مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

گرفتن اولین غذای کودک عشق

1391/7/12 1:19
نویسنده : مامان
487 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هنی مادر

دخترک قوی من

اری از ان جهت میگویم قوی چون درازمون دوسالگی ات ک هرچند س ماه زودتر برگزارش کردم موفق بیرون امدی

ازمون گرفتن شیر از تو دخترک شیرین

و خوشحالم ک نمره ی قبولی ات را گرفتی

میدانم ک س ماه زودتر از وقتش اقدام نمودم اما خوشحالم ک ب مراتب غذاخوردنت هم بهتر از قبل شده و همین باعث شد ک اصلا پشیمان نشوم وهمچنین تاکید دکتر بر گرفتن شیر آن هم در ۲۲ ماهگی ات....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (48)

فهیمه
12 مهر 91 9:20
وای خدا مددی
ننه ی مهنا
چرا شکلک گریه نداری؟؟؟
برمی گردم


چرا شکلک گریه اتفاقا خیلی خوشحالم
چون بی قراریش کمتر شده
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
12 مهر 91 12:02
واااااااااااااای جدی؟مبارک باشه.ولی چه جوری؟دلت تنگ نمیشه واس شیر دادن؟من همش ازین موضوع هراس دارم


برو بابا اینقدر خوشحالم ک حد نداره
ینی دهنم سرویس میشد
اخه مهنا خیلی وابسته بود
شبا تا صب واقعا نمیخوابیدم
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
12 مهر 91 12:04
عزیزم خدا قوت.خسته ی شیر دهی نباشی. اجر زیادی داری ها.
ایشالا هی بزرگترش کنی.خانوم ترش کنی.عروسش کنی...


وای نرجس خودتی یا دارم خواب میبینم؟؟؟
عجبا اما مرسی گلم
فاطمه
12 مهر 91 15:11
مبارک باشه

الآن چه حسی داری؟
خوشحال و ناراحت درسته؟
خوشحال از اینکه از شیر گزرفتیش بالاخره
و ناراحت از اینکه دیگه طعم شیرین شیر دادن به هنی رو تجربه نمی کنی
درسته؟
من که حس دوگانه ای برای امیرمحمدم داشتم...


نه من اصلا ناراحت نیستم
فقط و بسی خوشحالم
چون مهنا هیچ غذایی نمیخورد فقط ماست دوس داشت
اما الان همه چی میخوره خورشت و برنج باهم
و من خیلی خوشحالم
و بعد تازه من خیلی کم شیر داشتم طوریکه وقتی شیر میدادم فقط گریه میکردم چون ضعف میکردم البته بعد از يک سالگیش
تا قبل یکسالگیش خیلی حس زیبایی بود
فاطمه
12 مهر 91 15:13
مردم چه بی انصافا سه ماه زودتر بچه رو محروم میکنن...


دوماه زودتر
اشتباهی نوشتم سه ماه
اق دکی گفتن ۲۱ ماهگی اما من گذاشتم ۲۱ ماهگیش تموم شه بعد
فاطمه
12 مهر 91 15:14
بی انصاف


عجب بدبختی گیر افتادیما
فاطمه
12 مهر 91 15:14
خیلی بی انصافی...


بدم میاد از بعضیا ک دایه مهربانتر از مادر میشن
نه فاطمه؟؟؟
خخخخخخخخخ
فاطمه
12 مهر 91 15:14
بیچاره هنی...


بیچاره من ک گیر تو افتادم
فاطمه
12 مهر 91 15:15
الهی بمیرم مهنا جون این مامانت چجوری دلش اومد این کارو بکنه؟؟؟؟؟


دیگه مسئله حیثیتی شد
آیــــــــــــي نفس کـــــــــش
فاطمه
12 مهر 91 15:15



ای خدا یکی ب این بفهمونه ک ب صلاح مهنا بودش
فاطمه
12 مهر 91 15:15



اوووووووف
ZaHrA
12 مهر 91 19:04
سلاااااااااااااااام ، الهی بگردم مهنا جونم که هم اسباب بازیتو ازت گرفته هم منبع تغذیه تو

ولی بازم نذار بخوابه مامانی ، یعنی چی آخه ؟ دختر باید دو سال و نیم شیر بخوره مامان خانوووووووووووم


ولی به سلامتی . ایشالا همتون تنتون سالم باشه


پست قبلی هم جالب بود ، یادش بخیر تو ختم انعام بود که هنوز عقد نکرده بودی و اون موقع تازه جمیله دو ماهه باردار بود . ماشالا بزرگ شده فاطمه گلی

حالا آبجی تو راهه براش یا داداشی ؟


اوووووووه دوسال و نیم چ خبره
ایشالا خودت س سال ب بچت شیر بدی
خخخخخخ
اره یادته میبینی چ زود گذشت
توراهیمون دخمله اونم حنانه جیگرخاله
ZaHrA
12 مهر 91 19:05
راستی ما همچنان تو خونه ی خودمون کامپیوتر نداریم واسه همین هر وقت میایم خونه مادرشوهرم میام وبلاگت ولی بعضی وقتا فرصت نظر دادن ندارم...

