مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

نقاش ما

1391/9/12 23:35
نویسنده : مامان
648 بازدید
اشتراک گذاری

 

مهنا

 

نقاش خونه ی ما دختری است ب اسم دوشیزه هنی قلب

ک همه را ب شکل نقطه میکشد و جالبش اینجاس ک تفاوتی برای کسی قائل نمیشود از خود راضی

و همه را ب دید یک نقطه میبیند و فقط شاید کمی از ان نقطه پررنگ تر شود و ب عبارتی یک دایره معنا شود

و البته شاید منه دایره  نگران  از بابای نقطش بزرگتر ب نمایش درایم و حتی شاید خودش دایره ی بزرگتری شود و برما احاطه پیدا کند خنده

نقاشی دختر من ب ثانیه نمیکشد و طی حدود  چند ثانیه جمعی از خانواده را نقاشی میکند بغل

حال شاید تو جمع خانواده ی ما جیک جیک و هاپو و ببعی هم وجود داشته باشن افسوس ک از نظر ظاهری هیچ فرقی با مامان آنه نداره ابروخنثی و آن موقع هست ک شاید آنفارکتوس قلب من هم پیش آید قهر.قهقهه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (73)

حباب
12 آذر 91 20:39
ای جووووووووون هنی خانوممم


الی جون
12 آذر 91 21:23



الهه مامان ماهان
12 آذر 91 21:25
یعنی اول؟


الهه مامان ماهان
12 آذر 91 21:27
حالا برم بخونم بیام.


خخخخخخخ
الهه مامان ماهان
12 آذر 91 21:35
هههههه

مرسی که موجبات خنده ی ما رو فراهم کردی.


خه خه خه
الهه مامان ماهان
12 آذر 91 21:36




الهه مامان ماهان
13 آذر 91 11:05



ب چی داری میخندی بگو تا ماهم بخندیم
نفیسه
13 آذر 91 11:18
می گویند حرف راست را از بچه بشنو اینکه
" تفاوتی برای کسی قائل نمیشود"
همه از نظر او یکسان هستند فقط درونشان متفاوت از هم است


نکته ی جالبی بود
يسنا
13 آذر 91 11:31
اگر يک بار ديگر فرزندم کودک شود براي تمام خط خطي ها و نقاشي هايش دانه دانه انگشتانش را ميبوسم و ميخواهم دوباره و دوباره بکشد.
دقيقا به مقتضاي سنش دايره و نقطه ميکشه اين هني بانو.آفرين.


چقدر قشنگ
راست میگی همه ی اینا گذراست باید قدر تک تک این ثانیه ها رو بدونم
مرسی عزیزم
باران
13 آذر 91 13:18
الهی نقاش کوچولوی من

چراشماعکسای مهناجونوتو نی نی فشن نذاشتین که تومسابقه شرکت کنه تا4شنبه وقته عجله کنین


اوه چقدر مسابقه
باز میثمکو میگفتی ی چیز قابل تحمل داره
شهره مامان مینو
13 آذر 91 13:41
میگم از صبح دوبار اومدم برات کامنت گذاشتم هردوبار برق خونمون قطع شد... وبلاگت اتصالی داره هاااااااااااا
این خنده موشموشکیش خیلی نازه...هزار ماشالله ...بعد هم کلی به یه ننه مهنای گرد و قلنبه در کنار بابا مهنای قلمی خندیدم


حتما نت خودت با وب من مشکل داره
خخخخخ
اره منم عاشق این خنده هاشم
میبینی تورو خدا گردمون کرد رفت باز خوبه بشکه نکشید
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
13 آذر 91 15:08
آنفارکتوس قلب تو؟
هار هار هار


پ ن پ انفارکتوس قلب تو
يسنا
13 آذر 91 16:55
من دخترم و 22 ماهش که بود از پوشک گرفتم و خلاص باورت نميشه 3روز بيشتر طول نکشيد.بچه هاي الان باهوشن.البته از 27*8 ماهگي پزشکا ميگن شروع کنين.ولي من بچه 18ماهه رو هم ديدم از پوشک گرفتن که اين خوب نيست البته.
ولي يواش يواش شروع کن که زودتر خلاص شي ،البته تو کامنت قطره جان ديدم نوشتي نم زده گفتما.
يه پيشنهاد بود فقط.


