مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

اینجوریاست!!!

1391/10/18 17:01
نویسنده : مامان
2,151 بازدید
اشتراک گذاری

likh

بله خنثی   اینجوریاست ک وقتی ب همسر بیش از حد گراممون میگوییم ک یک کیلو سیب زمینی بخر باید شرح اندازه دهیم برای او اوه

چون میشود اندازه کله ی ما و یا شاید  اندازه ی یک گیلاس محترم عینک

و ما میدانیم ارزو ب دل می مانیم  خیال باطل  ک همسری خرید نماید از نوع یک اندازه متناسب خنثی

و حال مدتهاست ک این گیلاس های سیب زمینی نما شده است بلای جان ما استرس

هر چند پیاز های خریداری شده هم همچین فرقی با سیب زمینی ما ندارد اما کارایی ان ب مراتب خیلی زیادتر از بلای جان ما میباشدعینک


بله این سیب زمینی خانه ماست ک بسیار است از این مدل در سبد اشپزخانه ما

و عمرا اگه دورتادورش گل و لای باشد و همش وجود مبارک خودش میباشدخنده

سیب زمینی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (331)

پری مامانی نیکان
15 دی 91 23:49
یکی به من بگه این یعنی چی؟


ینی چی نداره خواهر؟؟؟
پری مامانی نیکان
15 دی 91 23:53
پست ثابتت خیلی با حاله.


برای امثال تو و غتره گذاشتم ک حساب کار دستتون بیاد
خانوم مهندس
15 دی 91 23:57
سیلااااام ممنون ازگلت؛گل ات رو گذاشتم لای موهام؛همسری میگه چقد خوشگل شدی


جدی پس خدارو شکر ب ی کار خیر اومدیم
پری مامانی نیکان
15 دی 91 23:58
من دیشب جلوی قطره از تو تعریف میکردم و آبرو داری میکردم حالا تو .....


وووووووووی عزیزم من عاشق توام
خانوم مهندس
15 دی 91 23:58
سلام پری جون؛حاله شما احوالتون رو ب راه هست دیگه؛نیکان چیکارمیکنه؟خوابیده؟


پری جونم چرا اینقدر ناراحتی؟؟
خانوم مهندس
16 دی 91 0:00
چه خبرا؟ مهنای خاله چیکارمیکنه؛


هیچی داره دیوانم میکنه
گیج خوابه همش داره گریه میکنه
خانوم مهندس
16 دی 91 0:02
هم نقش رفرش داره؛هم نقش اینکه خیلی دوستت دارم؛ولی بیشتر دومی


مرسی عزیزم
مامان ریحان عسلی
16 دی 91 0:03
سلام
اصلا از توی عکس متوجه نشدم ننه ی هنی جان


سیب زمینیه دیگه
میبینی چ کوچولوئه
پره اینا تو خونمون
خانوم مهندس
16 دی 91 0:03
پری کجارفتی؟حالاناراحت نباش خب؛آنسه یه چیزی گفته دیگهتو ب دل نگیر


پـــــــــری منکه چیزی نگفتم
خانوم مهندس
16 دی 91 0:04
پری؟؟؟؟‏(پری چقده تو ماهی؛پری فدات الهی‏)‏


پری پری تو عشقه منی
خانوم مهندس
16 دی 91 0:05
یسناکجاس؟ازخونه مامانش برنگشته ؟


اومده
خانوم مهندس
16 دی 91 0:07
پری جون جونه منی؛پری جون عشقه منی؛پری جون دل میبری؛پری جون تاجه سری؛پری چقده توماهی؛پری فدات الهییی


پری ببین همه دوستت دارن
خانوم مهندس
16 دی 91 0:09
آنسه برو وبه پری بهش نظر بذار ک بیاد؛پس کجاموند؟من باگوشی سختمه؛باشه؟


رفتم ج نمیده



اینجاست ک باید بگم هویجا زیاد شدنا7 تا هویج

خانوم مهندس
16 دی 91 0:10
چه بچه بدی شده این پری؛حالا شایدرفته پیشه نیکان؛الان برمیگرده


اره اون از من ناراحت نمیشه

عزیز دلم من برم دیگه مهنا داره اذییتم میکنه با چاشنیه گریه
خانوم مهندس
16 دی 91 0:11
راستی من ماجرای هویجو نمی دونم؛بهم میگی؟


ی بار ی پست ثابت گذاشتم ک میخوام اینجارو اب مویه فروشی کنم چون 50 درصد انلاینهام نقش هویجو دارن
حالا شده سوژه دیگه
خانوم مهندس
16 دی 91 0:13
باشه برو


پری مامانی نیکان
16 دی 91 0:13
عزیزان من داشتم یه خصوصی به آنه میدادم که طولانی شد شرمندتونم.
از چیزی هم ناراحت نیستم با آنه شوخی کردم.


فدات بشم
خانوم مهندس
16 دی 91 0:13
خانوم مهندس
16 دی 91 0:14
پری آنه رفت؛تو چه خبر


بچه ها من میرم دیگه شرمندتون
بووووووووووووووس برای همتون بای
خانوم مهندس
16 دی 91 0:15
پری توماجرای هویج رومیدونی؟


متوجه نشدی؟؟؟؟
خانوم مهندس
16 دی 91 0:16
یعنی منم هویجم؟من بازنفهمیدم


نه عزیزم 7 تا انلاین داشتم یکیش من بودم یکیشم تو
5 تا دیگه هویج بودن
خانوم مهندس
16 دی 91 0:17
پری باز رفتی‏!‏


بچه ها مهنا خوابی من اومدم
خانوم مهندس
16 دی 91 0:19
این رفرش نیست ها؛این ازتهه قلبمه‏!‏


عزیزم
خانوم مهندس
16 دی 91 0:19
خدااااااحافظه شما


پری مامانی نیکان
16 دی 91 0:21
سلام .آره عزیزه . کسایی که بیان وب و آنلاین باشن و اما نظر ندن هویجن.


عجب هویج تو هویجی شد
پری مامانی نیکان
16 دی 91 0:22
من هنوز هستم.


منم الان اومدم
پری مامانی نیکان
16 دی 91 0:24
تو هویج نیستی خانم مهندس چون نظر میدی و میفهمیم که یکی از آنلاین های وب مهنایی.


ندا
16 دی 91 6:54



نفیسه
16 دی 91 8:39





فاطمه
16 دی 91 9:39
سلام.
جواب صلواتا؟؟؟


مسیحا
16 دی 91 21:02
سلام ناز کوچولو امیدوارم همیشه شاد باشی ، من تازه وارد این دنیا هستم لطفا منو با عنوان
( دنیای مسیحا )لینک کن بعد بگو با چه عنوانی با افتخار لینکت کنم ، بازهم بهت سر میزنم


فدات شم
حتما
خانوم مهندس
16 دی 91 22:15
شوهره من که خیلی خوب خریدمیکنه؛الهی فداش بشم ؛ :-‏)‏


خخخخخخخخخ
پری مامانی نیکان
16 دی 91 23:29
اگه حرف خرید کردن مردهاس که باید بگم من چون همیشه کلی خرید میکنم باید خودمم حضور داشته باشم . یه اخلاقی هم دارم همیشه لیست خریدم رو مینویسم .
اگه یه روز کار دشته باشم و نرم مثلا اگه تو لیست بنویسم سس همسری میره و 6 7 نوع سس میخره و میاره. سس کم چرب پر چرب سس گوجه فرنگی سس سیر فرانسوی و ساندویچ و هزارجزیره و سس تار تار .اینی که نوشم دقیقا یه بار برام اتفاق افتاد و من این شکلی بودم و عصبانی


من فقط عصبانی میشم دیگه جایی برای فکر و تعجب و تامل نداره
فقط عصبانی
پری مامانی نیکان
16 دی 91 23:31
قطره جونم صاحب خونه نیست بیا خونش رو به هم بریزیم. بیا وسط آشپزخونش والیبال بازی کنیم.


فک کردی
خوندم افکار پلیدتون رو سریع اومدم
پری مامانی نیکان
16 دی 91 23:32
آنه نیستی؟


نه مهمون داشتم
sh
17 دی 91 6:46
منظورت از توفیق همون توفیره دیگه.
راستش ما سوادمون به نوشته های شما نمیرسه خانوم نیمه مهندس.


