم
عاطفه
1 مرداد 91 12:46
سلام عصیصم
خوبی؟ سفرا به خیر و خوشی همیشه به سفر
همیشه به شادی
همیشه به مهربونی
به به ما چقدر حال کردیم اومدیم پست خوندیم همینجوری
خوب شما چطورین خدا ر شکر که سفر خوبی داشتین و اشتهای مهنا خانومم خوب شده
این بود کامنت من اصن یه وضی شده ها کامنت ادمیزادی دروکنیم


هر چند بت نمیاد اما ب هر حال قابل قبوله
الهام مامان رامیلا
1 مرداد 91 18:47
سلام عزیزم همیشه به گردش به به به این عکسها خیلی قشنگ شده دخملی ببوسش این دخمل ما رو


عزیزمی
بوووووووووووووس
مامان ریحان عسلی
2 مرداد 91 0:03
بازم خ داریییییییییییییییییی


خ هات تو حلقم
خخخخخخخخ
مامان ریحان عسلی
2 مرداد 91 2:17
سلام
میگم چقدر شما و قطره جان به هم ارادت دارید کامنتای شما پراز کامنتای قطره و بالعکسِ
در مورد وزنم اگه همه چیز اوکیه نگران نباش و مهم سلامتی مهنا جونه وگرنه وزن زیاد مهم نیست تنش سالم باشه
چطوره که تا حالا بارون ندیده؟
و حالا شما اصفهانی هستی یا شیرازی؟


بله ما کلی ب قطره جان لطف داریم
اصن ی وضی
درمورد بارون هم باید بگم اون موقع ک بچه بود وحالیش نمیشد والانم ک بارون نمیاد و بالطبع اگرم بیاد ازاونجایی ک خونمون اپارتمانیه متوجه نمیشیم
ودرضمن عزیزم ما تو قم زندگی میکنیم
اصن ی وضی
فهیمه
2 مرداد 91 9:58
ای نامرررررررررررررد خب مگه نمی دونستی که من اصفهانم؟ چرا یه خبر ندادی؟ خیلی حیف شد


قربونت برم سفر ما برای نیمه شعبان بود ما ۹ شعبان رفته بودیم بعدش ک اومدم فهمیدم ک تو میخوای بری اصف