مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

موهبت الهی

1391/10/27 17:50
نویسنده : مامان
1,472 بازدید
اشتراک گذاری

بلاخره ماهم برای دومین بار خاله شدیماز خود راضی

بله اینجوریا بود ک دومین دختر خواهر ماهم ب دنیا اومد اونم از نوع حنانهقلب

امروز ساعت 1 بعداز ظهر

اینم چنتا عکس از بیمارستان

حنانه

 

اینم فاطمه و حنانه کوچولو دو خواهر دوست داشتنیقلب

 

حنانه

 

حنانه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (313)

ZaHrA
27 دی 91 18:23
سلاااااااااااااام خاله آنسه



از طرف من به جمیله تبریک بگو

ایشالا همیشه سالم باشه


خیلی ممنون
ZaHrA
27 دی 91 18:24
چه با حال

من آخرین باری که جمیله رو دیدم فاطمه رو دو ماهه باردار بود

مهنا حتما خیلی خوشحاله


مهنا هنوز ندیدش
الهه مامان ماهان
27 دی 91 19:55
ای جان مبارکه.


فدات عزیزم
الهه مامان ماهان
27 دی 91 19:59
ببخشید شکلک اشتباه شد.


عیبی نداره
الهه مامان ماهان
27 دی 91 20:01
قربون مهنای نازم.


مهنا کجاست


ندا
27 دی 91 21:38
مــــــــــــــــــــــــــــــبــــــــــــــــــــــــــــــــــاررررررررررررررررررکه مبارک
ایشالا قسمت شوما شه ..........


مرسی
خیلی زوده الان ایشالا در سالهای بعد
الهام
27 دی 91 22:50
تو ایمن اوضاع من این یه موحبته پاکی بچه ها آدمو آروم میکنه


اره خیلی
mamane Ali
27 دی 91 23:12
سلام گلم ..
مبارک مبارککککک باشه .. ما که شنیدیم خاله شدن خیلی کیف داره ولی هنوز تحربه نکردم..
باور کن خیلی دوست دارممم ببینمت ولی این روزا فوق العاده سرم شلوغه .. هم برای جشن تولد علی و مهمتر از همه جشن عقد خواهرم که همممه ی کارا گردن منه! انشالله بعد از این جریانات حتما یه قرار میزاریم .. بووووووس


منم همینطور ولی نمیدونم چرا کارای منم بهم گره خرده
هواهم سرده ادم رغبت نمیکنه
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:29
هستی؟


ها بله
مردم از بی حوصلگی
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:32
کسی خونه نبید؟


گفتم ک هستم
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:34
چرا بی حوصله خواهر؟


کسی نیست خو
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:35
خخخخخ


الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:36
قطره جان بپر بغلم


من چــــــــــــــــــی
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:38
بپوس یه کم بخندیم


خخخخخخخخخخخخ
کلی خندیدیم
+ شکلک سبز
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:39
خوب تو هم بیا ایششششش


نیییییییییییییخوام
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:41
دلم براتون تنگولیده بود.


وای الی کمک
رفتم وبت یکی ب اسم مامی امیرین کام گذاشت فک کردم فاطمه هست براش شکلک سبز گذاشتم حالا دیدم نه یکی دیگس برو سریع بحذف
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:42
قطره جان کجا رفتی مادر؟


مادر؟؟؟؟
مادر خانومی پاشو برو کام رو بحذف و بیا
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:44
ای خدا باش تا بیام


اره توروخدا
مرسی عزیزم
الهه مامان ماهان
27 دی 91 23:46
ای خدا باش تا بیام


باشه چنبار میگی
هی منت میزاره ها
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:22
هستی؟ حذفیدم

ببخشید ماهان شیر خواست مجبور شدم که برم.


اره هستم
مرسی ک حذفیدی
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:24
نی نی وبلاگ چند دفعه فرستاد عزیزم. شما تاج سری.


میدونم شوخی نمودیم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:25
مریم مامان آیدا اومده تهران


دیدیش؟؟؟
کجازندگی میکنه مگه؟؟
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:26
امروز چه اینجا خلوته.

از نرجس خبر داری؟


اره نت خیلی خلوت شده
نوچ بی خبرم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:28
نمیدونم ساکن کجاست. نه. فعلا شماره دادم. گفته به تو هم خبر بدیم.


مگه من تهرانم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:29
آقاتون خوابه؟


اره بچم خسته بود رفت لالا
میگم الی عکس حامدکمیلی رو دیدی ک تینااخوندتبارو بغل کرده
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:30
شاید از قم رد میشه.


اها
من فک کنم شمارشو داشته باشم
باید تو خصوصیام بگردم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:31
نه.شوخی نکن. کجاس؟


بری دوباره ی ساعت دیگه بیایی
تو نت پره
ما بعد عمری دوباره رفتیم پی عکس بازیگرا از دیشب تا حالا
کلی چیز کشف کردیم یکیش اینکه نمیدونستم حدیث فولادوند همسر رامبدشکرابی
دومیش همین عکسه بود
سومیش اینکه گلشیفته ماشالا رقاصم شد
خخخخخخخخخ
و..............
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:33
پیدا کردی بهم خبر بده.


ینی لینکشو بزارم؟؟؟؟
البته فقط بغلش کرده کارخاص دیگه ایی نکرده خیلی بامتانت بغلش کرده ها
عمه زهرا
28 دی 91 0:34
سلام. مبارکه .خاله شدن مجددت هم مبارک باشه. انشالله زیر سایه امام زمان و مامان باباش به سلامتی بزرگ شه. همینجوری اومدم وبت گفتم شاید عکس حنانه رو گذاشته باشی.حالا هم حنانه رو دیدم هم فاطمه رو .مهنا رو ببوس.


سلام عزیز دلم
اره دیگه ما ب روزیم
خوش اومدی
ب شما هم تبریک میگم عمه شدن دوبارتونو
حانیه جونو ببوس
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:34
مهنا جان بیداره؟


اره تو اتاقشه بچم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:36
هههههه شماره مریم میگم


خخخخخخخخ
بترکی
برای چی ب تو خبر بدم؟؟؟
مگه نداری شمارشو؟؟
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:39
نوووووووووچ


مریم مامان آیدا؟؟؟
درسته؟؟
اگه پیدا کردم میفرستم ب وبت
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:41
آری مریم مامی آیدا


باشه بت خبر میدم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:42



این برای چی بود؟؟
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:44
همینجوری.

آخه آدمها اینجا خیلی فرق میکنن.