روی ماه هنی شیرینتو ببوس


جدی پ همون
کی میایی قم
هروقت اومدی ی قرار بزار همو ببینیم
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
13 مهر 91 10:06
اصلا همش تخسیر تویه که نمیذاری مثل آدم کامنت بذارم برات دیگه. عشقول در میکنم نگا چیکار میکنه.
حالا این طوری خوبه:

ئه؟ مهنا رو از شیر گرفتی؟چه بد؟ کاش تا خود صبح این قدر میخوردت تا سوراخ سوراخ بشی.که نفست در نیاد.که آرتروز کمر وگردن بگیری.

خوب شد؟اینطوری دوست داری؟


از ما ک گذشت اما عیبی نداره ارزو بر جوانان عیب نیس
مامان حسناسادات
13 مهر 91 10:25
مبارک باشه عزیزم.
خدا رو شکر که الان غذا رو میخوره.
دردسریه این غذا نخوردنشون.


واقعنا میبینی
فاطمه
13 مهر 91 17:38



الان دقیقا نیشخندت واسه چیه
گیتی
14 مهر 91 10:34
کسی میخواهد برای زندگیش خسته کننده اش انگیزه ای پیدا کند وصدای خنده هاوگریه های کودکی سکوت کش دار وخسته خانه اش را بشکند 10 سال است برای رسیدن به این آرزو تمام راه های ممکن راامتحان کرده و به نتیجه نرسیده حالا دکتر بهش پیشنهاد کرده از طریق اهدا تخمک شاید این آرزو محقق شود و این دوست حاضر است از کسانیکه شرایط لازم را دارند با پرداخت مبلغی کمک بگیرد
کسانیکه مایل به این کار هستند می توانند با تلفن 09360743916تماس بگیرند یا با مراجعه به وبلاگ اينجانب كسب خبر نمايند
دوست عزيز جسارتا از وب شما كمك گرفتم يكي بخاطر روحيه اي بود كه در شما سراغ داشتم واينكه وب پر مخاطبي داري بهرحال اگر به اين نتيجه رسيدي كه جايش در وبلاگ شما نيست وآنرا نمايش ندهيد نظرم در مورد شما عوض نميشود


سکــــــــوت ب همراه تهــــــي
ندا
14 مهر 91 19:28
ایول به فاطممون ...

کیف کردم از اینهمه تفاهمم با خواهرم ...

عیناًچیزایی رو برات نوشته که من می خواستم بهت بگم ....
لذا خودم را به دردسر نینداخته وتکرارش نمی کنم ....

اجی مجی لا ترجی .....همه حرفهای فاطمه تکرار شود .....یوهاهاهاها


بعضیا انگار یک عمرتو جعبه شیرینی همبستر شیرینی زبون بودن ک اینقدر زبون دار شدن
والـــــآ
الهه مامان ماهان
14 مهر 91 23:14
الهی قربونش چقدر سخته


الهه مامان ماهان
14 مهر 91 23:14
به قول فاطمه:
بی انصاف


الهه مامان ماهان
14 مهر 91 23:15
بی انصاف


الهه مامان ماهان
14 مهر 91 23:16
بیچاره هنی


الهه مامان ماهان
14 مهر 91 23:16



:
الهه مامان ماهان
14 مهر 91 23:16





































اینقدر فکر میکنی نشی پرفسور الی
elahe maman jone mahan
14 مهر 91 23:57



اووووهووووو بعضیا چ خودشونو میتحویلن
فهیمه
15 مهر 91 10:23
سلام جیگر
منظورم از اون کامنت و گریه اون نبود که


جدی؟؟؟
خخخخخخخ
بری مامانی نیکان
15 مهر 91 14:40
به سلامتی عزیزم . خیلی به فکر باش که از این به بعد هم کلسیم بدنش تامین بشه . ولی شیر دادن حس خیلی شیرینیه واسه هر مادر.


چشم گلم
اونکه بله
فاطمه
16 مهر 91 13:22
خووووووووووووووشششششششششش به حال خودم که ننه هنی رو دیدم.
دوست دارم عزیزم.


