نبودن این روزها

1392/6/13 17:53

نویسنده : مامان

611 بازدید

اشتراک گذاری

سلام دوستان دلیل غیبت این یه هفته ی من تنها دلیلش رفتن ب شمال بود نه چیز دیگر...

ما شمال رفتیم برای تفریح و بازدید اقوام و هفدهمین سالگرد فوت مادربزرگم ک با شهادت امام صادق برگزار شد

کسی الان فوت نشده بود نیشخند

امروز هم درگیر کارای انصراف از دانشگام بودم

دهنم اسفالت شد اونم ی وضی اخرش هم تموم نشد و ب فردا کشیده شد

فک کن برای انصراف از یونی اینهمه کار بود برای گرفتن مدرک چی میشد

خلاصه از این ساختمون ب اون ساختمونمون کردن ولی باز تموم نشد سبز

بمیرم دیگه طرف این دانشگاه ها نمیرم سبز سبز سبز

الان هم باید برم جایی حتما در اسرع وقت ب همتون سر میزنم

ممنونم از همراهیتون قلب

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (51)

mahtab
13 شهریور 92 17:59

سلام دوست عزیز
از اشنایی با شما خوشحالم
چرا انصراف؟

ممنون عزیزم منم خوشحالم
ب خاطر اینکه مخ این رشته رو دیگه ندارم

بت سر میزنم

خاله فاطی
13 شهریور 92 18:12

خوش اومدی

ممنون
فعلا ک دارم میام اون طرف

مامان
13 شهریور 92 18:34

سلام مامان خانومی خدا دخملیتو حفظ کنه

دعاکن منم نی نی مو تو آغوش بگیرم

سلام ب حضور مهربونت
ایشالا گلم

منصوره مامان زهره
13 شهریور 92 23:34

موفق باشی عزیزم

گلی مهربونم

مامان سونیا
13 شهریور 92 23:51

همیشه به گردش و تفریح اونم کجا شمال
چرا انصراف خانمی چه رشته ای میخوندید چه مقطعی واقعا حیفه

راستی در قسمت در باره وبلاگتون دیدم نوشتید شهر مقدس قم شما الان قم ساکن هستید؟
منم قمی هستم ولی الان زنجان زندگی میکنم
خوشحال میشم بیشتر باهاتون اشنا بشم
چقدر سوال کردم من چقدرم حرف زدم

خوشحال میشم جواب سوالاتم رو بدید

قربونت گلم
من سخت افزار نرم افزارکامپیوتر بودم کلهم علوم کامپیوتر
نکشید دیگه خرد ب حاملگیمو و ب دنیااومدن هنی
نشد ک بشه و الانم حسش پرید مقطمم کارشناسی بود
اگه میخواستم ادامه بدم باید ترمای نرفتمو مرخصی رد میکردم اینی ک میگفتن کارش چن مینه اینجور الافم کرد اونو ک میگن ی ترم وقت میگیره تا تاییدیه مرخصیت بره استانه و غیره چقدر میشد خدا میدونه
کلهم خرتوخری بود برا خودش ایشالا میخوام ی رشته ی راحت تر اونم تو دانشگاه علمی کاربردی غیرحضوری شرکت کنم

درسته من ساکن قم هستم و از اشنایی با شماهم خوشبخت و خوشحال
اومدید قم درخدمت هستیم

‏‏‏Yasi
14 شهریور 92 3:40

slm

سلام روحنات من

‏‏‏Yasi
14 شهریور 92 3:42

etebar nadaram behet tak bendazam.midonam k alan bidari

یاسی حوصلم سررفته بود سه و نیم خوابیدم

‏‏‏Yasi
14 شهریور 92 3:44

raftam webe moshtarak

شرمممممممممممممممممنده

خاله فاطی
15 شهریور 92 0:40

اوخی چ مظلوم

یاسی
15 شهریور 92 0:52

ینی میشه من بچه ی تورو ببینم
ای جونم

مامان جوجه طلا
15 شهریور 92 2:25

عزیم چه جای خوبی رفتید انشالله که خیلی بهتون خوش گذشته.

حیف انصرافی باید میخوندی

17 سالگرد مادربزرگت هم تسلیت

برای مهنا عزیزم

قربونت برم عزیزم
حتما ادامه میدم ولی نه تواون رشته

خاله فاطی
15 شهریور 92 16:36

ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻠﻤﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﻫﺴﯿﺘﺪﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺍﺷﺒﺘﺎﻩ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟؟؟
123456789
123456789
123456789

... ... ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻤﺎ ﺍﻻﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﻤﺮﮐﺰﮐﺮﺩﯾﺪ؟
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ
ﮐﻠﻤﻪ ﻫﺴﯿﺘﺪ-ﻫﺴﺘﯿﺪ
ﺍﺷﺒﺘﺎﻩ-ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ
ﻣﻦ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻫﺴﺖ
.