حالا چ جور ادمی هست؟؟؟؟
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:46
دلم خوب تنگ شده بود


منم خیلی دوسش دارم این شکلکه رو
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:49
به به صفحه بعد


خخخخخخخخخخ
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:51
هی پشت خطی اومد وقت نشد آمار بگیرم


معلومه پشت خطی زیاد داریا
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:52
خواهرت خونه خودشون میمونه؟

طبیعی بود؟


نه هردوش سزارین
اره فردا ک مرخص میشه میره خونه خودشون البته مامانم میره ده روز پیشش
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:53
همش خواهرامن.


پ زیاد پا تلفنی
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:54
چنتا بچه اید؟


سه تا خواهریم
اولی 65
دومی 68 ک خودمم
سومی 77
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:55
بیچاره مادرها. خدا بهشون سلامتی بده.


بیچاره من ک سر زایمانم مامانم پیشم نبود
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:56
ای جان خدا حفظتون کنه.


حالا چرا دلت شکست یهو
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:57
چرا؟

شکلک قبلی اشتب شد.


میگم منم تعجب کردم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 0:59
شما برای دومی برو تحت نظر دکتر.


ک چی بشه
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:00
حنانه چوچولو


وای کلی دلم براش تنگ شده
خیلی ملوس بود
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:01
نگفتی چرا مامانت نبود؟


من تا عروسی کردم اینا پاشدن رفتن برای زندگی شمال
بعد ک حامله شدم اونا نبودن
وقتی هنی یک ساله شد اونام برگشتن
البته با ب دنیا اومدن هنی اومدن قم ولی فقط ده روز پیشم بود و رفت
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:03
دلم نی نی خواست


نگفتی چرا برم زیر نظر پزشک؟؟؟
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:04
پس تو خود ساخته ای.


دقیقا اون موقعی ک بشون نیاز داشتم نبود
بعد دقیقا اسباب کشیمونم تو دوران حاملگیم بود خیلی تنها بودم و تنها کسم همین خواهرم بود ک امروز زایمانش بود
ینی هیشکی واقعا دارم میگم هیشکی کمک احوالم نبود
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:06
گیر دادی. از دهنم پرید.


گفتم شاید منظورت این بود ک بچه دومم دختر نشه
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:09
میدونم خیلی سخته. اینجور مواقع به کسایی فک کن پدر مادر ندارن. باشن حتی دور. نعمتن به خدا.


ادم اگه پدرمادرشم نباشن باز دلش ب چنتا اقوام خوشه
نه اقوام ما ک با رفتن خانوادم گند زدن ب زندگیم
هرچند دیگه از یاد رفته شدن مهم الانمه با دوتاعشقام
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:11
دختر رحمته. آدم باید از هر چی دو تا داشته باشه دوتا دختر دو تا پسر. من جدا جدا دوست ندارم یه دختر یه پسر.


بله
من خواهرم خیلی دختر دوست داشت میگفت دلم میخواد دخترم خواهر داشته باشه ک اینجورم شد
الان داداشای شوهرم چ گلی ب سر همدیگه زدن
ولی ما خواهرا همش پشت همیم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:16
ببخشیدا میخواستم بگم برو دکتر ببین چی بخوری به ملوسی حنانه بیاری اما دیدم خودم عاشق مهنا چشم درشتم منصرف شدم


هی بترکی هی
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:18
خوشم اومد از فکر خواهرت.


ها بله
میگم میدونستی لعیا زنگنه میخواد نقش ستایش 2 رو بازی کنه
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:19
چه خبرا؟


هیچی هنی رفته لباس عروسکشو اورده میگه تنم کن
میگم مال عروسکته میگه نه ماله مهنائه
اخه ی عروسک داره ک دودست لباس تو جعبش بود حالا رفته پیداش کرده
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:21
از ستایش 1 متنفر بودم اما عاشق لعیا زنگنه ام.


منم لعیا زنگنه رو خیلی دوست دارم
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:23
قربونش. ببوسش.


فدات
ماهان چطوره خوابیده؟؟
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:24
آری خوابه. آکادمی رو دیدی؟


اکادمی چی؟؟؟
نه؟؟؟
فیلمه؟؟
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:25
از مریم ثنا خبر نداری؟


نه بابا معلوم نیست کجا رفته
البته موقع امتحاناتش بودا
الهه مامان ماهان
28 دی 91 1:27
برنامه ی گوگوش.


اها
نه بابا متنفرم از گوگوش

الی
28 دی 91 1:29
من لالا دارم.


برو عزیزم شب خوش
انسیه
28 دی 91 4:10
سلام مبارک باشه خاله شدنتون
به منم سر بزنید


مرسی عزیزم
حتما
مامانی سارا
28 دی 91 8:01
مبارکا باشه...
ببین دیگه خاله شدی ..بزرگ شدی ..عاقل شدی ..خانوم شدی ...افرین ....پاشو کاراتو بکن...از پای این کامی هم بلد شو اباریکلاه.......


مامانی سارا
28 دی 91 8:05
ببخشیدا اما یه سوال داره روح حساس منو ازار میده میشه به ارامش برسوندش
با یه جواب
یه جواب منطقی
are u ready

شماها چرا چت نمی کنین با هم ؟هی میان کامنت می زارن خوب بابا ددم جان برین بشینین چت کنین ...روحم داره می خنده اروم شده انگار



اینجوری همه دور همیم
اما تو چت فقط دونفریم البته میدونم میتونیم بریم تو کنفرانس
ولی اینجوری حالش بیشتره
تازه کامنتاش میمونه ی خاطره میشه
من بعضی اوقات میرم کامنتایی ک برای دوستانو دادم میخونم و بسی مشعوف میشم
نفیسه
28 دی 91 8:06
مردم رو خاله شدن اونم دوبار
ما که هنوز توی بار اولش موندیم
ولی اگه خاله شدیم یهویی زن عمو هم می شیم
مهنا رو ببوس


ایول جدی چ باحال
ولی من فقط خاله میشم و زنعمو نه عمه میشم نه زندایی
مامان رویا
28 دی 91 9:43
مبارک باشه
خوش به حالت من که هیچ وقت خاله نمیشم...
چقدر نازه ماشالله


مرسی عزیزم
منم هیچ وقت عمه نمیشم
الهام
28 دی 91 12:45
سلام دوباره آپ کردم حتما بیا


اومدم
باران دوست قطره ی دوست داشتنی مامان مهنا
28 دی 91 12:55
مبارک باشه.خوش نام باشه