وای خوب شد گفتی
مهنا از چند ماه پیش همش میگفت جیش ولی من اهمیت نمیدادم میگفتم زوده
ولی حالا پشیمونم
نمیدونم چ جوری باید اینکارو بکنم
چون دیگه مهنا هم نسبت ب این موضوع سرد شده
جالبش اینجاس هروقت جیش میکنه میاد میگه
بعد بااین وضع مای بی بی دیگه نمیکشیم
دیروز شوهرم رفته مای بی بی گرفته نه هزار
ای خدا دردمو ب کی بگم
خخخخخخ
مامان محمد پارسا
13 آذر 91 17:22
سلام ناناز خاله
دلم واستون تنگ شده بود هر جا هستيد موفق باشيد


وووووووی خدای من خیلی خوشحالم ک دوباره اومدی
نمیدونی دلم چقدر برات تنگ شده بود
يسنا
13 آذر 91 18:31

اين آيکونه شبيه منه...خواستم باهام بيشتر آشنا شي.


به به میبینم ک دوستان چشم و ابروییه من هی دارن بیشتر میشن هی
الی جون
13 آذر 91 19:04
من تازه 25 ساله شدم.


اره ۲۵+۴
خخخخخخخخ
ZaHrA
13 آذر 91 20:31
الهی بگردم کارش درسته نقاش حرفه ای



حالا چه سبکی کار می کنن این دوشیزه هنی ؟

سبک نقطه ایسم ؟؟؟؟


دایره سیو نیسم
فاطمه
13 آذر 91 21:16
ووووووویییییییییییی این الی از من کوچیکتره؟

اصلا به صداش نمیاد اما به قیافه اش چرا!


نه باابا الی ازت بزرگتره
ولی اصلا بش نمیاد بش میخوره همسن من باشه
فاطمه
13 آذر 91 21:16
سلام نقطه!


تورو فک کنم خط بکشه
فاطمه
13 آذر 91 21:17
هنی عزیــــــــــــــزم قربونت برم خاله

آفرین که حقیقتو می کشی


کلی شکلک سبز
فاطمه
13 آذر 91 21:18
کاش من یه بار با تو آنلاین میشدم چه حالی میداد.


خخخخخخخ
الان انلاینما
فاطمه
13 آذر 91 21:19
آآآآآآآآآآآآآآآیییییییییییی می چسبه نظر گذاشتن توی نی نی وبلاگ آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآییییییییییییی می چسبه بدون اینکه هی بخوای نطرات و باز کنی میشه نظر گذاشت


اره میبینی منم خیلی بم حال میده کاش شمام نی نی وبلاگ بودید
عکساشم خودش اپلود میکنه خیلی باحاله
فاطمه
13 آذر 91 21:20
خصوصی داری
فاطمه
13 آذر 91 21:21
خداحافظ نقطه

ریز می بینمت


بترکی فاطمه بترکی
یادت نره من دایره بودم
فاطمه
13 آذر 91 21:25
الآن داری از خوشحالی توی ÷وست خودتت نمی گنجی نه!
بخاطر خصوصی!

همه رو می تونی باهم ملاقات کنی.


ی جورایی اره
خخخخخخخ
يسنا
13 آذر 91 21:25
خب اين يعني مهنا جون آماده است.
من اول از همه با خودم بردمش دستشويي که ببينه ماجرا چيه تا يکي دو روز.بعد تشويقش کن بگو اگه دوس داري واسه تو هم شورت بخرم .
بعدش جايزه بگير مثلا باران عاشق بادکنک بود من ده تا خريدم و هر بار يکيش و بهش و دادم.بعد براي مرحله بعدي با مداد شمعي روي کاشي هاي ديوار نقاشي کشيديم.يا شعرايي که دوست داشت و خونديم.خلاصه کلام دعواش نکن حتي اگه به شورتش نم زد يا جايي نجس شد نذار زده بشه حتي بهش بفهمون اگه شلوارشم خيس کرد مهم نيست. قول ميدم يه هفته بيشتر طول نميکشه .


وووووووووووووووووووووویی کی حالشو داره
نمیشه حالا یکم دیرتر
فاطمه
13 آذر 91 21:26
سلام.




سلام گلم
یادمه عاشقه گلم بودی
يسنا
13 آذر 91 21:35
راستي توي هفته اول هر نيم ساعت خودت ببرش دستشويي.بهش بگو مهنا جون بريم دستشويي نقاشي بکشيم ؟يا مثلا بريم برچسبيي بچسبونيم(از اين کارتنيهاشبگير)در ضمن اون دستشويي بزرگه يه يه ماهي طول داره تا .بهش عادت کنه.اکثر بچه ها ميترسن و گريه ميکنن.تو بايد باهاش حرف بزني که حواسش پرت شه.
اگه سئوالي داشتي بپرس عزيزم.


راستیتش دستشویی ک میبرمش اما جیش نمیکنه میگه ندارم
بعد ک مای بی بیش میکنم جیش میکنه
فاطمه
13 آذر 91 22:07
آنفراکتوس قلب کجاس دیگه؟

ما علوم انسانی خوندیم این چیزا رو نمی دونیم چیه






مام ک ریاضی خوندیم
فاطمه
13 آذر 91 22:08
آنسه خیلی خوشحال میشم دوباره ببینمت


میدونم
فاطمه
13 آذر 91 22:08
چقده دوستت دارم.