اتفاقا میخواستم بنویسم توفیر
بعدش چرا دروغ بگم رفتم سرچ کردم تو نت دیدم توفیقم ب مطلبم میخوره گفتم باکی نیست اینو مینویسم
ایشالا همیشه سوادتون بالا باشه و هیچ وقت نم نکشه
در ضمن ادعایی نداشتم ک مهندسم sh عزیز




نیما
17 دی 91 20:44
پست ثابت عالیهههههههههه

چرا سیب زمینی های کوچولو؟؟؟؟؟؟؟

منظورت چیه؟

مهنا جونو ببوس


یعنی وقتی ب همسرم میگم سیب زمینی بخر هیچ وقت اندازه متناسب نمیخره
خانوم مهندس
18 دی 91 0:29
کجایی انسه نیستی؟
راستی سلام


سلام عزیزم خونه مامانم بودم
مهمون داشتند
خانوم مهندس
18 دی 91 0:29



mamane Ali
18 دی 91 0:58
هههههه از کجا میخره این سیب زمینی ها رو ؟؟! اتفاقا من خیلی نیازم میشه چون برای سوپ علی هی مجبورم سیب زمینی نصف کنم بزارم تو آب تا اصراف نشه ..
میبینم که هویج رو برداشتی جاش گونجیشک گذاشتی


وای تو دیگه کی هستی
پریشب جُنگی بود اینجا واس خودش هرکی میگفت ک چ استفاده ایی ازش بکنم
پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:04
سلام.شب خوش


ای بابا نمیدونستم هستید
اتفاقا بیدار بودم و خوابم نمیبرد اصن ی بساطی
پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:06
کسی نمیخواد درو بروی من باز کنه؟؟؟؟؟؟
آپیدم نمیای ببینی؟؟؟؟؟؟


به به چ عجب
پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:09
من هر وقت میام تو نیستی تا میرم میای ؟؟؟
قضیه چیه


قضیه اینه ک دوباره ساعتای برخوردمون ریخته بهم
پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:10
میشمرم



بشمر
پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:11
بدو بیا
یک


پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:12
بدو
2


پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:15

3

برم؟؟؟؟؟؟؟؟


خانوم مهندس
18 دی 91 1:16
سلام پری جون آنسه کجاس؟نیست؟


هی آنسه داشت رمان میخوند
نمیدونست ک هستی وگرنه میومد
خانوم مهندس
18 دی 91 1:17
4؛آنسه کجایی


خانوم مهندس
18 دی 91 1:17
5


خانوم مهندس
18 دی 91 1:18
پری جون چه خبر؟نیکان چطوره؟


خانوم مهندس
18 دی 91 1:19
خانوم مهندس
18 دی 91 1:20
پری رفتی؟


تا 3 شمرد و رفت
خانوم مهندس
18 دی 91 1:20
پری مامانی نیکان
18 دی 91 1:36
نه عزیزم هنوز هستم.
من میدونم آنه به وبش یه آیفون تصویری بسته وهر وقت ما میاییم وایمیسته وکلی بهمون میخنده


ب جون هنیم فکر کردم نمیاید چون بود تا یک ربع ب 1 بعد دیدم کسی نیست رفتم
پری مامانی نیکان
18 دی 91 11:05
سام صبح بخیر ایران.



عزیزم
پری مامانی نیکان
18 دی 91 11:07
حالا امروزم که من زود از خواب بیدار شدم کسی نیست جواب ما رو بده . بعد نگید چرا تا لنگ ظهر میخوابید . اصلنم آدم بخوابه بهتره تا افسردگی بگیره که چرا کسی نیست


پری من چکار کنم صبح زود پاشم اصلا نمیشه
مامان محمد معین
18 دی 91 13:21
ای بابا خودت برو خرید


بعله از این ب بعد بایدهمین بشه
مامانی سارا
18 دی 91 14:29
خوب برید تو حیاطی میاطی جایی یه اتیشی ماتیشی به پا کنین همرو کباب کنین و نوش جان تازه تو این گرونی اگه همسایه ها رو هم به کباب مهمون کنین جای دوری نمیره......ببین گفتم همسایه ها نری به همسری بگی من مهربون شدم برو به فامیلات بگو اخر هفته بیان بهشون می خام کباب بدمو......


خخخخخخخخخخ
پریشب کلی بحث ریختیم وسط ک با اینا چ کنیم
پری مامانی نیکان
18 دی 91 15:32
آنه نمیخواد صبح زود بیدار شی. من امروز صبح ساعت 9 بیدار شدم به درد نمیخوره. حوصلمم سر رفته الآنم خوابم میاد ولی نیکان نمیخوابه.


ها والا منم حوصلم سر میرفت خیلی
خانوم مهندس
18 دی 91 15:52
سلام آنسه


سلام عزیزم
خانوم مهندس
18 دی 91 15:54
چه خبر؟بالاخره پیدات کردم‏!تازه ازامتحان برگشتم‏(مدیریت مهندسی‏)


خوب دادی؟؟؟؟
خانوم مهندس
18 دی 91 15:56
خانوم مهندس
18 دی 91 15:57
من رفتم بخوابم بدجورخوابم میاد؛فقط اومدم سلام کنم؛آنسه ازمهنا عکسای جدید بذار؛منتظرمااأ


چشم حتما برو ب سلامت
پری مامانی نیکان
18 دی 91 16:15
خصوصی ها روداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اره عزیزم
مامان محمدپارسا
18 دی 91 19:48
سلام عزیزم
خوبی ؟
نانازم خوبه ؟
خیلی باحال نوشتی این مشکل رو من هم قبلا داشتم اما حالا به لطف الهی برطرف شده


خدارو شکر ک برطرف شده
اما ماهنوز درگیریم
رعنا
18 دی 91 21:06



دوباره این ادرس نزاشت
رعنا
18 دی 91 21:32
بده میخوام اون دنبه هات آب بشن؟
آدرس نمیزارم یه کم کالری بسوزونی....بتونی با این مهنای گلم کمی گرگم به هوا بازی کنی


من دنبه
استغفرا...
الهام
18 دی 91 21:41
خب حالا دیگه پشت سر من رو هم میریزید


ما غلط بکنیم
پری مامانی نیکان
18 دی 91 22:04
ای به قربان چشمای نازش.


الهام
18 دی 91 22:34
ببخشید درستش کردم حالا برو


باشه
پری مامانی نیکان
18 دی 91 22:42
خانم براتون اس ام اس اومده ها


چیکار کنم خو شارژ ندارم
خانوم مهندس
18 دی 91 23:55
سیلاااام؛الهی چقد خوشگل ژست گرفته این مهنای من


فقط ب خاطر تو گذاشتم
خانوم مهندس
18 دی 91 23:57
مرسی عزیزم؛همین الان یه گازه کوچولو از لپش میگیری؟خواااااهش


عمرا
خانوم مهندس
18 دی 91 23:58
چرا‏!‏


گناه داله
خانوم مهندس
19 دی 91 0:00
یعنی تاحالا گازش نگرفتی؟


ی بار اونم از حرصی ک اون لپمو گاز گرفته بود اما یواش
خانوم مهندس
19 دی 91 0:01
راستی آنسه وقتی میخوای بهش عصبانی شی چجوری میشی؟میزنیش؟یابا دادزدن؟


بعضی اوقات میزنمش ( ایکونه خجالت)
اما الان دیوانم کرده پاهام درازه و بالش رو پام از روش پا میشه میره وقتی پامو جمع میکنم جیغ میزنه میخوام لالا بکنم
گردنم شکست ب قرعان
خانوم مهندس
19 دی 91 0:03
الهی؛راستی آنسه اول مهنا رو دوست داری یا همسریتو


نمیدونم هردوشونو ب ی اندازه
اما وقتی با همسرم دعوام میشه مهنارو بیشتر دوست دارم
خانوم مهندس
19 دی 91 0:05
وااای میخوام ازپشت گوشی عکسشوبخورم ها؛خب ب حرفش گوش کن باید باهرسازش برقصی؛بچه داری ک آسون نیس


وقعا بلــــــــــــــــه
خانوم مهندس
19 دی 91 0:06
آنسه مهنا اونجا دیوانت کرده منم اینجا باسوالام؛سوال بعدی:اسمشو کی انتخاب کرده؟ومعنیش


نه بابا این حرفا چیه عزیزم
اسمشو خودم انتخاب کردم از هنی میاد یعنی گوارا خوشایند شیرین
اولش سها میخواستم بزارم بعدش شد یسنا اخرش شد هنی خودم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:07
جواب کامنتت تو حلقم که وقتی باشوهری دعوات میشه مهنا رو بیشتر دوست داری