مرسی عزیزم
خانوم مهندس
28 دی 91 13:22
مبارکه قدم نورسیده


به به بلاخره پ وا شد
خانوم مهندس
28 دی 91 13:23



الهام مامان پرهام
28 دی 91 13:27
سلاااام
ای واای ای خدااااا جیگر اون لپااااااااااا
آخه اون لپا درد میاد آبجی جون ، نکنـــِــش
مبارک باشه خاله جوووون


خواهش میکنم عزیزم
اره این ابجی همینه پدر دخترخالشم دنیا دنیا دراورد
الهام
28 دی 91 15:26
بمیری این که بوققققققققق بود


خخخخخخخخخخ
حذفش کن گذاشتم ک بخندیدم کمی
ماشالا وب شماهم ک کلی مرد در رفت و امده
الهام
28 دی 91 15:33
نگران نباش حواسم هست مگه بده


نه جک ما بد بود
الهام
28 دی 91 15:38
براش گذاشتم


الهام
28 دی 91 15:42
خوبه که کذاشتم برقصی


نه بابا چیش خوبه
مامان سبحان جون
28 دی 91 16:04
مبارک باشه


مرسی
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
28 دی 91 17:06
سلام
ای خوش به حالت
من ک تا اخر عمر خاله نمیشم
نیست تک دخترم؟


مام نیست ک داداش نداریم تا اخر عمر عمه نمیشیم
البته حسرتی هم برای عمه شدن ندارما
مامان دونفرونصفی
28 دی 91 17:40
سلام گلم خوبی مبارکا باشه خاله شدنت ان شا الله خوذت دوباره مامان بشی


مرسی عزیزم
خانوم مهندس
28 دی 91 18:52
هستی آنه؟حوصله ندارم


چرا عزیزم
خانوم مهندس
28 دی 91 18:59
آنه وقتایی ک باید باشی چرانیستی هان؟جرا؟


واقعا چرا
الهام
28 دی 91 19:37
من اومدم هستی؟برو دستمال بگیر دستت برقص اینجوری نمیشه......... مهندس بیا هچت اگه تونستی


اینقدر امروز رقص رقص کردی ک کلی برای خودم رقصیدم اصن ی وضی خودشیفته شده بودیم رفت
فاطمه
28 دی 91 22:06
سلام
مبارکه عزیزم ایشالا یه روز مهنا خواهر دار بشه


مرسی عزیزم
ولی دوست دارم بچه دومم پسر باشه
البته اگه دختر شد ناراحت نمیشم
فاطمه
28 دی 91 22:07
اتفاقا دیروز وامروز داشتم به این فکــــر می کردم که اسم حنان] هم خیلی قشنگه


خب حنان نام خداست
منم خیلی دوست دارم
فاطمه
28 دی 91 22:08
چرا برو و بچ اسم تو رو ناقص می نویسن؟
فکر کنم کیبوردشون "س"نداره


منکه تازه عقد کرده بودم یکی از دوستای برادرشوهرم خیلی پروو بود همش بم میگفت حادثه خانم
شوهرم اینقدر عصبانی میشد
اخی یادش بخیر دیگه غیبش زد
یا یکی بم میگفت آناسا
یا آدسه
یکی دیگه میگفت آلسه
دوستامم ک همش آنه صدام میکردن
و شوهرمم ک آنی
خلاصه بساطی بودیم برای همه
فاطمه
28 دی 91 22:08
الهه مامان ماهان
28 دی 91 23:01
هستی فدا؟


نه رفته بودیم پیش حنانه کوچولو
مهنا تازه امشب دیدش
الهه مامان ماهان
28 دی 91 23:20
فررررررت


فزززززززززززززززت تنها ب یاد فاطمه
فاطمه
29 دی 91 11:29
منظورم حنانه بود نه حنان!!!!


خو میدونم
حنانه از حنان میاد دیگه حنان هم نام خداونده
الهه مامان ماهان
29 دی 91 15:18
واه واه چه دیر اومدی از پیش حنانه جون.


نه اخه بعدش رفتم خونه مادرشوهرم
مامان یسنا
29 دی 91 15:48
قدمش مبارکه ایشالله بوس بوس یکی واسه نی نی یکی واسه کودک عشق


فدات عزیزم
خانوم مهندس
29 دی 91 23:17
سلام آنه هستی؟


بله
خانوم مهندس
29 دی 91 23:18
دوستت دارم آنه؛‏


مام بیشتر
خانوم مهندس
29 دی 91 23:19
راستی آنه یه سوال خ:همسریت اسمتو چی صدامیزنه؛آنه؟یا آنسه؟


آنی یا آنسه
خانوم مهندس
29 دی 91 23:20
ای جاااااان خیلی خوشحال شدم؛فک میکردم دست خالی میرم؛


نه خیلی وقته هستم
داشتم برای وبم دنبال اهنگ میگشتم
خانوم مهندس
29 دی 91 23:20
آنه پیتزای درون فر هنوزمونده؟یاخوردیش؟


خوردمش
خونه ما اینجور چیزا عمرا بمونه
خانوم مهندس
29 دی 91 23:22
همین الان دوتا آمپول خوردم با


برای چی
راستی بابت اون موضوع خوشحالم ک بهتر شدی
خانوم مهندس
29 دی 91 23:23
هنی خوشگلم چیکارمیکنه؟راستی فک کنم تو کمترمهناصداش میزنی آره؟همش میگی هنی


اره همش بش میگم هنی
دیروز بش میگم هنی خانم
میگه : چــــــی ؟؟؟؟ مهنا
خانوم مهندس
29 دی 91 23:24
آره منم همینطور؛آنه خیلی شدید ناراحت بودم؛الان برات خ میذارم




حقش بود یکم باید میترسید
خانوم مهندس
29 دی 91 23:34
آنه همینجا جواباتوبذار؛بخونم؛بعدأ پاک میکنی




خانوم مهندس
29 دی 91 23:34





الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:37



چته الی
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:38
خخخخ


سلام الی
الی پری خیلی غیبتش طولانی شده ها
راستی الی ماهی چطوره بهتر شده
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:40
گفتم تا کد بده حوصلم سر نره.

سلام


دیووووونه
سلام جیگر
خانوم مهندس
29 دی 91 23:40
سلام إلی جون‏!‏
خانوم مهندس
29 دی 91 23:41
؛
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:42
ماهی خوبه.

پری قرار بود دیروز برگرده خونشون دیگه خبر ندارم


خوب موندنی شده
خانوم مهندس
29 دی 91 23:42
خانوم مهندس
29 دی 91 23:43
سلام إلهه خانومه گل


الی دوستم خانم مهندس عزیز
**سمیـــــــه **
29 دی 91 23:44
سلام آنسه جان خوبی مهنا چطوره
مبــــــــــارک هست خاله خانم نی نی تان


فدات عزیزم
مرسی از تبریکت
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:46
سلام عزیزم. خوشحالم از آشناییتون.


خانوم مهندس
29 دی 91 23:47
منم هم چنین


سووووووووووووت
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:47
کام قبلی برای خانوم مهندس بود آنه به خودت نگیری


خانوم مهندس
29 دی 91 23:49
آنه این هویج های وبت رو زودی آبشونه بگیر؛بده هنی بخوره؛هم واسه هنی خوبه؛هم اینا ادب شن ونظربدن ؛تنها ب خوندن اکتفا نکنن


ها میبینی شدن 6 تا
خانوم مهندس
29 دی 91 23:50
من یموقع نیست شدم بدونین اثر داروها وآمپوله/یموقع نگرانم نشین‏[آیکون تحویل دات کام‏]‏


الهی عزیزم
زری مامان مهدیار
29 دی 91 23:51
ایشالا قدم نی نی خیر باشه
ایشالا آبجی مهنا جونمممممممم


مرسی عزیزم
خانوم مهندس
29 دی 91 23:51



زبونتو عشقه روحنات من
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:51
چه خبرا؟


هیچی جز اینکه امشب رفتیم پیش حنانه جونم
خانوم مهندس
29 دی 91 23:53
هیچی سلامتی گلم؛داریم امتحان میدیم؛اعصاب نمونده واسمون؛این شب زنده داریها واسه خوندن دروس درشب امتحان


خدا بخیر بگذرونه این امتحاناتو
منم هی یادم میره برم ترک تحصیل کنم
همینجوری پروندم مونده تو دانشگاه
باید برم انصراف بدم ک یادم میره هی
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:53
اگه منم غیب شدم گوشیم خاموش شده.


واه واه واه
منم اگه غیب شدم از کلاسم بوده
خانوم مهندس
29 دی 91 23:54
آنه اگه توهم غیب شدی فک میکنیم ک هنی اذیتت کرده؛باشه؟


باشه


ینی کی هست اون 3 تا هویجام
خانوم مهندس
29 دی 91 23:55
آنه مدل گوشیت چیه؟إلهه جون مال توچی؟


مال من نوکیا5250
عاشقشم
قابل توجهتون لمسی هم هست
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:56
من فردا میرم اصفهان


جدی خوش ب حالت
برو تلپ شو خونه مریم تپلی
خانوم مهندس
29 دی 91 23:56
مال من نوکیا x6 هست ک زمان دوستی؛عشقم واسم کادوی تولدت خریده بود:‏)‏


ای جان پس مث گوشی منه
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:57
برای من کوربی 2 سامسونگ


مث جاری من
خانوم مهندس
29 دی 91 23:58
مال منم لمسی هست؛وشدید ازش راضیم؛بااین آیفون ها و اپل ها و سیستم عامل اندروید تحت هیچ شرایطی عوضش نمیکنم


پول باشه چرا من عوض نکنم
اره میدونم گوشی من طرح گوشی توئه
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:58
آفرین به عشقت.

فک نکنم بتونم ببینمش.


اره اون فرسنگها از اصف دورتره
خانوم مهندس
29 دی 91 23:59
مال الهه ازماله مامانم و یکی ازخاله هام و یکی ازدخترخاله هامه


من گوشی الی رو از نزدیک دیدم
یادته الی وقتی دیدمت دستت بود
الهه مامان ماهان
29 دی 91 23:59



و ایا این هم نوعی از رفرش بود
خانوم مهندس
30 دی 91 0:00
برای إلهه:منظورتو نفهمیدم عزیزم؛


باتو نبود عزیزم
خط اولش باتو بود
خط بعدیش جواب من بود
خانوم مهندس
30 دی 91 0:02
شما همدیگرو دیدید؟


ها بله
الی اومد شهرمون قرار گذاشتیم همو دیدیم
الهه مامان ماهان
30 دی 91 0:03
به خدا یادم نیست. خنگم نه؟


اره خیلی
خانوم مهندس
30 دی 91 0:04
خانوم مهندس
30 دی 91 0:06
عشقم اومد پیشم؛رفتم من فعلأ؛شب بخیر؛خوابای خوب ببینین


شب خوش جیگر
الهه مامان ماهان
30 دی 91 0:06
یادش به خیر.

احساساتم جریحه دار شد. آنه دلم برات تنگولیده.


بله منم خیلی زیاد
الی کی میایی
مرگ من زنگ نزنی بگی الان قمما
حداقل ی روز قبل خبر بده


الی رفتی
پس منم میرم
بای عزیزم
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
30 دی 91 0:28
مردم چه آمار وبلاگشون رفته بالا!


هرچی ک باشیم ب امار وبلاگ شما ک نمیرسیم
مامانی سارا
30 دی 91 12:16
باور کنی یا نه با خودته ولی یه کاره اومدم ببینم جمله پست ثابتتو عوض کردی یا نه؟ببینم دیگه چی می خوای بارمون کنی؟...قشنگ بود و موجز این هم...بعضی هارو میگم دیگه


عزیز دلم شما تو قلب ما جا دارین
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
30 دی 91 16:34
سه نفر آن لاینن.
یکیش منم.یکیش تویی .اون یکی هم خودتی که دوبار صفحه وبتو باز کردی!
والا به حرضت عباس.
از تو هرچی بگی برمیاد!


خیلی بدی ب مولا
من ک گفتم هویج دارم تا دلت بخواد
خانوم مهندس
30 دی 91 18:24
سلام آنه جون؛خوبی گلم؟


مرسی عزیزم
خانوم مهندس
30 دی 91 20:57
آنه بازکجایی‏!نیستی هان؟


ینی من امروز همش پا نت بودم هیشکی نبود تا رفتم تو اومدی
خانوم مهندس
30 دی 91 23:33
آنه؟


سلام
خانوم مهندس
30 دی 91 23:33
هستی؟


خلی وقته
خانوم مهندس
30 دی 91 23:34
من حوصلم سر رفته


هستم عزیزم
خانوم مهندس
30 دی 91 23:37
چ خبر؟


بی خبر کمرمون خشکید دیگه امروز از بس پا نت بودیم
خانوم مهندس
30 دی 91 23:41
حالا چیکارامیکردی پای این نت


الکی میگشتیم اونم از نوع وب گردی
خانوم مهندس
30 دی 91 23:42
آنه همسریت بهت چیزی نمیگه این همه پای نت میشینی؟


