سفر تابستونی
سلام دخترک آسمانی من
بعد از این یک هفته پر مشغله تصمیم گرفتم تا از سفرمون بنویسم
سفر ب اصفهان و شیراز
قبل از سفرمون سه روز تب کردی و با بردن ب دکتر متوجه شدیم ک ویروسی ب تو منتقل شده ک جز بی اشتهایی و اف هایی ک در دهن شما ماندگار شد چیز دیگری نداشت
و همین باعث شد ک هم سفر سختی برایت باشد و هم بی اندازه ریزه میزه ترت کند
و این موضوع بیش از اندازه منو بی حوصله میکرد چون هیچی نمیخوردی و بیداری های شبانه ات بیشتر مرا کلافه میکرد
خلاصه از بیماری ات ک بگذریم چمدان ب دست وارد حال شدیم و ما تا برویم لباسهایمان را بیاوریم با صحنه ایی روبرو شدیم ک مدتی خنده بر لبانم اورد
خلاصه با بستن چمدانها راهی خانه مادر شدیم تا ماشینمان را انجا بگذاریم و با انها راهی سفر شویم
فردای صب ان روز راهی اصف شدیم
با رسیدنمون بی قراریهای تو هم بیشتر میشد
اما ب هر حال خوب بود و ب یاد ماندنی
و ازهمه مهمتر اینکه اشتهایت ب مراتب بهتر شد ...
از سفرمون چیزی نمیگویم جز یک سری عکس ک در پست های اینده میگذارم.
این س تا عکسم از میدون نقش جهانه