مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

18 ماهگی

1391/3/30 13:15
نویسنده : مامان
964 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر شرقی :

نگران هیچ چیز نباش

هنوز من هستم

هنوز پدرت هست

هنوز خدایت همان خداست

خدایی در نزدیکی ما

بغض نکن دخترم

بغضهایت خنجری است برقلب مادری من

بخند خوش باش

دوست شو و همه را دوست داشته باش ...

 

(از بغض کردنت برای درد واکسنت

و یا حتی پرت کردنت توسط پسری ک بغضت اتش زد بر خرمن وجودم)

 

دیشب رفته بودیم حرم

ی پسری ب اسم محمد ایلیا بات دوست شده بود و هی بوست میکرد

با پدربزرگش بود

پدربزرگشم نامردی نکرد و گفت بوس کن پسرم ک شب میلاد هست و بوس مجانی

منمابرو

بابایی خنده

مهنا

مهنا

اقایون زحمت کشی ک دارن جارو میکشن قابل ذکرس ک مارم داشتن بیرون میکردن

اخه ساعت 2 شب بود...

 

مهنا

 

اینجاهم داشتین ب هم بای بای میدادین

مهنا

 

موقع رفتن ی اقا پسر دیگه هم بود ک شما داشتین باش بای میکردی

ک هلت داد منم جیغ بنفشآخ

البته اینقدر هل شده بودم ک وقت نکردم ازش عکس بندازم

از اون موقع بغض کردی تا رفتیم تو حیاط ک یکمی بهتر شدی البته هنوز تو شُک بودی

بغضت تیر شه صاف بره تو قلبم

 

 

مهنا

مهنا

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

مامان مريم گلي
30 خرداد 91 13:25
سلام يعني ما نفر چندميم


نمیدونم
فک کنم صدمی باشی
اصن ی وضی
مامان مريم گلي
30 خرداد 91 13:27
وا مردم چقد دوس دارن دخترشونو يه پسره بوس كنه واه واه واه


والا
کسی مارو ک بوس نکرد
عقده ایی شدیم
حداقل دخترم عقده ایی نشه
مامان مريم گلي
30 خرداد 91 13:29
18 ماهگي مباركـــــــــــــــــــــــــ


فدات
18 ماهگی تو هم مبارک
ها چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان مريم گلي
30 خرداد 91 13:29
هورررررررررررررررررررررا اول شدم


جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نفهمیدم کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کیییییییییییییییییییییه
مامان مريم گلي
30 خرداد 91 13:31
نكنه دوس داشتي تو رو هم بوس كنه
تو از خودت خونه زندگي نداشتي كه تا 2 تو حرم بودي
برو خونتون مردم كار دارن



ما تازه 12 شب ییهوووووووووووووووو هوس کردیم بریم حرم
دیدیم همه دارن میرن
اما ما با پررویی کامل نشستیم
مامان مريم گلي
30 خرداد 91 13:32
18 ماهه خودتي لوووووووووووووووووووس
تازشم بچه بايد گريه كنه ميخواستي نذاري بره پسر مردم بوسش كنه


اون ک هلش داد یکی دیگه بودا
اون ک بوسش دادم یکی دیگه
فهمیدی عزیزم
مشنگ بازیات تو حلقم
نرجس خاتون،مامان طهورا خانوم
30 خرداد 91 13:37
بغضش تیر بشه صاف بره تو قلب مامانش.

الهی فداش.
یه بوسم به ما میده؟


شما کی هستین اونوقت
تا حالا ندیده بودمتون اینورا
بشو بشو تره نخوام
نرجس خاتون،مامان طهورا خانوم
30 خرداد 91 13:46
هنوزم دلم میخواد واسه پست پایین نظر نذارم.



نه تورو خدا بیا بزار
خونسردیام تیر شه بره تو قلبت:p
عاطفه
30 خرداد 91 13:57
سام علیکم
میگم یعنی این لپاتو بخورم خام خام بجوم همینجوری کیف کنم
ما هنوز هم هستیم که هنوزامون صاف برونداندر حلقین شما
بچه بهتر شد؟
کی بر خرمن وجودت اتش زپه من دقیقا نوفهمیدم
راستی این بوسای مجانیت صاف بره تو لپم


اییییشتتتتتییییییع
هنوزات کف پام
حالا تا کی باید باشه این زیر پام؟؟؟؟
درد نگیره پام
اره هنی خیلی بهتر شده
راستی منم هنو نفهمیدم لپ منو میخوای خام خام بخوری و کلی کیف کنی
یا لپ هنی رو

مامان امیرمحمد وامیرعلی
30 خرداد 91 15:13
از بس خواستنی این دخمل نازت.
یادم باشه یه روز که اومدم قم بات قرار بذارم ببینمت!
هنوز رفیق نشده خواستمت!بس که باحالی
عکسا جالبن.مخصوصا بوسه های اون آقا پسره


بله بله
فقط اگه اومدی باید ب گل پسرات یاد بدی دخترمو ببوسن
مامان امیرمحمد وامیرعلی
30 خرداد 91 15:26
اوه اوه اوه!
مردم چه توقعا که ندارن!
امیرمحمد خیلی خجالتیه!می ترسم منها جون هوس کنه اونو ببوسه!