خو نیستش ک
شبام ک میخوابه
خانوم مهندس
30 دی 91 23:42
آنه توروخدا دعام کن؛فردا امتحان فیزیک دارم ساعت8؛


ایشالا ک خوب میشی
ببین همراه شوهرت بیا بعدش بیا خونمون
خانوم مهندس
30 دی 91 23:44
آنه هفته بعد رضا اینا روازحوزه میبرن قم واسه دیدن مراجع؛رضانمیره؛میگه اگه بریم اونجا خسته میشی


وای دارم دیوونه میشم
با ماژیک افتاده ب جون فرشام
صورتشو ک نگو
خانوم مهندس
30 دی 91 23:45
هنی کوچولوی من کجاست؟عشقه منه !بدجوردوسش دارم بلا رو


اره واقعا بلائه
خانوم مهندس
30 دی 91 23:45
کجارفتی پ؟


عصابمو خرد کرده
خانوم مهندس
30 دی 91 23:46



چ جوری فرشامو پاک کنم
خانوم مهندس
30 دی 91 23:47
ای وای؛ماژیکو ازکجا پیداکرده بلا؛بهش بگو کاربدیه وازاینجورچیزا؛عصبانی نشی ها بهش؛


خودم بش دادم با تخته وایت برد
خانوم مهندس
30 دی 91 23:48
مرسی گلم؛نمیره ک؛میگه زیادجالب نیس برنامه شون


ب هرحال اگه اومدید مادر خدمتتونیما
خانوم مهندس
30 دی 91 23:49
ازنت جستجو کن؛ببین چی میبره رنگ ماژیکو؟زیاد کرده؟نزدیش ک؟


خیلی زیاده خیلی
فقط یواش زدم ب پشتش ک بدونه کارش بد بود
ولی نمیدونم چرا اینقدر دستم درد گرفت
خانوم مهندس
30 دی 91 23:49
مرسی فدات عزیزم


خانوم مهندس
30 دی 91 23:50
قیافش چجوری میشه وقتی بهش عصبانی میشی؟باباش چی میگه بهش؟ازتوبیشترحساب میبره یاباباش‏!‏


از هیچکدوم
خانوم مهندس
30 دی 91 23:52
چ جالب‏!الان چیکار میکنه عشقم؟


هیچی رفته کنار باباش و هی بم نگاه میکنه
خانوم مهندس
30 دی 91 23:52
آنه همسریت زیادپیشت نیس ؛حوصلت سرنمیره؟


چرا هست
نه خودمو سرگرم نت و رمان و مهنا میکنم
خانوم مهندس
30 دی 91 23:53
خانوم مهندس
30 دی 91 23:54
إی جااااانم؛بخورمش من؛چقد دوسش دارم خدا؛یه بوس گنده عوضه من ازلپهای خوشگلش بکن


حالا عکسشو میزارم فرداک صورتشو خط خطی کرده
میگم چرا اینجوری کردی
میگه چشم چشم دو ابرو
ینی داشتم چشم چشم دو ابرو میکشیدم
بچس ک ما داریم
خانوم مهندس
30 دی 91 23:55
من باهیچ چیزسرگرم نمیشم جزاون؛ انگار وقتی نیست؛تمام غم های عالم میادسراغم


خو اونکه بله
خانوم مهندس
30 دی 91 23:56
دیگه نگو؛دلم ضعف میره واسش؛بووووووووس


گرفت خوابید تو بغل باباش
خانوم مهندس
30 دی 91 23:57
پری کجاس؟چن وقته نیس چرا؟


مریضه هم پری هم نیکان
خونه مادرشه
خانوم مهندس
30 دی 91 23:59
خانوم مهندس
30 دی 91 23:59
کجارفتی؟


رفتم ببینم میتونم ی خاکی تو سرم بریزم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:00
باباش بهش عصبانی نشد؟


خواب بود با گریه رفت پیشش
باباشم بغلش کرد واونم خوابید
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:03
ای جاااان؛باباش بیشتر دوسش داره یا تو؟‏(عجب سوالی‏)‏


واقعا عجب سوالی
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:04
ازسر بیکاری بود؛چی بگم آخه؛یکمم توبگو


چی بگم من
شوهرت خوابه؟؟؟


نه نداریم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:06



پس بیداره
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:07
چرا؟حوصلتون سرنمیره؟


نه
حوصلشو ندارم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:08
آره بیداره؛


ببین من برم ببینم میتونم فرشو پاک کنم


فعلا
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:09
آهان‏!دیگه چ خبر؟صندلی داغه؛بپرس گلم


یکم کمرنگ تر شد دیگه دستم درد گرفت
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:09
باشه بدو برو؛


دیگه دستام جون نداره
خانوم مهندس
1 بهمن 91 0:10
شب بخیر


رفتی
شب بخیر عزیزم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 7:53
سلام صبح بخیر؛دارم میرم امتحان؛آنه برام دعاکن؛زیاد نخوندم


ایشالا ک موفق میشی
خانوم مهندس
1 بهمن 91 10:54
کجایی آنه؟خوابیدی؟من امتحانمم دادم وبرگشتم ها‏!‏‏!‏


ایشالا ک خوب داده باشی
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:34
سلام


سلام عزیزم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:37
این قطره تلپ شد خونه مامانش؛منم ک امتحان دارم نمیتونم جایی برم؛توچراموندی خونه؟برو بگرد دیگه


کجا برم؟؟؟
تو بگو من برم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:38
آنه اونجا برف اومده؟هواش چطوره؟


برف
عمرا
اصلا امسال برف ندیدیم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:39



خانم از روی صندلیش پرت شده افتاده پایین رفتم تو اتاقش ک بغلش کنم
چشام شده 8 تا
تمام کمداشو با ماژیک نقاشی کشیده
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:40
خواهر داری؟مامانت اینا قم هستن؟


پس الان این پست درمورد چی بود؟؟
دختر خواهر بود دیگه
اره دوتا خواهر دارم ک خودم دومی ام
مامانمم خونه ابجیمه ک از حنانه نگهداری کنه
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:41
‏?‏؟‏?‏؟
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:42
خب برو اونجا؛حسش نیست؟


خیلی راهش دوره ینی ماراهمون ب اونا خیلی دوره
اون موقع ها ک مرکز شهر بودم همش بیرون بودم ب هر بهونه ایی
اما اینجا فقط نیم ساعت تا مرکز شهر راهه تازه اگه با ماشین بری
اگه بااتوبوس برم ک 45 مین توراهم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:44
پاشو باهنی بروخرید؛یکم هله هوله بخربخورین؛پای نت خسته میشی خو


