مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

بدون عنوان

1390/7/19 23:28
نویسنده : مامان
421 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااااااااااااام یه خبر بد

امروز که از خواب بیدار شدم تو هنوز خواب بودی

برا همین رفتم تا دست و صورتم رو بشورم

غافل از همه جا تا شیر ابو باز کردم

دووووووووووووووووووووووم

یه صدایی به چه بلندی و پشت بندش

صدای گریه ی تو

اینقدر هول شدم که شیر ابو نبسته پریدم تو اتاق

بله

با صورت از رو تخت خوردی زمین

خیلی گریه کردی

کم مونده بود منم بزنم زیر گریه

اما خیلی خودمو کنترل کردم

یکمی چرخوندمت و باهات بازی کردم

یکمی اروم شده بودی

اما زیر چشات قرمزه قرمز

بعدش برات یکمی سوپ درست کردم و...

تا شب که رفتیم بیرون و یه غذایی خوردیمو

اومدیم خونه

همون جوری که گفتم یه عالمه از عکسات حذف شدش

ولی امشب ازت چنتا عکس انداختم که الان برات اپلودش میکنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

دایی جون
22 مهر 90 0:50
سلام مامانی مهنا،حالا اتفاقی بود که افتاد. اینقدر خودتو ناراحت نکن،بزرگ که شد یادش میره سلام گوگولی دایی صورتت خوبه؟ اکشال نداره عسلم،یکم بگذره یادت میره باااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
دایی جون
22 مهر 90 2:48
راستی یادم رفت ی آخر بای رو بزارم الآن میزارم بااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
دایی جون
6 آبان 90 1:22
سلام عسلی چه جالب،حالاکه بیشتر دقت کردم ، دیدم که ی بای رو گذاشته بودم،امان از حواسپرتی داییت بــــــــــای تا هــــــــــای