خخخخخخخخخخخخ
تازه مث این فیلما بش میگم ازت متنفرم
خانوم مهندس
19 دی 91 0:07
خانوم مهندس
19 دی 91 0:08
سلام پری‏;‏‏)‏


پری ی رمان میخوندم چندروز پیش اسم دختره پری بود ی پسره عاشقش بود ک از خودش کوچکتر بود پری هم استاد دانشگاه بود پسرا همیشه بش میگفت پری دوستم داری
پری قشنگه دوستم داری بعد خدا نکنه باش دعواش میشد پیش همه ی دفه بش میگفت پری خری
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:09
سلام به همه ی خانمای محترم خواب زده


سلام جیگر
خانوم مهندس
19 دی 91 0:09
ی سوال دیگه؛قبل ازاینکه بدونی مهنادختره؛دوست داشتی نی نی ات پسربود یادختر؟


من دختر دوست داشتم
ولی دوست دارم بچه دومم پسر باشه
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:10
اون وقت شوهریت چه وگویه؟؟؟؟؟؟؟؟؟


میگه منم همینطور
خانوم مهندس
19 دی 91 0:11
سلام قطره جون


سووووووووووووووووت
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:11
قطره جونی مگه تو سر کار نمیخوای بری؟؟؟؟؟؟؟


چشای غتره چنوقته این موقع ها تعجب میکنه
خانوم مهندس
19 دی 91 0:12
میخواستم بدونم دختر دوست داشت اولش یا پسر؟


اولش همه فکر میکردن بچم پسره
ینی وقتی سونو هم رفتم همه میگفتن امکان نداره اشتباه شده
خانوم مهندس
19 دی 91 0:15
یعنی بچه دوم هم دلت میخواد؟بابا عجب حوصله ای


الان ک نه 6 سال دیگه
خانوم مهندس
19 دی 91 0:16



رفرش استرس زا
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:16
دست شما درد نکنه با این رمانایی که میخونی پاک آبرومون رو بردی.


ولی داستانش خیلی قشنگ بود پری
پسره دیوونه بود همش میگفت پری خوشگله
خانوم مهندس
19 دی 91 0:17
آنسه قطره جون چن سالشه؟مجرده؟یامتأهل؟


مجرده 2 ساله از بوشهر
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:17
واقعا که چهحوصله ای .بچه دوم................


الان ک نه
6 7 سال دیگه
خانوم مهندس
19 دی 91 0:19
قطره خودت بگو؛چن سالته؟آنسه ک میگه 2ساله ای


اره دیگه همسن مهنای منه
خانوم مهندس
19 دی 91 0:21
خب بابا سن هست دیگه چی میشه؛ مثلأمن 19سالمه آنسه23؛وتو؟


45
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:21
برای سر کار رفتن اذیت نمیشی؟؟؟؟؟؟؟من مجردبودم تازه بعد از اذان صبح میخوابیدم و وقتی رفتم سر کار دیکه ساعت 2 میخوابیدمو متاهلی هم بیدار بودیم و بعد از اومدن نیکان لحظه شماری میکردم برا خواب


توهم میرفتی سرکار؟؟؟؟
خوبه چقدر سرکاری داریم
خانوم مهندس
19 دی 91 0:23
35-45-2 الان میانگین میگیرم میگم قطره چن سالشه


اینم ی راه حله
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:24
قطره جدی 19 ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جون من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


وا نه
غتره جون همسن خودته
خانوم مهندس
19 دی 91 0:25
قطره 27سالشه؛خوشوقتم قطره جون؛بالاخره سنت روشد‏_(جدیدترین روش محاسبه سن با استفاده ازسه عددشانسی‏)‏ 


چ جوری محاسبه شد
خانوم مهندس
19 دی 91 0:26
پری من 19ام نه قطره‏(ازآثاربی خوابی‏)‏


من موندم این چ جوری سرکار میرفت
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:27
آره منم میرفتم ولی تنبل بودم .
شاید بعد از اینکه بیام خونه ی خودمون تو تهران باز برم.
بعد از متاهلی هم تازه شروع کردم به رفتن دو ماه نرفته بودم که فهمیدم نی نی دارم.


اخی تو ک زودتر از من حامله شدی
خانوم مهندس
19 دی 91 0:27
جونه من به عددی ک گفتم چقد نزدیکه؟


خیلی خیلی
گرشا
19 دی 91 0:28
سلام

وبلاگ جالبی دارید.

فکر نمیکردم غیاثی ها انقدر با احساس

باشند.


وای مرسی
ب اینجا ک رسیدی جان ما حداقل بگو کی هستی
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:29
آره جدی اشتب خوندم اسم ها رو.


خوابت میاد؟؟
خانوم مهندس
19 دی 91 0:29
غیاثی یعنی چی آنسه؟


فامیلیمه
از وبلاگ خانوادگیمون رسیده ب اینجا
خانوم مهندس
19 دی 91 0:31
یه چیزی بگم؟احساسم میگم خصوصیه این دوتا درمورده من بود؛آره؟


چقدر مشکوک
خانوم مهندس
19 دی 91 0:32



اینم رفرش بود
خانوم مهندس
19 دی 91 0:33
نمیدونم من ک نگفتم؛احساسم گفت منم ب شماها گفتم


عزیزم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:33
وا چه حرفا


چ چیزا
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:34
تو مگهبه صدای احساست گوش میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


منم خیلی وقتا ب صدای احساسم گوش میدم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:37
آنه صدای احساس تو همون آهنگ قبلیه نیست
مامان مهربون من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اونکه بله
اما الان اهنگ لالاییه
خانوم مهندس
19 دی 91 0:38
حالا مسخره کنین احساسمو؛تو خواب تسخیرتون کرد اون وقت بهتون میگم‏;‏‏)‏


بش بگو احساس خانوم با من کاری نداشته باشه
همین الانش مهنا بد منو تسخیر کرده
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:39
آنه این آهنگت که هر 1 ثانیه که میخونه 10 ثانیه استپه.
راستی آهنگت یادم آوردکه امروز صبح از 9 بیدارم.
آیکون آدمی که چشم بسته داره میتایپه


اخی خوابت گرفته
خانوم مهندس
19 دی 91 0:40
آنه جون دوستت دارم خیلی


ما بیشتر
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:41
بچه ها میثم با من قهره.


خخخخخخخخخخخخ
ی نوع خندست
چرا حالا
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:42
شب خوش و پر از ستاره.


شبت قشنگ و رویایی
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:44
میخواد بره بابلسز ماموریت گیر داده منم برم ومن نمیخوام برم. تازشم وقتی نیکان رو برده دستشویی شلنگ رو داده نیکان و اون همه ی دیوارارو خیس کرده و نقاشی که کشیده بودم رفت.


اخی من جات بودم میرفتم
مردمو چ ادا اصولا
واه واه واه
من جاش بودم تا یکسال بات قهر میبودم
خانوم مهندس
19 دی 91 0:45
پری چراقهره؟


هههههههههههه
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:45
هههههههههههههههههه یعنی جی یه نوع خنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من غم انگوزم.


غم انگوووزی
خانوم مهندس
19 دی 91 0:46
چ نقاشی کشیدی رو دیوار؟باچی؟چراباهاش نمیری دیوونه؟


اره باش برو دختر
خانوم مهندس
19 دی 91 0:48
آنسه ، چقدم داره نازمیکنه؛تقصیره آقا میثمه ب این نازنازو التماس میکنه؛پری دوست داری با زن دومش بره؟


چی میگی
خانوم مهندس
19 دی 91 0:49
پری؟جا تموم شده بود رو دیواره دستشویی کشیدی؟حالا موضوعش چی بود؛باچی کشیده بودی؟


پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:50
آخه حسش نیست. اون میخواد از صبح بره جلسه واین حرفا و من میمونم تو یه ویلاتک وتنها و عصری هم برگرده خسته و کوفته میخواد بخوابه و تازشم شمال به دریاشه و شب که میثم از کار برگرده که دریا به درد نمیخوره


وای نگو همون ک باهاش باشی ی دنیاست
خانوم مهندس
19 دی 91 0:50
هیچی چیزه خاصی نمیگفتم


بهله
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:51
خ .مهندس دست شما درد نکنه چه زن دومی؟؟؟؟؟؟؟؟؟


هاها ها هاهاهاها


بچه ها من رفتم بابای
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:53
من برای اینکه نیکان از حمام دستشویی بدش نیاد دیواراشو با رنگ آکرلیک نقاشی کردم تو دستشووی آکواریم کشیدم و تو حمام عکس های کارتونی


بابا تو دیگه کی هستی
خانوم مهندس
19 دی 91 0:54
منظورم اینه نری ؛به سرش میزنه با یکی دیگه میره؛ پری جون آدم تواین زمونه شوهرشو تنها نمیذاره‏(توصیه ی مادربزرگانه‏)‏


به به یک کلام از زبون مادرشوهر
پری مامانی نیکان
19 دی 91 0:55
منم میرم که بتونم میثم رو قانع کنم با نیکان سختمه.شب همگی خوش.