ما بیشتر
فاطمه
13 آذر 91 22:08
چقده اون مهنای آروم وخوشملو دوست دارم.


مام دوتا خوشگلاتو دوس داریم
فاطمه
13 آذر 91 22:09
چقده حباب رو دوست دارم.


این دیگه اینجا چ میکنه
فاطمه
13 آذر 91 22:09
نقطه پس کجایی؟


دیوووووووووووووووووونه
ترکیدم از خنده ب قرعان
الی جونت
13 آذر 91 23:02
واه واه کامنتدونیت باز نمیشد.


جدی؟؟؟
چرا
يسنا
13 آذر 91 23:03
ديگه اينجاست که احتياج بتشويق و حرف زدن داره فکر کن داري بايه بچه ده ساله حرف ميزن،اون کاملا درک ميکنه تو چي ميگي.
تنبلي نکن.
بذار روزه هات که تموم شد و حوصله بيشتري داشتي شروع کن.


چشم حتما ولی کم کم شروع میکنم
مرسی عزیزم
خیلی خوبی
الی جونت
13 آذر 91 23:03
کیا هستن دستا بالا.


حاضرا دستا بالا
جای قطره خالی
بش اس بزن اگه خواست بیاد اخه گوشیم شارژ نداره وگرنه بش اس میزدم
الی جونت
13 آذر 91 23:07
سلام مامن ثنا جیگره.


مامان ثنا فعلا تو جو عکس دیدنه
الی جونت
13 آذر 91 23:08
جواب خ آره یا نه توضیح نده.


آره
الی جونت
13 آذر 91 23:10
چطوری؟


تو رمز نمیخوای؟؟؟؟؟؟؟
مریم تو پست جدیدمه ها
الی جونت
13 آذر 91 23:12
کدوم پست.؟


ی بار وبو رفرش کن
مریم گیر شد عکسامو براش گذاشتم اون سری اخه ندیده بود
عکسای عروسیمه
الی جونت
13 آذر 91 23:13
رونمایی کردی باز از خودت؟ اس کن برام رمزو.


شانست رسید وگرنه همین امشب حذفش میکنم
حیثیتیه همش خفن بی حجابیمه
الی جونت
13 آذر 91 23:15
رمز.


اس دادم
يسنا
14 آذر 91 0:44
خوب منم رمز ميخوام.


رمزمو عوض کردم میخواستم پستو بردارم منتظر پری بودم ک ببینم دیده یا نه
اما چشم الان میام میدم
يسنا
14 آذر 91 0:52
به قول باران آي جووون.


بارانم میشناسی؟؟؟؟
دیدی منو؟؟؟








مریم وبت تبلیغاتی شد برام نمیتونم کامنت بزارم فک نکنی رفتما
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:22
خانوم خوشکله چرا رفتی روی میز


مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:48
عزیزم مامانه ثنا راست میگه توی هر عکست یه جور افتادی همه جوره خوشکلی .

حسابی به همسر گرامی رسیدی ها تپل مپل شده بزنم به تخته.


الان این یکی تاکید بود
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:49
الههههههههههییییییییییی به پای هم پیر بشید.


فدات شم
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:50
آره دیگه تاکید


جدیده هنوز هست
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:53
چی میگی خانومی؟


میگم فک کردی ک پست جدیدمو برداشتم ک دوبار نظراتو نوشتی ؟؟
پسته کامنتاش میمونه نمیحذفم


راستی پارمیسو از پوشک گرفتی؟؟
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:56
از پوشک نگرفتم
فقط از شیر گرفتمش


منم همینطور
نمیدونم چکار کنم
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:58
شما مهنارو از پوشک گرفتی من که فعلا نتونستم.


نه هنوز
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 1:58
میگن هنوز زوده اشکالی نداره حالا حالا ها وقت داریم


میترسم از وقتش بگذره دیگه نشه
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:00
زمان دستشویی رفتنشو کنترل کن و همون موقع ببرش دستشویی خودش یه صرفه جویی توی پوشکه با این همه گرونی


والا همینو بگو
امروز همین کارارو کردم اما مریض شد
سرما خورده بدجور
هی بش اب زدم بعدشم رفتیم جمکران فک کنم ب خاطر همین مریض شد
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:01
من بیشتر اوقات این کارو میکنم تکرار زیاد باعث یادگیری میشه.


اره خیلی خوبه منم سرماخوردگیش بهتر شه حتما همین کارو میکنم
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:04
الهیییییییییییییی زود خوب بشه مراقبش باش تا ضعیف نشه تقریبا هم سن هستن


اره فقط 7 روز فرقشونه
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:05
توی تابستون خوب بود الان هوا سرده من هم کمتر این کارو میکنم که اذیت نشه.


اره راست میگی کاش منم زودتر اقدام میکردم
البته عیبی نداره کم کم اینکارو میکنم
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:07
همیشه سلامت باشه یاد میگیرن نباید زیاد خودمونو اذیت کنیم . راستی چرا دختری رو زود از شیر گرفتی؟


مهنا فقط شیر میخورد وقتی بردمش دکتر گفت 21 ماهگی از شیر بگیرش ک حداقل غذاخور شه
خیلی بهتر شد وقتی از شیر گرفتمش غذاخوریش خوب شده
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:12
مثل پارمیس غذا خوردنش خیلی بد بود توی این دو هفته خیلی خوب شده.


اره بهتر میشه
اصن دکتر بم گفت نیاز نیس تا 24 ماه 21 یا 22 ماهش ک شد شیرو بگیر
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:13
پارمیس خیلی می می میخورد ولی زود فراموش کرد الان هم بهانه میگیره ولی زود کاری میکنم که یادش بره.


اره اینجوری بهتره سرگرمش کن
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:14
خیلی خوب کاری کردی من هم باید همین کارو میکردم ولی نذاشتنم ...........


اره بابای منم خیلی عصبانی شده بود میگفت باید بخوره
اما من توجه نکردم


چون خودمم خیلی اذییت میشدم شیرم نداشتم
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:19
بعضی اوقات بزرگترا چیزایی میگن که درست نیست ولی به خاطره احترام گذاشتنه که به حرفشون گوش میکنیم من هنوز هم شیر دارم با اینکه از سمت راستیه خیلی وقته که نخورده ولی هنوز شیر داره.امیدوارم زود قطع بشه.


ولی بدوش ک سفت نشه
من چون شیر نداشتم سریع خشک شد
مامان جوجه طلا
14 آذر 91 2:20
بای عزیزم ببوس دختر نازتو.


فدای دلت عزیزم
توهم همینطور
مامان مريم گلي
14 آذر 91 9:31
فقط من از اين قافله كامنتا جاموندم


دیشب ک نبودی
مامان مريم گلي
14 آذر 91 9:32
قربونش برم


فدات بشم
ندا
14 آذر 91 9:45
مردوم پست رمز دار میذارن وبه ما رمز نمیدن
واه واه مردوما


ای من ب فداش ییهویی شد
فاطمه
14 آذر 91 11:16
چرا به من دیشب نگفتی آنلاینی؟+عصبانی


ینی میومدی؟؟
گوشیم شارژ نداشت خیلی دوست داشتم غتره هم انلاین میبود
ولی خیلی حال داد
بعدش رفتیم وب مریم تا 2 بیدار بودیم
خخخخخخخخخخخخخخ
فاطمه
14 آذر 91 11:17
البت ما که می دونیم چه شکلی هستی اما خب دلمون تنگیده برات


از نوع عروسیش بود
رعنا
14 آذر 91 16:28
ای جونم این نقاش

چه جالب کلی حرف تو نقاشیشه ///
ولی خوشم اومد هاااااا خودشو از همه بزرگتر کشیده


اره والا میبینی
مامان کم پیدای معید
15 آذر 91 7:59
سلام ملیکم!!!
خو چیکار کنه هر چی دورو ورشه بی معنیه...بگو منو بکشه حتما یه خلاقیتی درش می بینی.


سلام عزیزم
حالا ما شدیم بی معنی توهم شدی معنای کل خلقت
بابا ولمون کن دختر عمه جان
راستی میخواستیم تلپ شیم خونتون
کلی ایکونه رضایت
مامان معید
16 آذر 91 15:33
ااااااااا...کی؟می خواین بیاین؟قلبم ئتره میاد توی دهنم؟کی میاین؟


میخواستیم این هفته با مامان اینا بیایم ک مامانت رفت مشهد
حالا فعلا مشخص نیست
مامان معید
18 آذر 91 1:02
آخش


بچه پررو اگه دست خودم بود عمرا اما با اون شوهر گیرت مجبوریم ک بیایم
پری مامانی نیکان
18 آذر 91 22:49
ای جان خواهر میشه از دخملتون وقت بگیرید میخواستیم مزاحم بشیم که عکس خانوادگی ما رو هم بکشن
ولی عاشق نقاشی وروجکا هستم. جدی بهش عکس نیکان رو نشون بده و بکو عکس بچم رو نقاشی کنه و برام ایمیلش کن.


مردم از خنده پری
توهم با این پیشنهادت
الان بچم یکم باکلاس تر شده نقاشیش ب ی صورت و دوتا چشم ختم میشه