.

.

ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ ﺍﻭﻝ ﺍﺗﺒﺪﺍﯾﯽ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ ؟؟
ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻪ
ﭘﺲ ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ
.
.
.

ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻪ
ﭼﺮﺍ ﺭﻓﺘﯿﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ؟

ﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ﻫﻪ

ﺍﻟﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﯾﺒﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻫﺎ؟؟؟؟؟
ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺒﺮﯾﺪ
.
.
.
.
ﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ
ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻪ
ﺧﻮﺏ ﺳﺮﻛﺎﺭ ﺭﻓتی ها......

خودت ک ی پا دیوانه ایی
والا ب مولا

قطره
15 شهریور 92 19:22

خوش آمدی مادر جان.....

قربونت برم گلم

قطره
15 شهریور 92 19:22

حالا حتما نیازی بود انصراف میدادی؟؟؟

وای خیلی خرتوخر بود غتره
اصن خسته شده بودم ازش
میدونی چند ترم بود نرفتم باید همشو مرخصی رد میکردم و پولشو میدادم بعد ترم جدید میخوندم چ فایده

خاله فاطی
15 شهریور 92 21:04

تولد حضرت معصومه و
روز خــــودم مبــــــــــارک
هوووووووووووووووووووووووووووووووووووو

روزت مبارک خواهری

‏‏‏Yasi
15 شهریور 92 22:06

روز دخترمبارک‏*‏

روز دخترم مبارک
روز ماها ک دخترای مامانمونیم هم مبارک
خخخخخخخخخخ

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 9:01

سلام خانوم خانوما،،گل دخملی،،خوش اومدین ،،چقدم شما گردش میرین آدم حسودیش میشه

آیسان باورت میشه اصن گردش نرفتیم فقط رفتیم بازدید اقوام
هنی هم ک مریض شد نشد ک بریم دریا و اب تنی و این حرفا

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 9:02

مرض داری مگه الکی نفرین میکنی ،،حقوق منو ندن از کجا نت بیارم هی بیام برات دل و قلوه بدم ،،میمیری یه دعای خیر به زبونت بیااااااااااااااااااد...

خخخخخخخخخخخخخ
اصن نظرمان برنگشت[ازخودراضی]

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 9:04

اوا مامان مهنایی هم رشته هم که بودیم و خبر نداشتیم،،،
منم نرم افزار بودم اما قبلنا انصراف دادم تازه این ترم میخوام برم ادامه بدم اگه سخت خدایی ندا بده از الان پولمو دور ریز نکنمااااااااااااا

من علوم کامپیوتر بودم هم سخت افزار هم نرم افزار الان حس میکنم نمیکشم
مااااااااااااااامااااااااااااااااااااان
من ی زمانی نمره های حسابانم معرکه بود ولی الان نمیتونم ی انتگرال حل کنم

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 9:06

هفدهمین سالگرد مامان بزرگتون تسلیت،،خوشبحالش که اینچنین نوه هایی داره که بعد از 17 سال ازش یاد میکنن،،فک میکنی برا تو هم همچین اتفاقی بیفته عااااااااااااااااااااااااااااااایا؟؟؟؟؟

ما یاد نکردیم ک بچه هاش مجلس گرفتن ماشالا بچه هاش خیلی بامروتن
بچه هاش منظورم بابای خودم و دوتا عموهام و دوتاعمه هامه
خخخخخخخخخ

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 9:27

ننه هنی کلی برات نوشتم تنبل و تنبل خانوم و بجای وبگردی برو بشین درستو بخون و از این حرفها یه لحظه نت پرید با خودم گفتم خوب شد هنی بزرگ میشد میخوند کلی آبروت میرفت..گفتم کار کار خدا بود

الان خدا رو شکر میکنی که اون کامنتی که در مورد تنبلیت نوشتم پرید آره

خوب شد هنی تو آینده بخاطر مامان تنبل خجالت نکشه هاااااااااااا،،تنبل خانوم

از ذات بدت کامنتت پرید

وای آیسان این مامان من همش میگه مثلا هنی بچه دار شه توهم بشی مادربزرگ بعد همه دنبالت بگردن نوه ات بگه مادربزرگم پای نته
فک کن اینا اینجور منو مسخره میکنن

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 9:28

برا ساختمونای دانشگاه که کلی دووندنت که برات ورزش شه

یونیمون منتقل شده بود ب ی جای دیگه
وای اینقدر بزرگ بود و خر تو خر ک خسته میشدی
فقط چنتا ساختمون اداری داشت
بترکن
هی منم از این ساختمون پاس میدادن ب اون ساختمون اگه بدونی چقدر امضا گرفتم ایسان

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 9:29

حالا کی برمیگردی...عاخه..اییییییییییییییییییییییییش
تو هم که یه پات مسافرت یه پات شب نشینی

کی بر میگردم؟؟
منکه برگشتم اون روزا ک نبودم شمال بودم الان هستم ور دل همتون

زری مامان مهدیار
16 شهریور 92 9:41

همیشه به سفر عزیزم
خدا مامان بزرگت رو بیامرزه

ایشالا که تو هر رشته ی دیگه ای که می خوای ادامه بدی موفق باشی دوست جونی

ممنون عزیزم

حباب
16 شهریور 92 10:18

خصوصی

کجا خصوصی بود دختر خوب
خخخخخخ

مامان سونیا
16 شهریور 92 11:22

میشــــه اسـم پاکتو رو دل خـــــدا نوشت / میشه با تو پر کشید تــــوی راه سرنوشت

میشـــه با عطـر تنت تا خــــود خـدا رسید/میشــه چشــم نازتو رو تن گلهــــا کـشید

روز دختر بر مهنا عزیز
و روز ولادت فاطمه معصومه ب شما مبارک
حرم رفتید التماس دعا

ممنون عزیزم
ولی نرفتیم
واقعا چرا نرفتیم
ینی ما همچین ادمای نامردی هستیم عایا؟

مامان مهسا
16 شهریور 92 11:37

سلام
خوب كردي انصراف دادي
اين از نظر اينجانب
عايا نظرم رو خواسته بودي ؟؟؟

نظرت تو حلقومم
من دیگه انصراف دادم میخوام ی چی دیگه بخونم

پری مامانی نیکان
16 شهریور 92 12:54

خداوند لبخند زد
دختر آفریده شد!
لبخند خدا روزت مبارک

هنی جونم روزت مبارک

قربون مهربونیات پری جونم

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:02

تولد حضرت معصومه سلام الله علیه و روز دختر به گل دخملمون و مامان خانوم مهربون مبارک

قربون تو عسیسم

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:04

تولد حضرت معصومه سلام الله علیه و روز دختر به گل دخملمون و مامان خانوم مهربون مبارک

بسه چقدر میفرستی

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:08

هر هر هر .....من دو تا تبریک روز دختر گذاشتم براتون

نه که تو پیریات که نوه هات دنبالت میگردن و پای نت پیدات میکنن یکی هم برا اوناست اگه احتمالا دختر تشریف داشته باشن

خیلی خیلی ممنون عزیزم چ لطف و مهربونی شامل حال و احوالات منو نوه هام شده

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:38

آنسه ای جونم،نوه هات از الان تو حلقم

عمرا میری تو امپاس شدید

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:40

حقوق که بهم میدن یه عالمه اون جای خود،،پنجشنبه هم کلی رئیس بازی درآوردم و ناظر امتحان بودم قراره خیلی خیلی بهم برسن و از خجالتم درآن

پس معلومه خیلی باکلاسی

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:42

منظورت روز دختره دیگه.....عایا فکر نمیکنی قدری از من و شوما گذشته است عاااااااااااااااااایا؟؟؟؟

خب دختر مامانمون ک هستیم
خخخخخخخخ

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:53

ای جیگرتو خام خام بخولم دختر مامانش اینا

ووووووووایی

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 13:56

کاش کارت تو دانشگاه خودمون گیر میکرد،بعد من فردین بازی درمییاوردم مییومدم زود کارتو راه میانداختم تو هم پاتو رو پات میانداختی تو اتاق من و نسکافه میخوردی،،بعد تو وب مییومدی ازم کلی تعریف و تشکر میکردی،،منم همش میگفتم من متعلق به همه ام