موفق بشی عزیزم
خانوم مهندس
19 دی 91 0:55
چه جالب؛واقعأ ایده ی خوبیه‏!خوشم اومد؛بابا هنرمند؛خلاق


میبینی همه فن حریفه
خانوم مهندس
19 دی 91 0:56
باشه منم میرم؛شب همگی خوش


الهام مامان پرهام
19 دی 91 2:01
ای واااااای
خیلی باحال بووووووووود


باحالترش این بود ک دهنم سرویس شد و همشو پختم و پوست کندم و الویه درستش کردم
ندا
19 دی 91 10:53



جونم خانم معلم
ندا
19 دی 91 10:55
ببین آهنگ وبت اصلا با شخصیت شر وشورت سنخیت نداره
عوضش کن
یه چیزی بذار بهت بیاد


اینو دیشب ب خاطر بچه ها گذاشتم ک برن لالا
پری مامانی نیکان
19 دی 91 14:57
آنه به ندا گفتی این آهنگو گذاشتی ما بریم لالا یعنی میخواستی دکمون کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آره دیگه روزای دیگه ازپشت آیفون تصویریت بهمون میخندیدی و حالا یه بارم تو خونه مچتو گرفتیم میخواستی دکمون کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نه داشتم برای مهنا لالایی میخوندم
بعد اینو گذاشتم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 14:58
به من میگن زن
دیشب میثم رو زوری قانع کردم کهخودشمماموریت نمیره


ینی خودشم نمیره
پری مامانی نیکان
19 دی 91 14:58
راستی عکس نقاشی دستشویی رو میذارم ببین.


جان من خیلی دوست دارم ببینم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:00
ببخشید کامنتم تکرار میشود .
به من میگن زن
دیشب میثم رو طوری قانع کردم که خودشم ماموریت نمیره


اها اینجوری خوبه اگه خودش نره الحق ک تو خونتون زن سالاره
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:01
بازم از پشت آیفون داری بهمون میخندی؟؟؟؟؟؟


نه ب جان تو
تو ی وب دیگه بودم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:09
دارم عکسو میذارم


الهی چ بچه ی حرف گوش کنی
بزار جونم بزار
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:10
دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نه بزار رفرش کنمش
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:14
کیف کردی
به من میگن زن
به من میگن مادر
به من میگن هنر مند


برو بابا نیستش ک دقیق بگو کجاست
تو ادامه مطلبه؟؟
اما نیست
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:16
یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا هیچی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


پیدا کردم تو پست جدید گذاشتی
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:17
تو ادامه مطلب چیه یه پستگذاشتم به اسم هنر های مامان پری


بله دیدیم خانم
خیلی قشنگ بود با چی کشیدی منم برم بکشم
هم خودمون انرژی بگیریم هم مهمونامون
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:18
دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ها بله خیلی زیاد
خخخخخخخخخخخخخخخخ
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:19
بپاکم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


میزاشتی تو پست قبل باشه خیلی زیبا بود
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:20
عزیزم زور که نه دوست داشتنه


دوست داشتنت تو حلقم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:22
پایینش چی بنویسم ؟؟
بنویسم به توالت ما خوش آمدید؟
خوبه


من ک بیام توالتتون عمرا دیگه ازش بیرون بیام همونجا ی صندلی بزارید و همونجا هم پذیرایی میشم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:26
میدونی چیه من خودم خیلی به حمام توالت اهمیت میدم .
یه مدت برای سرگرمی پازل داشتم تو دیوار توالت نصب کرده بودم هر کی می اومد خونمون 3 ساعت گیر میکرد اون تو برداشتمش.


خخخخخخخخخخخخخخخخ
تو دیگه کی هستی
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:27
تو بیا خونمون من تو پذیراییمون ازت پذیرایی میکنم .


پری خوشگله نگفتی با چی رنگ کردی
میترسی هنرتو یاد بگیریم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:30
دیشب گفتم با رنگ آکرلیک کشیدم که هم راحته هم اگه یه جاییش خراب بشه راحت پاگ شه و هم اینکه اگه دلتو بزنه بعد یه مدت طرحشو عوض کن.


ما نمیدونیم این رنگ چیه
شما چقدر باکلاسید اکرلیک
الان میزنگم ب شوهرم ک بخره
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:31
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
عکس پازل رو هم میذارم ببینی از کدوماس که نمیره تو چاه.


ها بزار همشو بزار ما ببینیم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:33
راست یباید طرحتو یه جایی بکشی که وقتی میخوای دستشویی رو نظافت کنی و بشوری آب بهش نخوره وکرنه قضییه دیشب من میشه.


دستشویی ما کوچولوئه
هتل ک نیست
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:34
الهی بگردم امین آقا رفت سر کار.


برای امین بگردی
شوهرم صبح زود میره غروب میاد
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:41
نه آنه عکس نمیذارم نتم قطع شد. راستی بچه ها من پست رو تو مدیریت مطالبم پاکیدم جرا تو وبم هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نتت قطه؟؟
پ جوری اومدی اینجا
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:43
یه آن قطع شد دوباره اومدم تو دیگه کی هستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یاد بازپرسا میافتم.


سرهنگ هستم از نوع آنه
الهه مامان ماهان
19 دی 91 15:44
سلام هنی جونم عاشق صدای نازت شدم فدات شم


سلام الـــــــــی
ینی کپ کردما
خوبی خوشگله
دیدی هی میگم الو دلام عوبی
الهه مامان ماهان
19 دی 91 15:45
آنه جون شرمندم کردی


فدات عزیزم
الهه مامان ماهان
19 دی 91 15:46
بچه ها همه خوبین دوستتون دارممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم


بــــــــلـــــــــه
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:46
الی سلام . کجایی نقاشی تموم شد؟؟؟؟؟؟؟؟


بچه ها تلفن خونمون زنگ زده مهنا سریع سرشو گذاشته رو پام چشاشو بسته میگه مهنا لالا ک مثلا من پا نشم
عجب بشریه ها عین خودم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:47
ههههههههههههههههههههههه این خود دختر دایی منه . اصلن هیچکی حق نداره باهاش بحرفه جز خودم
برید کنار.


دوباره فامیل بازی شد
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:49
الی نقاشی توالتم رو دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اردیبهشت ماه قبل از تولد نیکان کشیدم .دیشب نیکان آب گرفته رو ش و به فنا دادتش.


خیلی جالب بود پری حتما انجامش میده
کلی ب خودم انرژی میده اصلا میتونم از این طریق جیشو بگیرم از مهنا
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:50
چقدر مادر و دختر به هم میان.


ها بله خیلی زیاد
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:52
خو فکر میکنی من چرا به توالت میرسم ؟؟؟؟
که هم چند دقیقه ای خودمون اونجاییم تو آرامش باشیم وهم نیکان از اونجا بدشنیاد و تو گرفتنش هم راحت باشه.


اره من حتما انجامش میدم
اصلا شکلک قوری و سماور میکشم
ک هرکی خواست چای هم بخوره
خخخخخخخخخخخخخخخخ
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:54
آنه من این تشویش و اشک تو چشماشو میبینم یاد عکس هنی میافتم که نشوندیش و به زور ازش داری عکس میگیری و اونم قربونش برم بغض داره.


کدوم عکسش؟؟
اخه مهنا عاشق عکسه تا دوربین میبینه میخنده
پری مامانی نیکان
19 دی 91 15:59
فداش بشم من.


کی؟؟؟؟
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:01
هنی رو میگم توذوق نکن.


عزیزم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:05
خوقطرهجونمگه شارژرنداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ماله منم داره ته میکشه.


خوش ب حال ما ک لب تاپ نداریم

پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:05
بچه ها من اسپیس لپ تاپم خیلی بد شده.


ها ها ها
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:06
قطره جونم بای.


پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:09
خصوصی رو داشتی؟؟؟؟؟؟؟


اره عزیزم
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:10
سلام بچه ها هستید؟


بله فقط غتره رفت
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:10
دلم براتون یه ذره شده بود الان خونه خواهرم هستم


مام همینطور
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:10
خخخخخخخخخخخخخخخخ نیکان نشسته رو سبد سه چرخش باسنش گیر کرده توش.
برم بچمو نجات بدم.


الهی
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:11
قربون نیکان با اون باسنش


عزیزم
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:11
الهام و الهه سلام.


اها خواهرش
الهام جون سلام
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:11
هنی جونم کجاییییییییییییییییییییییی؟


هستیم عزیزم
میگم الی بیچاره غتره کلی انتظارتو کشید
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:11
قطره جونمممممممممممممممممممممممم


رفت
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:12
الی راستی به الهام بگو امیر عباس خوبه


سلام برسون ب خواهرت
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:12
پری نجات دادی نیکانو؟


بله مث اینکه
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:12
مثل اینکه آنه رفت الی بیا تو وبش بترکونیم.


نه بابا هستم
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:13
امیر عباس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نکنه خبریه؟


پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:13
آره بهش کلی خندیدم خوششاومده همش تکرار میکنه.


چی؟؟
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:14
40 دایبی بابا کیه پری؟


فامیل بازی شد دوباره
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:14
تو بهش بگو اگه پیدا نکنه من پیدا میکنم میارم.


سووووووووووووووت
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:16
نمیدمنم خبر ندارم. از الآن جلوی آنه نگو که در میره تا بفهمه میخوایم بریم قم.


میخواید بیاید قم؟؟؟
یاعلی ما خونه نیستیم
الهه مامان ماهان
19 دی 91 16:16
دوستان ماهان بیدار شده الهه در حال شیردهیهالهام


ببوسش خوشگل پسرو
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:16
آنه میره همش میشینه تو سبد که من نجاتش بدم.


داره جلب توجه میکنه
پری مامانی نیکان
19 دی 91 16:18
آنه منم برم لپ تاپو بزنم شارژ و یه کم خونه داری تا شب احتمالا. اگه اومدی تک یادت نره.


چشم حتما
خانم مهندس
19 دی 91 20:52
انه میدونی چی هروقت میام وبت
با عکس این شیطون شارژ میشم
وااااااااااای خیلی معصومه تو این عکسش
اخ فدای چشاش بشم خودم
انه من میخوام گازش بگیرم خب




مهناااااااااااااااااااااااااا عاشقتم
خیلی دوستت دارم خاله


فدات بشم عزیزم
خانوم مهندس
19 دی 91 22:46
میگم آنسه عکسه مهنارو بردار من هربارمیام دلم ضعف میره ک گازش بگیرم ولی زهی خیال باطل؛چون پیشم نیس که


ینی تو واقعا بچه هارو گاز میگیری
چ روحیه ی خشنی
پری مامانی نیکان
20 دی 91 0:02
معرفت در گرانیست به هرکس ندهند.
قرار بود خبرم کنی.


جدی؟؟
خخخخخخخخخخخخخ
خودمم همین الان اومدم
پری مامانی نیکان
20 دی 91 0:13
جز من و تو کسی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


4 تا انلاین دارم اما فعلا من و توایم
پری مامانی نیکان
20 دی 91 0:16
هویجا خودتونو معرفی کنید


الان ی ربعه 4 تا انلاینن اگه میخواستن زودتر معرفی میکردن
**سمیـــــــه **
20 دی 91 0:26
سلام آنسه جان
فکر کنم من یکی از هیوج ها بودم


ای من ب فدای توئه هویج
شرمنده ک نبودم تا با شما بحرفم
پری مامانی نیکان
20 دی 91 1:09
قطره من هستم


غترم بیچاره تنها بود
پری مامانی نیکان
20 دی 91 1:10
تو هنوز هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


عمرا رفته
پری مامانی نیکان
20 دی 91 1:12
قطره توباید خودتوواینجوری معرفی کنی: به نام خدا آب هویج هستم از یه جای خوب


خخخخخخخخخخخخخ
اینو خوب اومدی
خودمونو کشتیم کیا هویجن نگو تو صف بودن ک اب گرفته شن
پری مامانی نیکان
20 دی 91 1:13
پس تو هم رفتی


ای من ب فدات پری ک چ عجب وبسایتت کار کرد
ینی میتونم از طریق ادرست بیام پیشت
خانوم مهندس
20 دی 91 2:04
مهناااااا گاز‏!نه بابا روحیه م خیلیم لطیفه؛ازدوست داشتن زیاد اینکارومیکنم؛گاز که نه یه چیزی شبیهه دندون و ماچ آبدار؛


بابا لطیـــــــــف
منم خیلی محکم بوسش میکنم ک بعضی اوقات صداش در میاد و منم میزنه
مامان هلنا
20 دی 91 14:11
دردیست مشترک عزیزم سایزشان بهکنار ما نمیدانیم چرا به اندازه یک سال سیب زمینی و پیازمیگرند
هر چه هم میگویم چرا فقط چشم گفتنشان نصیبمان میشود و عملی صورت نمیگیرد
با افتخار لینکتان میکنم


اره والا اینهمه بشون میگیم انگار ن انگار
تازه از شر این سیب زمینی های ریز خلاص شده بودم ک دیروز رفته ی گونی سیب زمینی دیگه خریده
فاطمه
20 دی 91 14:32
سلام.

واااااااااااااااااااااااایییییییی نمی دونی چقدر دلم برات تنگیده بود آنسه جووووووووونم.


سلام عزیزدلم
ما بیشتر
بهتر شدی
پری مامانی نیکان
20 دی 91 15:02
سلام.


سلام ب روی ماهت
پری مامانی نیکان
20 دی 91 15:04
آنه هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جون من اهنگتو عوض کن غمم میگیره .


ای من ب فدات چرا؟؟؟؟
چی بزارم؟؟
خانوم مهندس
20 دی 91 15:09
salam ane


سلام عزیز
خانوم مهندس
20 دی 91 15:11
آنسه،عشقم‏(مهنا‏)چیکارمیکنه؟


شیطونی
خانوم مهندس
20 دی 91 15:14
مامان رویا
20 دی 91 16:07
جیگرتو برم دخمل خوشگله...


الهام
20 دی 91 18:58
چی شد اومد



الهام
20 دی 91 19:00
یک ساعت نوشتم پرید


الهام
20 دی 91 19:07
دوباره مینویسم اول اندازه ی دور سرشو با نخ بگیر سه برابرش کن یکم برای گرهش اضافه کن بعد سر بنداز یکی زیر یکی رو بباف تا اندازه ی سرش بشه بعد یکی دوتا کن یعنی دوتا دونه رو با هم بگیر یکی شه
بعدش نختو 50 س ببر با سوزن از توی دونه ها رد کن بعد میلو در بیار نخو بکش تا جمع شه بعد محکمش کن و گره بزن با همون نخ کنارشو بدوز این آسونترینشه


مرسی عزیزم
خدا کنه بشه از صبح تا حالا هی بافتم هی بازش کردم
دیگه دستی برام نمونده
پری مامانی نیکان
20 دی 91 23:54
سلام شب خوش. هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟926


توهم کدتو اینجا زدی
خخخخخخخخخخخخخخ
پری مامانی نیکان
20 دی 91 23:54
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ 926 کد امنیتی بود


بابا شدی عین فاطمه
خانوم مهندس
21 دی 91 0:06
سلام هستین؟


ساعت الان سه هست ک اومدم
خانوم مهندس
21 دی 91 0:11
نیستی آنسه؟آخه چرا؟


خانوم مهندس
21 دی 91 0:11
من حوصلم سررفته


اخی چرا
خانوم مهندس
21 دی 91 0:20
کجایی؟؟؟


ب قول مهنا اینـــــــــــــــجا


پری مامانی نیکان
21 دی 91 0:22
سلام خ. مهندس. خوبی آنه یکمی کار داره میاد.