کی حوصله داره
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:46
آهان؛پس همون نت بهترین سرگرمیه؛خوبی شهرما ک کوچیکه؛اینه ک دورترین جا ک بخوایم بریم 20دقیقه هست راهش؛ک اونم میره ب ی شهر دیگه؛


شهر ماهم خب کوچیکه اما ما اطراف شهریم
ما تو پردیسانیم تامرکز شهر 20 مین راهه
حالا هوا گرم تر ک شد نمیزارم شوهرم ماشینو ببره
خودش با موتور بره ماشینو نگه میدارم برا خودم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:47
من ازاین بابت خیلی شهرای کوچیکو دوست دارم؛وعاشق شهرمونم


منم عاشق شهرمونم
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:47
من رفتم بخوابم یکم؛پاشم جمعیت بخونم؛


منم باید برم فعلا
خانوم مهندس
1 بهمن 91 16:48
فدات فعلأ؛هنی رو ببوس


چشم بای
فاطمه
1 بهمن 91 22:18
دلم بازم برات تنگیده عزیزم

خوبی تو؟؟؟
داریم همسایه نتی میشیما!


ای ب فدای این همسایه
الهه مامان ماهان
1 بهمن 91 22:31
کسی بید؟


الی گوشیم خونه جا گذاشته بودم همین الان اومدم اس رو دیدم
الهه مامان ماهان
1 بهمن 91 22:32
فاطمه هستی؟
الهه مامان ماهان
1 بهمن 91 22:34
فاطمهههه
الهه مامان ماهان
1 بهمن 91 22:36
الهه مامان ماهان
1 بهمن 91 22:38
انقد بدم میاد از این کارای فاطمه.


چرا چی کار کرده بچم
الهه مامان ماهان
1 بهمن 91 22:40
بابا یکی بیاد جواب بده


ها بله چته
الهه مامان ماهان
1 بهمن 91 23:33
خخخخ
خانوم مهندس
1 بهمن 91 23:40
الهه جون من هستماااا؛سلام


الهه گرخید
خانوم مهندس
1 بهمن 91 23:41
خانوم مهندس
1 بهمن 91 23:42



سلام
الهه مامان ماهان
2 بهمن 91 0:03
سلام به همه


سلام عزیزم
الهه مامان ماهان
2 بهمن 91 0:05
خوجا بودی؟


رفته بودیم کله پاچه بخوریم
گوشیمم جا گذاشته بودم
الی
2 بهمن 91 0:09
کجا رفتید؟
الی
2 بهمن 91 0:11
تو فک کن من باردار...


چی؟؟؟
الی
2 بهمن 91 0:12
خانوم مهندس رفتی؟


تازه یادت افتاده اون رفته
الی
2 بهمن 91 0:13
ای بابا رفتی؟


کجا رفتم
قاط میزنیا من ک جواب میدم
الی
2 بهمن 91 0:14
قطره جوووونم سلام. بوووووس


الی باردار چیه؟؟
الی
2 بهمن 91 0:15
بیخود دلت برای قطره تنگ میشه. آی نفس کش ...


بله ؟؟؟؟
خخخخخخخخخخ
این مدلیشو ندیده بودیم دیگه
صبرکن ببینم چرا تو وب غتره گفتی اون زنه رو خوندی یاد من افتادی
بزنم با وبت یکی بشی
الی
2 بهمن 91 0:17
خو کله پاجه دوس دارم هوس کردم


اها از اون نظر
وای نمیدونی چ حالی داد خیلی زیاد
الی
2 بهمن 91 0:19
وب جدید؟

مردوم مثل مادرشوهر من یواشکی چه کارا میکنن.


خخخخخخخخخخ
مادرشوهرت چ کرده مگه؟؟؟
تازشم وبش جالباسی هم داره میتونیم لباسامونم اونجا اویزون کنیم
خخخخخخخخخخ
الی
2 بهمن 91 0:20
حالا موضوع وبش چیه؟


برای پسراشه اومد تو نی نی وبلاگ و کوچ کرد از بلاگفا
الی
2 بهمن 91 0:22
قطره جون به دل نگیر از حسادتشه.

تو هر جا دوس داری تلپ شو.


جووووووووووووووووون
اگه رات دادم خونمون
الی
2 بهمن 91 0:24
چه بی سلیقه شده فاطمه.


خیلی هم با سلیقست
چقدر من دوسش دارم
الی
2 بهمن 91 0:25
من مهمون هنی هستم.


مهمون هنی رو تخم چشای ما جا داره
الی
2 بهمن 91 0:27
رفتی؟


نه بابا کجام رفته
هسته بودم
الی
2 بهمن 91 0:28
واسا منم بیام


منم میام
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:31
شماها کی اومدین؟/سلاااااااام


خیلی وقته
شکلک ی ادمی ک میخواد کلی پز بده


چ اشتباهی کردی غتره دل این الی رو اب نمودی
این دیگه رفت تا فردا
چون با موبه باید بیاد بیرون دوباره وصل شه
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:35
توهم شبا همش چیز میزای خوشمزه بخورا؛اصلأ فک نمیکنی شایدشوهرم خوابیده و الان کی بایدواسه من کله پاچه بخره هااان؟


خخخخخخخخخخخخ
میبینم ک همه کله خورن
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:37
تب نت چیه؟همون دکمه تب تو کیبورد؟


همین نیو تبو میگم
new tab
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:38
آره من عشق کله پاچم/دیگه واجب شد واسه فرداصبحونه بخوریم؛آخ جووووون


خخخخخخخخخ
چ نابابیم ما
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:39
منکه نفهمیدم؛نیو تب؟؟؟


همینا ک هی باز میکنیم توش ادرس مینویسم
و میریم تو وبلاگ و سایت
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:41
أه نشد؛یادم اومد رضا 8امتحان داره؛منم11 موند واسه فردا؛


اخ جون
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:41
قطره جونم شب بخیر؛خوابای رنگی ببینی


بله خیلی زیاد
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:43
آی نامرد؛صب کن ایندفه یه پست پرازخوراکی میذارم ؛فقط ویژه ی آنه عزیزم؛‏(اونوقت منم میگم آخ جووون‏?)