مهنای من اینقدر مغروره ک نگو
حالا چکار کنیم؟؟؟
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مامان امیرمحمد وامیرعلی
30 خرداد 91 15:27
عاشق قالبت شدم.می دیش به من؟
هم رنگ ساله هم دخمل داره توش.


بیا بیا
همه چیه من مال شما ( شکلک ی ادم کاملا مهربون و کلی بخشنده+ خیلی خفن تا بناگوش جیگر)
اصن ی وضی
ZaHrA
30 خرداد 91 22:26
فقط همینو دارم بگم :

دلمو کندی بردی پیش عمه ی مهربونم

آتیشم زد عکسای شبستان

تورو خدا رفتی ما رو هم دعا کن آنی


چشم فدات
حالا چرا عمه؟؟؟
مگه عمه هام مهربون میشن
خخخخخخخخخخخخخ
اصن ی وضی
ZaHrA
30 خرداد 91 22:27
مهنا جون بمیرم خاله که اون پسره ی بدقواره هلت داد

خودم میام میزنمش عزیزم بغض نکن


بدقواره؟؟؟
خخخخخخخخخخخ
هههههههههههههههه
سسسسسسسسس
ششششششششش
اینا همه مدلای خندمه
تعجب نکن
اصن ی وضی
مامان شهاب
30 خرداد 91 23:50
سلام

یاد ما هم باش می ری زیارت


چشم فدات شم
ZaHrA
31 خرداد 91 11:02
خب آی کیو حضرت معصومه عمه ی منه دیگه


مسخره
اصن ی وضیاااااا
نرجس خاتون،مامان طهورا خانوم
31 خرداد 91 13:13
اومدم بگم دیدی هنوز واسه پست پایین کامنت نذاشتم؟!


منم ک خووووووووووونسرد
اونم اصن ی وضی
مامان زینب
31 خرداد 91 15:31
به به عجب خبرایی بوده!!!
2 نصفه شب و ...
خلاصه اینجا خبرایی بوده تازه عکسشم هست!!!!


بله دیگه
نوچ نوچ نوچ
اصن ی وضی
این بود ارمنهای امام راحل
مامان زینب
31 خرداد 91 15:32
میگم این هنی جون تو عکس آخری چه کیفی میکنه هااا!!!یعنی من اگه بودم که خیلی کیف میکردم فکر میکنم مهنا هم داره کیف میکنه


بله کیفشون تو حلقم
خخخخخخخخخخخ
مامان ریحان عسلی
31 خرداد 91 18:21
سلام
18 ماهه شدنت مبارک
قبل از اینکه پستتو بخونم همین که عکسارو دیدم گفتم به به چه خونه ی بزرگی دارن جای ریحان واسه توپ بازی خالی بعد که خوندم ....
واکسنشو زدی چطور بود راحت بود یا اذیت شدی


ای گفتی
بیا همه دسته جمعی بریم اونجا توب بازی
خخخخخخخخخخخخخخخخ
اصن ی وضی
اره بد نبود اذییتی ک اولش بود بعد خوب شد
فهیمه
2 تیر 91 17:12
18 ماهگیش مبارکککککککککک
چه سوسولین شما! حالا بچه رو یه هلم دادن، باید اینجوری جیغ و داد کنی که صدات تا خونه ی ما بیاد؟ همسری میگفت چرا دوستات انقدر بی ملاحظه ن چرا صداش تا اینجا میاد؟ چقدر جیغ جیغ میکنه!
جنابعالی که اینجوری می کنی بچه خب تا کلی وقت بغض میکنه دیگه!


ای بابا صداش تا اونجاهم اومد
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
فهیمه
2 تیر 91 17:13
بعدشم سوسول خانوم اون هل رو میذاشتی عوض اونهمه بوس مفتکی که گرفته بود


بوس مفتکی هم داده بود
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
فهیمه
2 تیر 91 17:16
ضمنا" بوس مهنا خانوم فراموشت نشه که می کشمتا
آخه تو اون عکسا انگار هم حیا کرده از بوس گرفتن و هم بی نهایت کیف کرده
اون یکی هم که از پشت سره و پاهاش توی آب خیلی نمکیه


اصن ی وضیا نه
ازدواج موقت در دزفول
3 تیر 91 17:22
عجب اوضاعي بوده اون جا........بوس و.....


بله دیگه
مامان معید
11 تیر 91 13:52
هووووووووووووووووووووووی محرم نامحرم سرتون نمیشه شما دخترت توی شک هل دادن نبود توی شوک اون ماچ هایی بود که....استغفر ا...