اره کارم ساعت 3 تموم شد
خانوم مهندس
21 دی 91 0:43
آنسه این چیه گذاشتی واسه وبت؟رمزش چیه؟


چـــــــــــی
خانوم مهندس
21 دی 91 0:44
آنه؟؟‏!‏


جونم
خانوم مهندس
21 دی 91 0:44
هستی؟


خانوم مهندس
21 دی 91 0:45
:‏(‏
خانوم مهندس
21 دی 91 0:45
‏~‏‏*‏‏^‏
خانوم مهندس
21 دی 91 0:46
‏(‏‏...)‏
پری مامانی نیکان
21 دی 91 1:17
آنه من برم خوابم گرفت.


الهی بمیرم
يسنا
21 دی 91 10:04
سلام و صب بخير.
ما يک عدد شارژ اينترنت گرفتندي و آمديم که اينجا لنگر بياندازيم بدون مزاحمت اضافي.


اخی جدی
مبارکت باشه
يسنا
21 دی 91 10:18
يني مي عاشق سيب زمينياتون شدم.
ما شب چله ها يه بازي داريم به اسم اوزي بوزيک اگه اسمشو اشتباه نگم ،پدرم از اين سيب زمينيهاي کوچيک ميگيره از وسط دو تاشون ميکنه توشونو در مياره مجموعا ميشي 12 تا ميچينه تو سيني و زير يکيشون يه گل ميذاره مثلا يه مروراريد کوچيک که اسمش تو بازي ميشه گل.
دو تا گروه ميشيم يه گروه گل و ميگيره و يه گروه 20امتياز و گروهي که گل رو ميگيره يکي از بازيکناشون گل و زير يکي از سيب زمينيا قايم ميکنه و اون يکي گروه بايد حدس بزن گل زير کدوم سيب زمينيه و اگه بار اول درست بگن ميشه شاه گل و هم امتياز دوبل داره هم گل مال اونا ميشه.
البته کلي قوانين ديگه داره که اگه کسي دوس داشت ميام ميگم.


ینی ما تا شب چله بعدی باید صبر میکردیم
يسنا
21 دی 91 10:22
ولي من از خريد کردناي احسان کف ميکنم.
هميشه يه جوري خريد ميکنه که من دهنم وا ميمونه.
البته تا ميره و بر ميگرده بابت هر خريد سه دفعه زنگ ميزنه از من مشاوره ميگيره که بگيرم يا نه ؟ميخواي يا نه؟خوبه يا نه؟
خلاصه سرويس ميکنه موبايل و تا برميگرده.


دقیقا مث شوهر ما
اما سر سیب زمینی حرکات خودجوشش فوران میکنه
دقیقا اون سیب زمینی ها تموم شد رفت ی گونی دیگه خریده
میگم بااینا چ کنم من
ولی ایندفعه هم بزرگ داشت هم متوسط و هم فوق العاده کوچیک ک از این عکسی هم ک گذاشتم کوچکتره
يسنا
21 دی 91 15:32
1.از دست تو!نه از اون نتا که شارژ هزاري منظورم بود.
2. شما تا شب چله صبر کن چون صبرت زياده ما کلا وقتاي دورهمي اين بازي و ميکنيم.
3.يه گوني!!!!!!!فاميلي خريد ميکنين؟


1. همچین کلاس گذاشتی گفتم چ خبره
2.تا شب چله ک میگنده
3.شوهریه دیگه ینی همه چی گونی ایی
ب قول خودش سیب ک تو خونه باشه انگار همه چی هست
ZaHrA
21 دی 91 17:02
عجب مشکل بزرگی دارین شما ... سیب زمینی

امیدوارم اندازه سیب زمینی تنها مشکل زندگیتون باشه


الهی امین
پری مامانی نیکان
21 دی 91 17:14
سلام. هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اره عزیزم همین الان اومدم
پری مامانی نیکان
21 دی 91 17:19
آنه جون من شما دیشب ساعت 3 پیتزا خوردین؟؟؟؟؟؟/


نه
کی گفته 3
تامن بیام 3 شد
شوهرم ک 1 خوابید
پری مامانی نیکان
21 دی 91 17:20
منم دیروز کلی خانم خونه بودم و کلی کار کردم طوری که الان نمیتونم تکون بخورم.


تازه من بافتنی هم دارم میکنم
پری مامانی نیکان
21 دی 91 17:21
عکس جدید پسرم رو حال کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خیلی ناز شده
پری مامانی نیکان
21 دی 91 17:22
واااااااااااااااااااااااااا
پس کجارفتی تو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


شرمندت
پری مامانی نیکان
21 دی 91 17:22
آنه سر کار گذاشتی منو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ب جان تو نه
پری مامانی نیکان
21 دی 91 17:23
برم؟


وای شرمندت ب خداحالا بت میگم چی شد
يسنا
21 دی 91 19:51
منم عاشخ بافتنيم.
تازه کلاه و شال گردن بارانم خودم بافيدم.
خيلي خوب و سرگرم کننده است،تازه من دو دست بافتم،نازک و کلفت.


میشه بم یاد بدی؟؟؟:s
خاله فاطی جون جونی ذوق مرگ شده
21 دی 91 22:03
داداش کنارت میمونه واست لالایی میخونه....
............مامان تو خونه ی خداست دست ما از اون جا کوتاس اون ولی مارو میبینه رو بال ابرا میشینه......
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
این اهنگه رو گذاشتی تو وبت ک مثلا میخوای پیشاپیش بگی داری میمیری عمرا تو بمیری؟؟؟؟
ولی جای خوشحالی وامیدواری ولی به حرمت خواهری صدصال دیگه شاید دیدی برای یک ثانیم که شده البته تو نمیام مزاحم نمشم همون در جهنم میبینمت و بس


زهرمار ی ساعته رفتی تو اتاق هی نیاید نیاید
میخواستی این چرت و پرتا رو بنویسی
سخنی برای عرض تسلیت .خاله فاطی جون جونی
21 دی 91 22:21
انالله و انا الیه راجعون
خبردار شدیم که نویسنده ی این وبلاگ مامان مهنا خانوم به رحمت خدا رفت
آرزو میکنیم که وسعت صبر همه ی دوستان این مادرمهنای عزیز به اندازه ی دریای غمشان باشد.
با هم دعا کنیم تا خداوند بزرگ روح عزیز از دست رفته را قرین رحمت کند و خوب از این میهمان جدید پذیرایی کند. وبه اطلاع دوستان گرامی میرسانم تا جمع آوری تصاویری از مراسم تدفین این وبلاگ تعطیل میباشد



بترکی مسخـــــــــره

يسنا
22 دی 91 1:46
جدي گفتي؟
معلومه که ميشه دوستم.
هم ملواني بلدم هم ساده.
اگه داري شال ميبافي بينهايت شل بباف که پيچ نخوره.
براي کلاهم بگو چه مدلي دوس داري تا برات توضيح بدم.


یکی درست کردم خیلی کوچیک شد از این ساده هاست
میخوام ی مدل ببافم ک کج رو سر هنی وایسه
ینی بیشترش ی طرف جمع شه
يسنا
22 دی 91 1:50
نيستي دوس جون؟
همش ساعت دوئه ها.


نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
22 دی 91 10:27



چرا حرف نمیزنی
يسنا
22 دی 91 10:59



الهام
22 دی 91 12:16
سلام عزیزم چه کار کردی کلاه دوختی؟


اره خیلی کوچیک شد
الهام
22 دی 91 14:25
مگه نگفتم دور سر شو سه برابر بگیر اضافه هم بزار برای گرهش


چهار برابر گرفتم تازه اضافه هم گرفتم اما خیلی کوچیک شد
خانوم مهندس
22 دی 91 15:09
salam ki injas?havije badi kiye?khodesho moarefi kone


خخخخخخخخخخخخ توهم رفتی پی هویجای من
خانوم مهندس
22 دی 91 20:32
salaaaaaaaaaaaaaaaaam


سلام عزیز دلم
هیراد و عمه لیلاش
22 دی 91 21:42
سلام سلام صد تا سلام
اومدیم یه خبر خوب بدیم
به خاطر محبت و دعای شما من توی مسابقه سوگواره محرم اول شدم
باز هم از لطفتون ممنونم
همیشه شاد و سلامت باشید دوستتون دارم


خوشحالم
مریم
22 دی 91 22:57
سلام وبلاگ خوبی دارین موفق باشید این وبلاگم داشتم سرچ میکردم پیدا کردم وبلاگ خوشمزه ایه سر بزنید http://jelovira.blogfa.com/
يسنا
22 دی 91 23:01
براي اندازه مهنا بايد 45تا دونه سر بندازي و بعد از کشباف (دو تا زير دو تا رو)مثلا ده رج.بايد بقيه اش رو ساده ببافي ،يني يه رج رو يه رج زير.
البته اين براي کلاه ساده است.