تازشم اومدنیش تخمه هم خرید برام
دارم تخمه میخوری؟؟
خخخخخخخخخخخخخ
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:44



ها ها ها ها ها
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:46
نه گلوم درد میکنه؛نگه دارواسه خودت؛فردا حسابتو میرسم؛


اگه گلوت درد میکنه کله پاچه هم برات خوب نیست
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:46



پری خوشگله
پری عشقه کجایی
اونم عشقه غذا بود یادش بخیر
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:48
نه اون فرق میکنه؛کله پاچه روعشقه؛هنی هم دوست داره؟توپیشنهاد دادی برین یاشوشوت؟


اره هنی هم میخوره
شوهرم وقتی از اداره اومد گفت اگه دوست داری بریم منم اوکی دادم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:48
راستی پری چرا نیست؟


مریضه بیچاره
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:49



خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:51
ماتاحالانرفتیم کله پاچه؛خریده خونه خوردیم؛ولی عوضش کباب وپیتزا جات خالی؛من کباب میخوام؛پیتزااااأا ازنوع بیف


ولی من از اوردن تو خونه بدم میاد
تازه ک نامزد کرده بودیم خونمون نزدیک ب کله پزی بود همیشه صبحا ساعت 6 میرفتیم چون تااون موقع بیدار بودیم بعد ک میخوردیم میومدیم لالا
ولی حالا راهمون خیلی دوره برای همین شبا میریم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:51
آنه ساندویچ چی میخوری اغلب؟


همبر دوست داشتم ک سر اون قضیه دیگه بدم اومد
میدونی کدوم قضیه؟؟؟
تو قم توی همبرگر ی انگشت با دستکش پیدا شده بود ک حتی کارخونشو پلمب کردن منم متنفر شدم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:52
آنه ازالهام خبرنداری؟


نه بی خبرم والا
دیدم نیستش
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:53
آخه اینجا جایی نداره ک خانوما هم برن؛کله پزی ها فقط آقایون میرن؛واسه همون


ینی زده روش ورود ممنوع؟؟؟
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:55
من فقط رویال برگر و فیله مرغ میخورم؛رویال برگر‏=همبرگر-کالباس-قارچ -مرغ -پنیر؛امتحانش کن خیلی خوشمزس


چون همبر داره دوست ندارم
من کباب ترکی البته با گوشت رو هم دوست دارم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:57
نه نزده؛ولی من تاحالا هیچ خانومی ندیدم؛فقط مردامیرن؛البته بابام بیشتر خونه درست میکنه؛وماهم میریم صبحونه ومیزنیم ب رگ


چ جالب
خانوم مهندس
2 بهمن 91 0:58
یعنی الان گرسنم شده درحد لالیگا


ولی من سیر سیرم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 1:00
قراره 6بیدارشیم و مرور کنیم؛منم از ی طرف گرسنه؛از ی طرف ازخستگی خوابم نمیبره؛از ی طرف گرمه اینجا؛ از ی طرف ...‏(خلاصه هرکدوم ی طرف؛این گرسنگی طرفه دیگه‏)چی بخورم من آخه؟


شام چی خوردی؟؟؟
خانوم مهندس
2 بهمن 91 1:03
شام یه بشقاب برنج ومرغ بود؛ک مادرشوهرم پنهانی داد بخورم ک بقیه نبینن؛ منم بردم پایین با عشقم خوردم؛آخه واسه شام املت بود؛ولی چون دکتر واسه سرماخوردگیم آنتی بیوتیک داده؛هی ضعف میکنم


الهی بمیرم
پاشو ی تخم مرغ بزن بخور
خانوم مهندس
2 بهمن 91 1:06
رفتم یدونه مربای بالنگ خوردم


عزیزم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 1:08
خدانکنه گلم؛تخم مرغ میخورم؛صورتم جوش میزنه؛روحناتم دستور فرمودن نخورم؛میدونی چی هوس کردم؟کته با تن ماهی وسیب زمینی سرخ کرده با رب گوجه وااااااای


بترکی توهم
سیرم اینارو ک میگی حالم بد میشه
یاس جونم برو دیگه بخواب فردا باید صب بیدار شی
خانوم مهندس
2 بهمن 91 1:09
دیگه بریم بخوابیم؛میترسم یکم دیگه هم حرف بزنیم دیگه کار بکشه ب جاهای باریک


ها بله راست میگی
بریم شب خوش عزیزم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 1:11
آره رفتمدیگه شبا اینجا نمیامشب بخیر آنهبوووووس


چرا از من ناراحت شدی؟؟
یا نه همینجوری میگی
خانوم مهندس
2 بهمن 91 14:08
سلاااام


سلام عزیزم
Maryam
2 بهمن 91 18:33
نازي
ني ني دوست دارم زياد
ايشالا مبارك باشه قدم گذاشتنش به اين دنياي زيبا


فدات گلم
الهام
2 بهمن 91 19:39
سلام عزیزم من اومدم دوباره آپم بیا با کلی عکس


چشم عزیزم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:27
salaaaaaaaaaaaam man a'sabam khorde,farda emtahan daram darigh az ye kalme khondan.chaikar konam?khodesham emtahane riyazi!  


مث من درسو ول کن
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:28
آنه؟چیکارمیکنی؟من حوصلم سر رفته آخه


تو چرا همش حوصلت سر میره
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:29
::::‏)‏‏)‏‏)‏‏)‏‏(‏‏(‏‏(‏‏(‏::::



این دیگه چیه
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:30
نمیدونم؛چون نی نی ندارم


اوه اوه
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:30
یه رفرش من در آوردی/
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:31
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:32
‏+‏_‏+‏_‏+‏_‏+ *_*_*_* ¤‏_‏¤‏_‏¤‏_‏¤
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:33
أه کجا رفتی؟


وب الهام بودم
الهام
2 بهمن 91 20:34
سلام مهندس اینجایی چرا پیش من نیومدی؟


خخخخخخخخخخ
چ میکنی
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:34
#‏^‏# (-‏)‏ (-‏)‏ ?؟


چ رفرشای خوشگلی هم در میاری از خودت
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:36
الهام باگوشی هستم وب هارو بازنمیکنه؛سرعت نت کم شده؛الانم نظرات وب مهنا توگوشیم سیو بود؛واس همین


اخ یادش بخیر مام ی زمانی اینجوری میرفتیم
چ حالی هم میداد منتها متوجه نمیشدیم طرف پست گذاشته توهمون قبلیه کام میزاشتیم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:36
حتی میخواستم بیام یاهو باهم بچتیم؛چون اصن حوصله نداشتم؛امتحانا اعصابمو ریخته بهم


الهی برو پیش شوهرت خو
الهام
2 بهمن 91 20:37
بیا برات آش اوردم دستاتو بگیر


بترکی عکسو ک دیدم همچین هوس کردم ک تو فکرشم با شوهرم بریم اش بخریم اونم اش شیرازی
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:37
الهام دلم برات ی ذره شده بود بخدا راس میگم؛چه خبرا؟کجا بودی؟