کارت تو دانشگاست مگه
بابا دست چپت رو سرما

آیسان مامان ماهان
16 شهریور 92 14:03

از همونجا که حلق بنده گشاده،،حسابان و انتگرالت تو حلقم،،، خودم ریاضی خوندم،،من جبرم بد بود یه بار انتهاری نشستم همه فرصت امتحانا رو جبر خوندم یعنی یکی ازم سوال میپرسید با صفحه و پاراگراف و بند و خطش حفظ بودم جوابو ،،صبح امتحان رفتم دیدم کسی نیومده به خیالم زود بود اونقدر در زدم سرایدار اومد یه جیغ بنفش سرم کشید که روز جمعه ای هم نمیزارین بخوابیم ..تازه دورزاریم افتاد امتحان جبر دیروزش بوده

اوووووووووووووووووووووووووه جدی
خخخخخخخخخخخخخخخخ

مامان مهسا
16 شهریور 92 15:00

از دانشگاه انداختنش بيرون الكي برامون كلاس ميذاره كه خودم انصراف دادم

کاش اخراجم میکردن اینقدر امضا نمیگرفتم

مامان مهسا
16 شهریور 92 15:13

امضا گرفتن كه ديگه برنگردي
كار از محكم كاري كه عيب نميكنه

بمیرمم پامو دیگه اونجا نمیزارم
رفتم ک رفتم
ای بترکن کلهم

مامان مهسا
16 شهریور 92 15:17

من از تو گلبنی بهتر ندیدم / ز تو باغ گلی خوشتر ندیدم

میان این همه گلهای عالم / گلی خوشبوتر از دختر ندیدم
روز دختر مبارک

ممنون گلم

حباب
16 شهریور 92 17:46

رمز دادم دیگه ...رمز خصوصیه خوب آنه جوووونم.....دلم واست تنگ شده بود به خدا

میدونم خ نزدیش عمومی فرستادیش حذفیدم

حباب
16 شهریور 92 17:46

آنه جونی .....کجایی

نگووووووووووووووووو کامنتام نرسید دستت
یاعلی
ماااااااااااماااااااااان

فاطمه
16 شهریور 92 18:41

خدایی حرفم منطقی نیست

حالا میخوای فکراتو بکن یا میخوای مشورت هم بکن
اما علی علیه السلام میفرمایند:با خردمندان مشورت کن تا از لغزش و پشیمانی درامان مانی
بـــعله

برو بمیر گفتم چی شده مسخره

خاله فاطی
16 شهریور 92 18:43

کامنت بالایی من بودما

بله متوجه ام

خاله فاطی
17 شهریور 92 2:09

سلوووووووووم
اگه کلاه منو درست نکردی فردا بیار درست کنیم
باژه؟؟؟
گفته باشم منم باید تو تولد کلاه داشته باشم

کامتو نخوندم الان هم خونتونم
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
ولی درستش کردم

مامان مهسا
17 شهریور 92 8:30

اين كامنت گلبن و اينا رو من نذاشتم اصلا من از اين شعرها و قرتي بازيها بلد نيستم كه
به خدا راس ميگم

ميگم آنه يه خبر بد
همه كامنتهايي كه برام فرستاده بودي و من تاييدشون كرده بودم پريد
افسوس و فغان

اخه چراااااااااااااااااا مهسااااااااااااا
فغااااااااااااااااااااااااااان

آیسان مامان ماهان
17 شهریور 92 13:06

ننه هنی میدونی برا چی میخندم

خخخخخخخخخخخخخ نمی دونی که.....

تو کلا مشکل داری ب من چ

آیسان مامان ماهان
17 شهریور 92 13:08

من یه دخملیم،،عسل،،قند،، شکلات،،مهربون،،سایز 38......بازم مهربون ...اشکال برطرف کن

چرا؟؟؟؟؟

یه کلمه تو کامنت من اشتب اومده بودی...زیاد نگران نباش حولم نکن..برات اصلاحش کردم برو ببین حالشو ببر

بیا خودت نوشتی حول
خخخخخخخخخخخخخ
حالا من اشکال برطرف کنم یا تو

آیسان مامان ماهان
17 شهریور 92 13:09

ما که مث بعضیا نیستیم که اشتباه رفقامون رو علم کنیم و هی راه براه بخندیم

عیب نداره بخند تا دنیا بت بخنده

آیسان مامان ماهان
17 شهریور 92 13:09

همینطوری الکی

بترکی

حباب
17 شهریور 92 14:04

آنسه جونم پیشاپیش تولدت مبارک عزیزم.........هر سال به شادی

تووووووولدت مباااااارک

بابا با مرام
از کجا متوجه شدی .اقعا ازت انتظار نداشتم
ممنون گلم

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

نبودن این روزها

نظرات (51)

مطلب بعدی

مطلب قبلی