کلی سر انداختم اما کوچیک شد
يسنا
22 دی 91 23:09
آهان الان ديدم کامنتتو. همون مدل ملوانيه.
واست منويسم خ ميذارم تا فردا دوستم.


مرسی عزیزم
يسنا
22 دی 91 23:26
آني جونم کشباف اوليه ي دور سر کش مياد خوب. ادامه ي کلاه و شايد کم بافتي. مثلا يه وجب کمه يا مثلا بافت راه راه يه رج رو يه رج زير بهتره تا کل کلاه و کشباف ببافي. پس واسه ي کلاه ساده 65 تا سر بنداز ده رج کشباف بعدم اندزه ي 24_26 سانت ساده بباف.
خانوم مهندس
23 دی 91 0:06
چه خبرا؟میبینم افتادی تو کاره کلاه بافتن واسه هنی وسرش کلاه گذاشتن؛راسته آنسه؛هنی هم اسمه قشنگیه ب تنهایی؛نه؟‏!‏


ها بله دوره اییه سریع از سر میافته
خانوم مهندس
23 دی 91 0:34
يسنا
23 دی 91 12:18
آنسه جونم کتاب بافتنيم دست جاريمه.
ميخواستم از اون تو بهت بگم.البته کلاه ملواني دونه اضافه کردن و کم کردن احتياج داره،نميدونم اين کارو بلدي يا نه.
ببخشيد که نشد توضيحش و بهت بگم،ازش گرفتم مينوسيم برات.


متشکرم گلم
نیما
23 دی 91 14:30
$$$$$_______________________________$$$$$
__$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
*.°
?
...°
....O
.......°o O ° O
.................°
.............. °
............. O
.............o....o°o
.................O....°
............o°°O.....o
...........O..........O
............° o o o O
......................?
...................?
...............?
...........?
_________*¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸..

تقدیم به مهنا دوست داشتنی


ممنون
خانوم مهندس
23 دی 91 16:39
آنسه؟مهنا؟نیستین؟


هستم ولی خستم
خانوم مهندس
23 دی 91 21:11
سلام کجابودی هاااااان؟


دوروزه خونه مامانم بودم
روضه داشتند امروز
خانوم مهندس
23 دی 91 21:12
مامان معید
23 دی 91 21:14
اون سیب زمینی گیلاسی ام به کار میاد...ابتکار عمل نداری...مینداختی توی آبگوشت...چوست می کندی مینداخنی توی سوپ...ابه نظر من که اشکال کار از یه جای دیگه اس


اونارو همشو الویه کردم
الان ی گونی دیگه کرده ک یکمیشو ریختم تو ابگوشت
خانوم مهندس
24 دی 91 3:19
خوابم نمیبره‏!‏


ای وای منم بیدار بودم اگه میدونستم بیداری میومدم
الهام
24 دی 91 11:31
سلام عزیزم من آپم بیا دیگه خاموشی


چشم اومدم
مامانی سارا
24 دی 91 12:40
دوست خوبم ربیعتون مبارک باشه


مرسی عزیزم
ندا
25 دی 91 8:56
استشمام رایحه ی دلپذیر ربیع ،گوارای وجودتان بانو .....


اوه اوه چ لفظ قلم
باران دوست قطره ی دوست داشتنی مامان مهنا
25 دی 91 9:28



به به میبینم ک ادرس گذار شدن بعضیا
الهام
25 دی 91 17:16
این چیه گذاشتی دلمون گرفت


ها والا میبینی
مامان مهی
25 دی 91 22:20
سلام خانومی
خوبین دختر گلی چطوره
عزیزم نگران نباش این مشکل خرید آقایون اپیدمیه همه با این مسئله درگیرن فقط خاص شما و همسر بسیار گرامتون نیست
به من هم سر بزنین لینکتون کردم دوست داشتین با نام مهربان مهرین ماه لینکم کنید
بای بای


چشم حتما
طراح بنر
26 دی 91 0:32
وب زیبایی دارید جهت ساخت بنر های زیبا وحرفه ای متناسب با سلیقه شما با کمترین هزینه و کمترین زمان در خدمتیم ...


خودم کلی هنرمند
خانوم مهندس
26 دی 91 0:38
سلاام


سلام عزیزم
خانوم مهندس
26 دی 91 0:40
چ خبر؟مهمون داشتی؟کلی غذای خوشمزه پزیدی ک،خو عکسشومیذاشتی


ها بله اونم از قوم شوهر
باشه بعدا میزارم
خانوم مهندس
26 دی 91 0:41
من الان گرسنمه دلم سوپ شیروماکارانی شکلک دارمیخواد


دقیقا تو یخچالمون هست بیارم براتون
ماهی و قرمه رو ک فرستادم ببرن
اما ماکارانی و سوپ و الویه موند واس خودم
خانوم مهندس
26 دی 91 0:42



رفرشای استرس زا
خانوم مهندس
26 دی 91 0:43
راستی چرا اینهمه غذا؛چه خبرشونه؟دیر ب دیر میان خونتون؟


کلا اخلاقمه ک زیاد غذا درست میکنم
ولی خو اره دقیقا پارسال همین موقع اینجا بودن
خانوم مهندس
26 دی 91 0:44
رفرش نبود؛شکلک الانم بود که سوپ میخواستم با ته دیگ


الهی
ته دیگ ک نگو همش تموم شد اونم ته دیگ تخم مرغی
خانوم مهندس
26 دی 91 0:46
بعد صرفه جویی هم کشک دیگه آره؟دخترهم خودتو ب زحمت میندازی هم هیچی دیگه...‏(البته خودمم بعضی وقتا اینجوری تشریفاتی میشما‏)‏


ها بله اما چ کنیم دیگه
خانوم مهندس
26 دی 91 0:52
آنه ! برم ببینم یخچال چیزی هست بخورم؟تو نت هم دنبال عکس غذا اینابودم‏(سالادهای رنگی پیتزا دسر‏)بعدالان گرسنم شده


الهی بمیرم
تو یخچال ما پره غذاست
جو گرفت منم برم ی سالاد بزنم
الهام
26 دی 91 0:55
یه کافی شاپ تازه زدن کنار حیاط همون اولش وای تو رو خدا آهنگتو عوض کن یه شاد بزار مثل من که اینقدر سر خوشم


اهنگ تو ک خیلی قشنگه ینی عاشقش شدم
دنبال ی اهنگ ک برای بچه باشه میگردم خو پیدا نمیکنم
الهام
26 دی 91 0:59
به هر حال اینو عوض کن مردم از بس تو وب بچه ها آهنگ غمگین شنیدم


چشم حتما


الهام این چیه گذاشتی
خخخخخخخخخخخخخخخ
خانوم مهندس
26 دی 91 1:02
چیزی پیدانکردم جزپفک که اونم واسه گلوم خوب نیس


خخخخخخخخخخ
خوش ب حالت من عاشخ پفکم
الهام
26 دی 91 1:04
خانمی تو هم که بیداری ............................................ اینو برا تو گذاشتم روهت شاد شه مامان مهنا جون


ها خیلی روحیه دار شدیم
خانوم مهندس
26 دی 91 1:05
بامنی الهامی؟


چیزی پیدا نکردم برای اهنگم
خانوم مهندس
26 دی 91 1:06
:-‏‏(‏
الهام
26 دی 91 1:06
آره عزیزم توهم اینجایی که بیچاره شوهرامون دلشون خوشه زن دارن


تا دلشونم بخواد
الهام
26 دی 91 1:08
عزیزم برو تو وب من ببین قفل کلیک راست شده یا نه من که امتحان میکنم نمیشه چرا ؟


نه نشده
خانوم مهندس
26 دی 91 1:08
من الان پیش عشقم خوابیدم؛دستمم تودستشه؛فقط اون خوابه؛منم باشماهامیچتم؛باگوشی


اوه اوه اوه
سانسوریست بیاد اینجا
خخخخخخخخخخ
ولی شوهر من بیداره
خانوم مهندس
26 دی 91 1:09
من مثل شوما ها نیستم که؛خلاصه هنوز اولشه؛مثل کنه میچسبم بهش؛ک فرارنکنه از دستم؛