راست میگه دیشب ذکرو خیرت بود
الهام
2 بهمن 91 20:39
اشکال نداره گلم منم یاهو رو هم خاموش کردم میخواستم برم شام درست کنم شب میام با هم حرف بزنیم


بهله
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:39
شوهرم خونه بود اگه چرامیومدم پیش شما هان؟ک منو اذیتم کنی؛رفته واسم یه چیز خوشمزه بخره


خو پس میاد دیگه
غصه نخور جیگر


کجایی عزیزم
ناراحت شدی؟؟؟؟؟؟؟
الهام
2 بهمن 91 20:40
عزیزم مانیتورم خراب شده بود


بله شما کلا همش مشکل پی سی دارید
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:55
نه؛رفتم چیزای خوشمزه مو خوردم اومدم؛حرص بکش؛باقلوا؛گز ؛ شیرینی تر؛به به


اه اه اینقدر هم بدم میاد از چیزای شیرین
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:56
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:57
‏@‏/‏@‏/‏@‏/‏@‏‏\‏‏@‏‏\‏‏@‏‏\‏‏
خانوم مهندس
2 بهمن 91 20:59
‏_؛؛_____؛؛_؛؛_____؛؛_‏
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:00
آنه؟رفتی وب گردی؟


نه بابا اصلا خونه نبودم خونه پدرشوهر و مادرشوهرم بودم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:01
آیکون شکلک صورتی‏(که نداری‏)‏‏‏[عصبانیت‏]‏
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:03
بهش گفتم یه چیزی بخر باسلیقه خودت؛رفته همش چیزای شیرین خریده؛آخه میگم فک نکردی من چاق میشم؟آنه روز به روز چاقترمیشم؛قدم169وزنم 72؛توچی؟


منم ی همچین چیزایی
قدم 168 وزنمم فکر کنم67
البته الان ک چاق شدما این وزن شدم
قبلا کمتر بودم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:04
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:06
مهناااااااا کجایی خاله؟این مامانت بلد نیس ک مهمونداری کنه؛بهش یادبده؛مهندسه مملکت رو اینجا قال گذاشته؛آنه تو خجالت نمیکشی بایه همچین شخصیتی اینجوری میکنی؟هااان؟


بابا خودشیفته
باور کن خونه نبودم الان ساعت ک 2 شبه
تازه اومدیم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:08
آنه‏ آنسه آنی آنسه جون آنه جونی آنی جونم آنسه فدات شم آنه خوشگلم آنی من آنه بوس بوس کجایی عزیز دلم



ای من ب فدات خوشگلم
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:08
تا 20میشمارم‏!‏
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:09
1
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:09
2
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:10
3
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:10
4
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:10
5
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:11
6
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:11
7
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:11
7
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:13
8+1 //بالایی هم 7+1بود
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:13
10
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:13
11
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:14
12
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:14
13
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:14
14
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:15
15
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:15
16
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:16
17
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:16
18
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:16
19
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:18
20
خانوم مهندس
2 بهمن 91 21:18
رفتم دیگه
خانوم مهندس
2 بهمن 91 23:27
21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 هنووووووووووووووووووووز نیومدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هاااااااااااااااااااااااااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟؟//
خانوم مهندس
2 بهمن 91 23:27
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
اه کجااااااااااااااااااااااااااااااااایی پس؟


ب خدا کلی خجالت کشیدما
الی
3 بهمن 91 0:00
رفتی سیرابی بخوری؟


عــــــــــــــق سیرابی چیه
از سیرابی بدم میاد فقط کله پاچه
الی
3 بهمن 91 0:02
ایشششش


کیییییش
الی
3 بهمن 91 0:04
رفتم صفحه بعد
الی
3 بهمن 91 0:05
خانوم مهندس
3 بهمن 91 0:21
ازبی حوصلگی بود قطره جون؛نمیدونستم چیکارکنم؛نشستم واسش تا 20شمردم؛نیومد ک نیومد؛


من ب الی اس دادم ک دیروقت میام و خونه مادرشوهرم هستم
خانوم مهندس
3 بهمن 91 0:22
الی جون نمیدونی این کجا رفته؟


بابا کردید مارو تو بوق
خونه مادرشوهرم بودم
خانوم مهندس
3 بهمن 91 0:24
آنه؟


جونم
خانوم مهندس
3 بهمن 91 0:24
خانوم مهندس
3 بهمن 91 0:25
شب بخیر من رفتم؛


شبت بخیر عزیزم
شرمنده دیگه شوهرم ک باباشو ببینه دیگه عمرا پاشه
خانوم مهندس
3 بهمن 91 12:09
ازاین ب بعدتو جرئت داری جایی بری و ب ما نگی؛فهمیدی؟هر جا رفتی اعلام میکنی ساعتشوبعد؛دیروزخسته شدم والا


چشم رئــــــیس
خخخخخخخخ
یاد شوهرم افتادم تا بش زنگ میزنم میگه سلام رئیس
اینقدر حرص میخورم بش میگم ک چقدرم تو حرفمو گوش میکنی
الی
3 بهمن 91 14:18
سیرابی


عــــــــــق ک چقئر بدم میاد مخوصا از بوش
الی
3 بهمن 91 15:04
کجایییی؟



بودیما اما زیر سایه شما
مامانی سارا
3 بهمن 91 15:21
خوب خودتو راحت کردی ...هر چن وخت جمله پست ثابتو عوض می کنیو میری پی کارت
دختر بیا اپ کن دیگه ..دهه....شکلک عصبانی هم که تو بساطت نی
دیشب با همسرم به امید به زندگیت کلی خندیدیم..ما منتظر دومیش هستیم هیچ جا نمی ریم همین جا هستیم


ای من ب فدای تو
میخواستم پست بزارم اما چون عکس دار بود و ازاونجایی ک با گوشیمم رمان میخوندم نباید رمشو درارم
تازه من ک همش هستم یا اهنگ عوض میکنم یا پست ثابت
ب هرحال ی جوری خودنمایی دارم دیگه

پری مامانی نیکان
5 بهمن 91 11:34
سلام به روی ماه عزیزانم. خاله شدن مجدد با تاخیر مبارک.انشاالله قدم پر خیر و برکتی داشته باشه این حنانه خانمی ناناس و همیشه نامدار باشه و سایه ی مادر و پدر و خاله مهربونش ابلا سرش باشه.


فدات عزیزم خوش اومدی
ی دنیا دلتنگت بودیم