مرسی گلم ما بیشتر خوش ب حالمونه ک ننه امیرینو دیدیم
فاطمه
16 مهر 91 13:22
دلم برات تنگیده کوجایی خواهر؟؟؟


باور کن همینجام برادر
فاطمه
16 مهر 91 13:22



بری مامانی نیکان
16 مهر 91 15:31
مهنا جون روزت مبارک. کودکی هات شیرین و به کام. [بوسه][بوسه]


مرسی گلم همچنین روز نیکان مبارک
ZaHrA
16 مهر 91 19:31
حج خانووووووووووووووووم کوجااااااااااااااای ؟؟؟؟

جواب منو ندادیاااااااااااااااا


فدای تو گلم یادم رفت
اما تو ک جواب منو میدونی
نه نمیام
الهه مامان ماهان
16 مهر 91 22:55
مهنا جونم روزت مبارک خاله قربون مظلومیت


فدات همچنین روز ماهان مبارک
هنی من بازم مریض شده البته فقط سرماخورده ها
فاطمه
17 مهر 91 20:50
مهنا جوووووووووووووووووووونم روزت مبارک عزیزم


میسی خاله جون
فاطمه
17 مهر 91 20:52
میگم این پستت چقدر یه جوریه!!!

خیلی جدیه!!!

اصلا بهت نمیاد


حالا فعلا این پستو باید تحمل کنید تا هفته ی دیگه
فاطمه
17 مهر 91 20:54
قطره جونم دیدی چقدر صداش های کلسه؟(همون باکلاس)

خودش که خیلی ماهه....

اما جیغاش بنفشه


اووووه بابا یکی منو بگیره بازم دارم خودمو گم میکنم
خخخخخخخ
ولی فاطمه صدای غتره اگه بشنوی عاشقش میشی میخوای همینجوری بشینی و باصداش بخوابی
میــــــــگ ميـــــــــــگ
عاطفه
18 مهر 91 8:24
سلام مبارکه ایشالا
دخترمون عروسی شد رفت


ای ب فدات عاطی جووووون
دلم کلی برات تنگ شده
الهه جون
18 مهر 91 14:25
خخخخ


چچچچ
ندا
18 مهر 91 14:55
مردوما واه واه واه........


مردوما اه اه اه
ZaHrA
18 مهر 91 18:19
روز هممون مباااااااااااااارک


مگه چ روزیه؟؟؟؟
الهه مامان ماهان
19 مهر 91 23:59
بلد نیستی بچه نگه داری خوب بگو مگه زودت کردن همش بچه مریضه بعدا میاد میگه لازم به ذکر نیست که مهنا اینجا مریضه


خدارو شکر الان خوب شده ی سرماخوردگی جزئی بود ک ب خیر گذشت
الهه مامان ماهان
19 مهر 91 23:59
واه واه واه واه


اه اه اه اه اه
فهیمه
20 مهر 91 10:20
لطفا" در اسرع وقت جواب خصوصی مان را بدهید


خصوصیات تو حلقم
فهیمه
20 مهر 91 15:47
سلام
خب شما الان توی راه تشریف دارین منم گفتم تا کسی خونه نیست بیام ببینم پول و پله ای طلائی چیزی گیرم میاد یا نه
اما خبری نبود که
آخه مگه شوهرت برات طلا نمیخره؟
آهان میخره ولی جنابعالی تو هفت تا سوراخ قایم می کنی و میری مشهد آره؟
خب بی انصاف بی رحم یکی که میره دزدی که از رو دارائی نمیره.... نداره که میره... وگرنه بیکار که نیست نصفه شب پاشه بره تن خودشو هزار بار بلرزونه آیا چیزی گیرش بیاد آیا نیاد....
اونوقت تو بی رحم کاری می کنی که دست خالی برگرده و جلو زن و بچه ش شرمنده بشه؟؟؟؟؟؟؟
آخیییییییی یه نفس حرف زدم صدام گرفت


اووووووف چقدر بعضیا حرفیدن
من موندم مگه مهمون نداشتن این بعضیا
پ نت چیکار میکردن
ندا
20 مهر 91 17:58
مردوما بی ..... بیدن !!!!!!!!!!

ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــش


هرچی می نگرم نمیتونم اینارو..... پر کنم
ZaHrA
22 مهر 91 18:53
التماس دعا مهنا جون

امیدوارم پیش امام رضا خیلی بهت خوش بگذره

خوش به حالت زائر کوچولو


مرسی عزیزم
ZaHrA
22 مهر 91 18:54
آآآآآآآآآآآآآانی جوووووووووووووونم

من دوشنبه دارم میام قممممممممممممم

اینم از خبر نگی نگفتیا

تا جمعه هم تشریفمون رو داریم


جدی؟؟
ما ک فعلا مشهدیم اما باشه تا سه شنبه قمیم
ZaHrA
22 مهر 91 18:55
واااااااااا آنی مگه چه روزیه ؟

بابا هفته ملی کودکه هااااااااااااااا

ولی شوهرم که برام کادو نخریییییییییید


اره اونو ک میدونم
تو بچه بودن تو ک شکی نیس