زیادی هم ک بچسبی بهش خود ب خود خودش فرار میکنه

الهام عوضش کردم
ولی قبلیه رو خیلی دوست داشتم خیلی قشنگ بود
خانوم مهندس
26 دی 91 1:11
آنه ؛هنی کجاست؟


تو اتاقش
خانوم مهندس
26 دی 91 1:12
:برای إلهام وآنهX


فدات گلم
الهام
26 دی 91 1:12
عزیزم منم تا بهش نچسبم خوابم نمیبره هر چوری شده ولی پام باید رو پاش باشه تا خوابم ببره اگه بره اون طرف بیدار میشم شوهر من تو حمومه


شوهر منم بود همین الان اومد
خانوم مهندس
26 دی 91 1:13
نه فرارنمیکنه‏!‏ مطمئن باش


الهام
26 دی 91 1:15
منم باید برم حالشو ندارم چه کنم


بزار فردا برو
خانوم مهندس
26 دی 91 1:18
کجابری؟


حموم دیگه
خانوم مهندس
26 دی 91 1:19
آنه پاک کن اونو اگه خوندی؛الهام کجامیره


چشم
خانوم مهندس
26 دی 91 1:20
واسه چی؟حالاصبح میری دیگه؛چ عجله ای ه


ها والا
الهام
26 دی 91 1:20
نه الان باید برم بدش میاد
امشب لازمه


چ حساس
خانوم مهندس
26 دی 91 1:21
بوق لازمه؟یاحموم؟


دارم سالاد میخورم چ فازی هم میده
خانوم مهندس
26 دی 91 1:22
عجب شوهری داری تو هم؛حوصله داری الان آخه؟


والا
الهام
26 دی 91 1:23
بوق لازمه باید حتما حمومم برم


چ جلب
خانوم مهندس
26 دی 91 1:24
نامرد‏!تازه یادم رفته بود؛ من گرسنمه‏!من سالاد؛من غذا


عمرا
خانوم مهندس
26 دی 91 1:27
مجبورم کردی دیگه‏!به به چ پفکی؛پفک موتوری تازه؛آخ چ کیف میده؛اینم چیپس فلفلی باماست؛بعدش هم لواشکی که مادرشوهرم درستیده وترش هم هس بدجورمیچسبه؛به به


وای باورت میشه اب دهنمو قورت دارم
نکن با من
قلبم ضعیفه
خانوم مهندس
26 دی 91 1:30
ای وای تیک خ یادم رفت بزنم


عیب نداره میحذفم
خانوم مهندس
26 دی 91 1:32
تو بامن میکنی با اون غذاهای خوشمزه؛من باهات نکنم؟تازه ماله من آت آشغاله؛من سوپ وماکارونی وسالاد میخوام؛آنه ;(


منم لواشک میخوام
خانوم مهندس
26 دی 91 1:34
ندارین خونتون؟یخچاله ماپره؛ک قسمت عظیمش رو رضاجونم خورده؛بعد من ماله خودموقایم کردم ک پیدانکنه


نه امکان نداره بمونه سریع میخورمش
خانوم مهندس
26 دی 91 1:37
یبار یه بچه ز زده بوده برنامه عمو پورنگ؛باهاش ک میحرفه طبق عادت عموپورنگ بهش میگه بابات کجاس میگه حمومه؛میگه پس بده بامامانت بحرفم ک میگه اونم حمومه


خخخخخخخخخخخخخخ
جدی/؟؟؟؟؟؟
خیلی باحال بود
خانوم مهندس
26 دی 91 1:39
الهی فدای هنی بشم خودم؛آنه نمیدونی ک چقده دوسش دارم؛عاشقشم


از بس ک خوبی


خانوم مهندس
26 دی 91 1:45
؟


سریع بخون بحذفم
خانوم مهندس
26 دی 91 1:46
آنه سرم دردکرد دیگه بریم0بخوابیم؟


اره منم همینطور خیلی خستم
پس فعلا بای
خانوم مهندس
26 دی 91 1:47
؟
خانوم مهندس
26 دی 91 1:48
باشه گلم؛فدات؛بروبخواب؛خوابای رنگی ببینی؛منم میرم خواب سالاد اینا ببینم؛فدات


وای باورت نمیشه ی دیس سالاد رو منو هنی الان خوردیم
تازه رفتم اش گرم کردم ک بهنی بخورم
مادرشوهرم واسم اورده بود
ماشالا ب شوهرم رفتم اش گرم کنم دیدم اشپزخونمو کرده ی دسته گل گازمو پاک کرده بود
خانوم مهندس
26 دی 91 1:52
آفرین؛دستش دردنکنه؛کلی تشکر کن؛بنظره من یه کارکوچیکه مردا توزمینه کمک به خانوماشون واقعا یه کاربزرگ به حساب میاد


اره البته بعضی اوقات اینجوری میشه ها
بعضی اوقات ی لیوانم برام جابه جا نمیکنه
ولی امشب همه ظرفای میومو شست
خانوم مهندس
26 دی 91 1:54
شب بخیرگله من


شب خیر روحنات من
خانوم مهندس
26 دی 91 1:55



فاطمه
26 دی 91 11:26
اه اه تو هنوز به روز نشدی؟؟؟


چ کنیم درگیریم خو
تازشم فردا خواهرمم میره برای زایمان
ای من ب فدای نی نی کوشولوش بشم

فاطمه
26 دی 91 11:27
میگم ای خانوم مهندس کیه؟
دوستای جدید پیدا کردی


ها بله خیلی زیاد
فاطمه
26 دی 91 11:27
میگم چرا دوستای جدیدت آدرس نمیذارن.
زورشون میاد؟؟؟


اصلا هر کی تو وب ما میاین همینن هیشکی ادرس نمیزاره
فقط غتره جونم میزاره
فاطمه
26 دی 91 11:27
روحنات ینی چه؟


ینی روح من
اینو از خودش یاد گرفتم ب خودشم گفتم
فاطمه
26 دی 91 11:28
هنوز خوابی؟


بــــــلـــــه
فاطمه
26 دی 91 11:29
میخوام بیام نی نی وبلاگ واسه گل پسرام جدا وبلاگ بزنم.اون وبلاگم هم آدرسشو تغییر بدم بشه واسه خودم
نظر چیه؟
البت شاید هم واسه پسرا مشترک وب زدم فکر کنم وقت نکنم دو تا وبلاگ جدا براشون بزنم تازه وبلاگ خودم هم هست.


مال بچه ها مشترک بزن تو نی نی وبلاگ
خودتم ک تو بلاگفایی
فاطمه
26 دی 91 11:30
قالبت خوش رنگه.


مث سرویس اتاق خواب مهناست
ستش کردم
ولی قالب تو مزخرف بود اخه ادم صورتی مال ÷سراش میزاره


به به میبینم ک عوضیدی خیلی قشنگ شد
خانوم مهندس
26 دی 91 14:54
سلام تازازکتابخونه برگشتم رفته بودم درس بخونم؛اینم آدرس سایتم واسه فاطمه خانوم گل


چ کاریه خو خونتون درس میخوندی مگه خلوت نیست
فاطمه
26 دی 91 22:16
منم آدرس میذارم ینی واسه من لاو نمی ترکونی؟؟
ما رو به دوستای جدیدت نفروشی آدم فروش


تو ک خودت لاوی جیگر
فاطمه
26 دی 91 22:17
این الی واقعا بیکاره ها!
را ب را به منم زنگ میزنه.
ولی دوستش دارم از تو بیشتر


منم خیلی دوسش دارم از تو خیلی بیشتر
فاطمه
27 دی 91 9:29
فاطمه
27 دی 91 9:29
اهنگت چقدر غم انگیزه
حرف دلته؟؟؟


ها بله خیلی زیاد
راضی
27 دی 91 14:19
اهای مامان نمونه این چه اهنگیه گذاشتی رو وبلاگ دخملمون ؟ ها؟
از اینا برو تو وبلاگ خودت بذار دهههه ( آیکن عصبانی هم که نداری)
خاله جیگرت بره ناز نازی من


به عزیز دلم
دیشب داشتم خوابتو میدیدم
راضی
28 دی 91 2:06
خخخخخخخخخخخخخ خب چی بود حالاااااااااا


چی چی بود؟؟؟
تو بیدار بودی؟؟
زری مامان مهدیار
29 دی 91 23:50

یک کیلو سیب زمینی برای درشت برای مزایده گذاشتم اگه خواستی خبرم کن


خخخخخخخخخخخ
بترکی