بدون عنوان
سلام دخملی مامان
این چندروزه مامانی حال نوشتن نداشت
آخه ماه رمضون شده و مامانیتم داره روزه میگیره
ولی تو هر روز بزرگتر میشی و شیطونتر
اینقدر شیطون که تا من و بابات نماز میخونیم
و مهر مارو میگیری
این چند روزه بابایی مریض شده بود
و تو رو گذاشتیم پیش مامان مریم و زن عمو
کوشوووووووووولوی مامانی
تو هم بعد از خوب شدن بابایی
٢ روز پیش مریض شدی
برات شیاف گذاشتم و پا شویت کردم
خاله جونت اومده بود
و فاطی کوشولو باهات بازی می کرد اما تو کمی بی قرار بودی
برا همین فرداش بردیمت پیش عمو دکتر
معاینت کرد و بهت دارو داد
الانم میخوایم ببریمت حمووووووووووووووم
بای عروسکم
تا بیام با عکسای خوشملت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی